رفتن به مطلب

elyartab

Members
  • تعداد ارسال ها

    37
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

  • روز های برد

    4

تمامی مطالب نوشته شده توسط elyartab

  1. سلام دوستان برای سازه های نگهدارنده آب مانند مخزن ، کانال و ... چه نوع افزودنی هایی باید اضافه کنیم به بتن و اینکه باید دارای چه استانداردی باشند. ؟ میزان مصرف در چه حدی است؟ تا جایی که من تحقیق کردم باید ژل میکروسیلیس و واترپروف اضافه کنیم. و اینکه آیا نیاز هست که روان کننده هم اضافه کنیم یا خیر؟ تشکر
  2. سلام وقت بخیر دوستان ممنون میشم یه روش بروز و کامل برای طراحی لاپه سوله ارائه فرمایید. اینکه چه بارهایی رو در نظر می گیریم؟ مثل بار برف، باد و... کنترل و معیار طراحی چیه؟ و..... من خیلی تحقیق کردم. یکی با نشریه 352 طراحی میکنه. یکی با نشریه 612، یکی با مبحث دهم، یکی با تنش مجاز و..... حتی کتاب طراحی سوله آقای صادق علوی رو خوندم ولی خیلی کوتاه و خلاصه محاسبه کردن و فرمول ها و روش کامل رو بیان نکردن به خودشون هم پیام دادم ولی هنوز پاسخی ندادن متشکرم
  3. خیلی ممنونم از لطفتون ولی من در این حد مفصل و ریز نمیخوام. این بیشتر برای کارگاه من در حد نقشه های اصلی که مشاور ارائه می کنه منظورمه
  4. سلام دوستان من میخواستم لیستوفر یه سازه خاصی رو تهیه کنم. این سازه روتین نیست و دارای مقاطع با ابعاد متغیر طولی و عرضی و ارتفاعی هست. برای اون قسمت های متغیر چطور باید لیستوفر تهیه کنم؟ مثلا یه جایی هست که طول دیوار 25 متره. 15 متر اون یکنواخت هست و بعد از 15 متر سازه متغیر میشه. برای این سازه چند تا پوزیشن باید تعریف کنم؟
  5. سلام دوستان چه آزمایشاتی برای ارزیابی دوام بتن مورد نیاز هست؟ منظورم اینه یه چیز مفصل باشه که مثلا نوع آزمایش و مقدار قابل قبول اون رو توضیح داده باشه مخصوصا طبق استاندارد های ASTM C666, ASTM C672 ممنون میشم راهنمایی کنید
  6. ببخشید دوستان ولی به نظر من نظام مهندسی به هیچ دردی نمیخوره هیچ ، بلکه چوب لای چرخ ساخت و ساز میکنه. حتی دردی از جامعه مهندسین رو هم دوا نمیکنه و در عرض این سال ها کاملا منفعلانه عمل کرده.
  7. در حال حاضر به دلیل اینکه وزارت بهداشت و جامعه پزشکی به رشته پزشکی نظارت خوبی داره (نسبت به مابقی رشته ها) . وضعیت بهتری حاکم هست. هرچند در رشته پزشکی هم در حال حاضر پذیرش از طریق پردیس هست. و پردیس هم که خودتون بهتر میدونید یعنی پول در برابر مدرک. از طرفی به دلیل درآمد اغوا کننده رشته پزشکی، الان بیشتر جوانان تمایل به تحصیل در آن را دارند که بعید میدونم بشه تا چند سال دیگه کیفیت این رشته رو هم خوب نگه داشت. و با بالا رفتن کمیت طبیعتا کیفیت هم پایین خواهد اومد. من هم با نظر دوستان موافقم که در وضعیت کنونی اقتصادی ، یا بایستی به دنبال یک کسب و کار درست و حسابی با درآمد مناسب بود یا اینکه به فکر مهاجرت. از دوستان خود بنده کسایی بودند که هرچند با سختی فروان مهاجرت کردند و غم غربت را به جان خریدند ولی الان واقعا راضی هستند از کیفیت زندگی خودشان. هرچند به نظر من در سن های بالاتر بهتر است برای کار در خارج از کشور اقدام شود ، حالا اگه نشد ، حتی تحصیل مجدد یک رشته مقطع ارشد در خارج از کشور هم به صلاح است.
  8. بله درسته. البته بنده به رشته IT علاقه هم دارم شاید حتی در مقام مقایسه علاقه ام به IT بیشتر از عمران باشد. دیدگاه شخصی من اینه که در رشته عمران نتیجه معلومات و فعالیت های کاری خودت رو به اون صورت قطعی نمیتونی ببینی ولی در دنیای کامپیوتر نتیجه کارت رو میتونی حاضر و آماده و با قطعیت بیشتری مشاهده کنی و لذت ببری. فرضا شما یک سایت رو راه می اندازید یا برنامه ای می نویسید، طبیعتا نتیجه کارتون رو لحظه به لحظه و در مدت زمان کمتری مشاهده می کنید ولی در رشته عمران فرضا اقدام به طراحی و اجرای یک سازه می نماییم، حالا جدای از اینکه چقدر طول میکشه تا این طرح به اجرا دربیاد و چقدر از طرح اصلی فاصله میگیره، به نظرم نتیجه کار یک سازه ای خواهد بود که شاید در نظر کارفرما بهینه ترین طرح آن با طرح معمولی دیگر تفاوت چندانی نداشته باشه و نهایتا مهم اینه که سازه فعلا سرپا هست تا زمانی که زلزله ای چیزی نیاد. یعنی میخوام بگم بین مهندس ماهر و غیر ماهر تفاوتی نیست و همین عامل باعث میشه در انسان انگیزه پیشرفت بمیره و هدفی نداشته باشه . علاوه بر اون به دلیل اینکه علم فناوری اطلاعات و کامپیوتر رشته بروزی است، دسترسی به منابع مرتبط و افراد ماهر در سراسر دنیا از طریق اینترنت به راحتی میسر است. یعنی جواب سخت ترین سوالات رو هم میتونی به راحتی پیدا کنی. ولی در رشته عمران به دلیل ذات آن، برای رفع ایرادات و ابهامات مجبور به تکاپوی زیادی هستیم تا بلکه فردی مطلع بیابیم . در ثانی سرعت دسترسی به جواب هم معمولا کمتر است. شاید این دیدگاه من خالی از اشکال نباشه و ممنون میشم نظر دوستان رو هم در مورد این موضوع بدونم. سوای این مباحث، به نظر شما وجود مدرک و تحصیل در رشته دیگر فنی (مثل همین IT) در کنار رشته عمران ،در ایران و دنیا، چقدر به حال و اوضاع شغلی و اجتماعی مهندس عمران تاثیر میگذاره؟ منظورم اینه تا چه حدی یک پوان و پوینت مثبت محسوب میشه؟
  9. سلام دوستان شاید در وضعیت کنونی یا حتی در شرایط ایده آل، خیلی از ماها تصمیم بگیریم یا تمایل داشته باشیم در رشته ای دیگر از عمران نیز تحصیل داشته باشیم یا اینکه از عمران به رشته ای دیگر تغییر رشته دهیم. بنده خودم در سال های اخیر بعد از فارغ التحصیلی در دو مقطع لیسانس و فوق لیسانس عمران در دانشگاه های خوب کشور، حسی پیدا کرده ام که در رشته ای دیگر (IT) مجددا تحصیل نمایم. البته به دلیل اینکه میخواهم کار رو به صورت اصولی انجام بدم تمایل دارم که در مقطع لیسانس تحصیل کنم. ولی خوب طبیعتا همه ما دلمون نمیخواد مجددا 4 سال از عمرمون رو بدیم به پای دانشگاه، مخصوصا در این سن که هر روزش ارزشمنده. نظر شما در مورد این بحث چیه؟ ممنون میشم نظرات خودتون رو بفرمایید تا از راهنمایی های دوستان نیز استفاده کنیم. با تشکر
  10. سلام من یه فایلی داشتم که قبلا تو اتوکد کار کرده بودم الان که با اتوکد 2015 باز کردم همه تکست های فارسی رو به صورت این تصویر میاره. یعنی به شکل خطوط شکسته. با یه بار تغییر استایل تکست مشکل حل میشه ولی میخوام بدونم دلیلش چیه؟ چجوری میشه حلش کرد. تشکر
  11. در کل نظارت دوره نداره مگر از 3به2 و...برای شروع کار نظارت شما باید به عنوان ناظر برگه شروع عملیات ساختمانی رو به شهرداری با مهر و. امضاء تحویل بدید و چون اجرای ساختمان گردن مجری هست شما باید بعد از هر مرحله از کار برای کنترل مثل آرماتوربندی،آکس بندی،اجرای و پیاده سازی و....سر پروژه حاظر شده و کتبا به مجری تاییدیه بدید که کار اجرایی مطابق با نقشه اجرایی رعایت شده..و بیشتر برمیگرده به کتابهای تخصصی وآیین نامه های ساختمانی که مطالعه آن به همه توصیه میشه کتابهای اجرایی هم هست که اگه خواستید میتونم معرفی کنم در باره اجرا که مجری زیرنظرناظر هست و مسئولیت اجرای درست کار به عهده مجری هست مجری هم باید برای هر مقطع از کاراز ناظرتاییدیه کتبی بامهر و امضاء بگیره در کل صرف فقط پروانه اجرا نمیتونید نقشه امضاء بزنید چون باید صلاحیت سازنده حقیقی بگیرید که شرط اول آن قبولی در آزمون اجرا و گرفتن پروانه است برای اجرا یک دوره داره که مسائل اجرایی حقوقی و فنی توضیح داده میشه ممنونم.در حال حاضر فقط نظارت رو میخوام شروع کنم. اگه منابعی رو معرفی کنید برای آشنایی با روال کار که ممنون میشم. تشکر . بله تو شهر ما از ارجاع از طریق نظام مهندسی صورت میگیره. بحث اداریش الان شفاف شد واسم و فعلا میخوام نظارت رو شروع کنم ولی به قول فرمایش شما ، مسئله اصلیم بحث اعتماد به نفس و تسلط به موضوع است. اینکه بالاخره میریم سر پروژه ، در کنار مالک و مجری چطور رفتار کنیم و چی رو باید چک کنیم. یادمه یه بار از دوستان شنیدم که یه چک لیستی چیزی هست برای نظارت که موردی از قلم نیافته. این چک لیست معتبر هست؟ یا اینکه میگن تو کل پروژه 5 جلسه نیاز هست که با اطلاع مالک بری سر پروژه. به بحث دیگه که کار رو برام مشکل جلوه میده اینه که طبق آموخته های دانشگاهیم که تو دروس بتن و فولاد و اجرا یاد گرفتیم. نظرم اینه که اگه بخوام موردی بر خلاف نقشه نباشه باید کار و زندگی خودم رو ول کنم بشینم پای پروژه همه چی رو مو به مو چک کنم. از فواصل تک تک آرماتورها گگرفته تا قالب بندی و ..... یه سوال دیگه اینکه طبق قانون و عرف کار ، پای ناظر چقدر گیره؟ یعنی برای افتادن یه سنگ نما هم یقه ناظر رو میگگیرن؟ نمیدونم شاید زیاد وسواس به خرج میدم! خیلی ممنونم از راهنمایی های ارزشمندتون
  12. سلام دوستان من یکی دو سالی هست که پروانه نظارت و اجرا دارم ولی راستش به دلیل مشغله کاری وقت نکردم برم دنبال کارهای اداری ارجاع و به نوعی پروانه کاغذی دستمه ولی هنوز برای ارجاع درخواست ندادم! میدونم که آش دهن سوزی نیست ولی به عنوان رزومه و علاقه تمایل دارم مراحلش رو طی کنم. مشکل اولم در مورد مبهم بودن نحوه نظارت هست. یعنی بر فرض اگه یه پرونده ساختمون رو دادن بهم. من کم تجربه یا بی تجربه چطور باید شروع کنم به نظارت؟ برای مهندسین پایه سه دوره خاصی میذارن؟ روال کار چطوره؟ چند بار باید به سر ساختمون مراجعه کنیم. بیشتر نگران این هستم که سوتی بدم!! سوال دومم در مورد اجرا هست که برای اون چطور؟ کار و بارش چطوره؟ ممنونم
  13. با سلام رشته عمران تو ایران گرایش های مختلفی داره حتی گرایش هایی مانند سازه های هیدرولیکی هم هستن که تقریبا تو ایران مشتری داره و در کشورهای خارجی رشته ای با این عنوان زیاد مطرح نیست. در حالت کلی به نظرتون مقام و منزلت رشته عمران در کشورهای خارجی ( اروپایی یا آمریکایی) چطور هست؟ من یک بار شنیدم که عمران در ایالات متحده بیشتر از اینکه به عنوان سیویل شناخته بشه بیشتر هم رده آرشیتکت و معماری هست یعنی بازار تحلیل و طراحی سازه مانند ایران زیاد داغ نیست. حتی تو بعضی کشورها رشته هایی از قبیل مهندسی رودخانه یا محیط زیست و مدیریت منابع آب خواهان بیشتری داره و حتی میشه فاند راحت تری هم برای اونا گرفت. ممنون میشم دوستان در مورد تحصیل و همچنین اشتغال در زمینه رشته عمران در کشورهای خارجی نظرات خودشون رو بفرمایند. و اینکه کدوم گرایش ها خواهان بیشتری داره.
  14. من کتاب رو تهیه کردم ولی متاسفانه سی دی کتا رو کلا ارائه نکزدن. در حالی که داخل کتاب نوشته شده سی دی هم داره. آقای مهندس نجومی تو ایران سازه نیستن یا راه ارتباطی دیگه ای هست که بشه از خودشون جویا شد؟ ممنونم
  15. elyartab

    بهترین کتاب آموزشی برای SAP

    سلام بهترین کتاب آموزشی برای یادگیری SAP ( فولاد و بتن) که بروز و جامع باشه کدومه؟ ممنون میشم دوستان معرفی کنند.
  16. سلام دوستان یه سوالی در مورد نحوه محاسبه مبلغ تجهیز کارگاه داشتم. تو قسمت توضیحات فهرست بها گفته که مبلغ تجهیز کارگاه ( به جز آیتم های مشاور) برابر 4 درصد مبلغ اجرای کار ابنیه است. خوب با این حساب سوال من اینه که منظور فهرست بها اینه که 4 درصد رو به ملغ خالص ضرب کنیم یا بعد از اعمال ضریب بالاسری و منطقه ای به طور مثال فرض کنید جمع فصول ابنیه ما شده 100. ضریب بالاسری برابر 1.3 و ضریب منطقه ای برابر 1.02. کدوم یکی از حالت های زیر برای محاسبه مبلغ تجهیز کارگاه درسته؟ الف) مبلغ تجهیز کارگاه = 100*0.04= 4 ب) مبلغ تجهیز کارگاه= 100*1.3*1.02*0.04=5.304 ممنونم
  17. elyartab

    سندروم سی سالگی را بشناسید

    بسیاری از این علائم در بین هم نسلی های ما شایع هست و یه جوری اپیدمی شده. من خودم مثل شما و دوستان خودم خیلی از این علائم رو تجربه کردم و دارم تجربه میکنم.
  18. elyartab

    سندروم سی سالگی را بشناسید

    چند وقت پیش تو یکی از سایت ها مقاله خوبی با عنوان "سندروم سی سالگی" مطالعه کردم . به نظرم خیلی جالب اومد . مخصوصا برای ما دهه شصتی ها. به خوندنش می ارزه. سندروم سی سالگی را بشناسید گروهی بابت این تفکرات و احساسات دچار نوعی افسردگی، سردرگمی، تردید و احساس پوچی و اتلاف وقت و عمر می‌شوند و گروهی دیگر سی‌سالگی و حواشی‌ا‌ش را با آرامش بدرقه می‌کنند. شاید شما جزو کسانی باشید که سی سالگی را به خوبی و خوشی سپری کرده‌اند یا در حال گذراندنش هستند بدون آنکه خم به ابرو بیاورند. به شما تبریک می‌گوییم. شما جزو کسانی هستید که در زندگی انتخاب‌های کاملا صحیحی داشته‌اید و در مورد وضعیت زندگی به ثبات رسیده‌اید و اوضاع‌تان رو به راه است اما تعداد زیادی از سی‌ساله‌ها دچار این نوع تفکرات و احساسات هستند که به آن سندروم سی سالگی می‌گویند. سال‌های پر دغدغه یک روانشناس رشد به اسم دانیل لوینسون برای نخستین بار در مورد بحران سی‌سالگی صحبت کرد. او گفت آدم‌ها در بعضی از «سالگی‌» ‌هایشان دچار بحران می‌شوند؛ «بحران سی سالگی»، «بحران چهل سالگی» و «بحران پنجاه سالگی»! از نظر لوینسون این سن‌ها مطلق نیستند. به‌عنوان مثال بحران سی سالگی ممکن است بین سال‌های ۲۸تا ۳۲سالگی اتفاق بیفتد. هر کدام از این بحران‌ها خصوصیات خودشان را دارند. بحران سی سالگی اما همراه است با حالاتی شبیه افسردگی، احساس ضرر و خسران شدید و مقایسه خود با دیگر همسالان، احساس اتلاف وقت، اتلاف عمر و سرزنش کردن خود، احساس پوچی و بی‌حوصلگی شدید، ناامیدی، عدم رضایت از زندگی، نگاه پوچ‌گرایانه به جهان و محتویاتش، بالا رفتن گفت‌وگوی درونی، میل به خواب به‌خصوص خواب صبحگاهی، کاهش انرژی، بی‌اشتهایی، بی‌تفاوتی در مسائل مهم، سستی، افراط وتفریط، زودرنجی وگوشه‌گیری. این سندروم به‌صورت عادی و معمولی، تقریبا همه‌گیر است اما در بعضی‌ها به شکل بحران نمایان می‌شود. چرا سی سالگی؟ سی ساله‌ها یک دهه را دویده‌اند و به انواع و اقسام کارها و امور زندگی‌شان رسیدگی کرده‌اند. دهه بیست سالگی آنقدر پر مشغله هست که جوان وقت نمی‌کند زیاد دچار تردید و افسردگی و دغدغه شود. تمام ده سال گذشته به انتخاب رشته دانشگاهی و تحصیل، انتخاب جهان‌بینی و خط‌مشی زندگی، انتخاب شغل و کسب و کار، انتخاب همسر و بچه‌دار شدن و… گذشته و مهم‌ترین انتخاب‌های زندگی که هر کدام برای عوض کردن مسیر یک زندگی کفایت می‌کند، در این دهه اتفاق افتاده. بگذریم از خط عوض کردن‌ها و افراط و تفریط‌هایی که در دهه بیست زندگی با اغلب جوان‌ها همراه است و حال در آستانه سی سالگی، زمانی که زندگی می‌رود تا روی ثبات و آرامش را ببیند، فرد دچار تردید می‌شود. ناگهان در سی سالگی این کرختی و افسردگی به جانمان می‌افتد. این بحران معنا از پی افسردگی و خستگی، تغییر را لازمه زندگی می‌دانداما نه تغییر در عقاید و شغل بلکه بنیادی‌تر، تغییر در روش‌ها، نوع مواجهه با عقاید و نگاه به شغل. اگر نسبت به افکاری که در این دوران به شما هجوم می‌آورند آگاه نباشید و راه‌های برخورد و مقابله با آنها را ندانید قطعا نمی‌توانید به‌خودتان کمک کنید تا به ثبات برسید. تردید نخستین مسئله سی سالگی تردید است؛ تردید در مورد انتخاب‌های مهم زندگی و ذهنی که پر از سؤال است؛ «در این سی سال چه کار کردم؟» «آیا این رشته تحصیلی‌ام همانی بود که باید می‌رفتم» «آیا علاقه و استعداد و توانایی و تخصص من در راستای همین کاری‌ است که انجام می‌دهم؟» «چرا پزشک نشدم؟» «چرا هنر نخواندم؟» «کاش ارشد می‌خواندم» «چرا به این زودی ازدواج کردم؟» «چرا بچه‌دار شدم؟» «چرا بچه‌دار نشدم؟» «چرا خواستگارهایم را جواب کردم و درس خواندم؟» «چرا به شهر دیگری مهاجرت نکردم؟» «چرا نباید کارم را عوض کنم؟» این سؤالات حتی ممکن است پا از انتخاب‌های معمولی فرد هم فراتر گذاشته و به جنبه‌های اعتقادی وی کشیده شود. مثلا «چرا من از این دین پیروی می‌کنم؟» و… و در شرایط پیچیده‌تر فرد شروع می‌کند به مقایسه کردن خود با دیگر هم سن و سال‌هایش؛ «فلانی را ببین، برای خودش کسی شد، من چرا نتوانستم مثل او باشم؟» «این همه درس خواندم به چه دردم خورد، فلانی که آرایشگر شده است که وضعش خیلی بهتر از من است» و… حاصل همه این سؤال‌ها و مقایسه‌ها و دغدغه و درگیری‌های ذهنی این می‌شود که فرد فکر می‌کند آنگونه که لایقش بوده زندگی نکرده و در نتیجه این فکر دچار نوعی گرفتگی و کلافگی و بی‌حوصلگی می‌شود. این مرحله همان بحران سی سالگی است. آرام باشید اولین چیزی که در این شرایط به کمک سی ساله‌ها می‌آید، این است که بدانند تنها نیستند و سی‌ساله‌های زیاد دیگری هم هستند که دچار این بحران شده‌اند یا می‌شوند. در واقع تعدادمان آنقدر زیاد هست که مسئله‌مان تبدیل به یک مسئله مورد نظر علم روانشناسی شود. سی ساله‌ها در کل دنیا، برمی‌گردند و پشت سرشان را نگاه می‌کنند و این نخستین نگاه عمیق و متفکرانه به عمر رفته است و طبیعی‌ترین واکنش به یک دهه دویدن، انتخاب و تصمیم. بعضی‌ها دچار اضطراب و استرس و افسردگی می‌شوند و دم از پشیمانی می‌زنند اما باید بدانند که تنها نیستند و با سیل سی‌ساله‌های پردغدغه دیگر، در حال گذر از یک تونل سنی هستند، مثل دوره نوجوانی که ویژگی و مختصات خودش را دارد، این بحران و ویژگی‌ها هم مربوط به سی سالگی است. این یک فرصت خودشناسی است حتما به غیراز افسردگی و بی‌حوصلگی و احساس پشیمانی راه‌های دیگری هم هست. از این موقعیت متفکرانه استفاده کنید و خودتان را بهتر بشناسید. هر بحرانی که در زندگی فردی ما رخ می‌دهد، باعثمی‌شود که ما از زاویه‌ای نزدیک‌تر با خود واقعی مان روبه‌رو شویم. فرقی نمی‌کند این بحران مربوط به سن و سالمان باشد یا در پس مرگ عزیزی یا شکست در کاری. درهرحال در این مواقع بهتر می‌توانیم از نگرش‌ها، ارزش‌ها، توانایی‌ها، ضعف‌ها و حسرت‌های خودمان باخبر شویم و به‌خودشناسی بهتری دست پیدا کنیم. مفاهیم را دوباره برای خودتان تعریف کنید اگر در مورد خط‌مشی و جهان‌بینی‌تان دچار دغدغه و تردید هستید بهترین راه‌حل رفتن به‌دنبال حقیقت زندگی است. باید ببینید کجاها متعصب بوده‌اید، کجاها احساساتی برخورد کرده‌اید، چه مواقعی زیادی سهل‌گیر یا زیادی سختگیر بوده‌اید و کجاها بر اثر فشار دیگران دست به انتخاب و عکس العمل زده‌اید. جهان‌بینی‌ای که از شناسنامه آدم‌ها یا تنها از پس عرف و وضعیت خانوادگی دربیاید و همراه با شناخت و تحقیق نباشد، طولی نمی‌کشد که در بسیاری از افراد تبدیل به یک بحران فکری و روحی می‌شود و چرا و اما و اگرهای زیادی را با خود به ارمغان می‌آورد. بنابراین سعی کنید تمام مفاهیمی که برایشان تعریف درست و حسابی نداشته‌اید یا تعریفتان از آنها زیادی دندان‌گیر نبوده است را بازتعریف کنید. خدا، دین، تعهد، بندگی، عشق، زندگی، کار، اخلاق و… برای این کار نیاز به مشاوره با افراد متخصص اعم از مشاوره‌های دینی یا روانشناسی دارید. علاوه بر این مطالعه کتاب‌های مرتبط، شنیدن سخنرانی و… می‌تواند به شما کمک کند. یک بحران دیگر نسازید اغلب سی ساله‌های ایرانی ازدواج کرده‌اند و بچه دارند یا در آستانه پدر و مادر شدن هستند و اتفاقا همین مسئله هم ممکن است یکی از سؤالات حالایشان شود. نمی‌توانیم به شما بگوییم که حالا دیگر کاری است که شده، بسوز و بساز و با آسان‌گیری و بی‌خیالی شرایط را طی کن. همه ما در زندگی ‌مان لااقل بخش کوچکی را داریم که تنها متعلق به‌خودمان است و تصمیمات در این بخش فقط و فقط برعهده خودمان است و حتی به نزدیک‌ترین کسانمان ربطی ندارد اما حواستان هم باشد که اینجا حرف از مسئولیت و تعهد است و پای وجدان در میان است. مراقب باشید دست به کاری نزنید که در چهل سالگی دچار بحرانی دیگر بابت بدبخت کردن همسر و فرزندتان بشوید. شما یک سی ساله عاقل و کامل هستید که می‌توانید شرایط را به جای حذف کردن اصلاح کنید. به جای تردید و اما و اگر بنا را بر اصلاح امور بگذارید و در جهت آرامش و صلح و عشق قدم بردارید که البته سی سالگی در این زمینه از تمام سال‌های دیگر مستعدتر و مناسب‌تر است. خوب است بدانید خیلی آدم‌های دیگر هم ممکن است دچار این تردید‌ها درباره همسرشان و انتخاب و تصمیم‌گیری درباره ازدواج خود شده باشند اما راه درست، حذف کردن و خراب کردن یک زندگی نیست. بدانید شما هروقت که بخواهید می‌توانید زندگی خودتان را بسازید و به آن رونق بدهید. روانشناسان می‌گویند در هر دوره از زندگی آدم یک تکلیف مهم روانشناختی دارد و اگر آن را درست انجام دهد، به سلامت از آن دوره می‌گذرد وگرنه دچار بحران می‌شود. مهم‌ترین تکلیف در سومین دهه عمر آدم، این است که بتواند با دیگران وارد رابطه صمیمانه جدی شود وگرنه منزوی می‌ماند. مهم‌ترین رابطه صمیمانه این دوره، رابطه با همسر است. دست نگه دارید سی ساله‌هایی که دچار بحران می‌شوند معمولا برای جبران حس کاذب و بدشان و برای مقابله با کلافگی دست به کارهای نامعمول و عجیب و غریب می‌زنند. مثلا دست به سرمایه‌گذاری‌هایی می‌زنند که هیچ تجربه‌ای در آن زمینه ندارند و چیزی از آن نمی‌دانند، زنان و مردان سی‌ساله‌ای که دست به عمل‌های عجیب غریب زیبایی می‌زنند، خالکوبی می‌کنند، سعی می‌کنند خود را به انسان ایده‌آل و آرمانی ذهن جوانی‌شان نزدیک کنند سی ساله‌هایی هستند که کل سرمایه‌شان را تبدیل به دلار می‌کنند یا طلا و جواهر می‌خرند. اینها نشان می‌دهد که فرد دنبال یک احساس قدرت است و این کارها به او حس قدرت کاذبی را می‌دهد که به جنگ با احساس پشیمانی می‌رود. اگر سی ساله‌ای هستید که می‌خواهید دست به چنین کارهای نامعمولی بزنید دست نگه دارید، مشورت کنید، مطالعه کنید و کمی به‌خودتان زمان بدهید و مطمئن باشید حال سی سالگی‌تان با تصمیم‌های نامعقول خوب نمی‌شود. آرزو‌ها و استعدادهایتان را صدا کنید یک‌رؤیا و دغدغه شخصی، چیزی که همیشه دلتان می‌خواسته و استعدادش را داشته‌اید، در ارتباط با شغل یا تحصیل، مهارت آموزی یا هنر و… درنظر بگیرید و دوباره برای به‌دست آوردنش تلاش کنید. این مسئله هم به شما انرژی و انگیزه می‌دهد و هم ممکن است به تغییر مسیر و جهت زندگی به سمتی که علاقه و استعدادتان را به همراه دارد، بینجامد، علاوه بر این پرداختن به علایق شور و نشاط زندگی را افزایش می‌دهد و احساس موفقیت و اعتماد به نفس را بالا می‌برد و فرد را از بحران‌ها نجات می‌دهد. اگر یک کار تازه را شروع کنید حتما حس بهتری پیدا می‌کنید. این کار تازه می‌تواند یادگیری یک هنر باشد یا ثبت‌نام در کلاس‌های آموزشی که همیشه دوست داشته‌اید آن را دنبال کنید. اگر اوضاع اورژانسی‌ است اگر اوضاعتان اورژانسي شده و زمينگيرتان كرده و روز و شب در حال افسردگي و غم و غصه خوردن هستيد و كسالت و كلافگي آوارهتان كرده، دست دست نكنيد. از همين حالا تصميم بگيريد كه از زمين بلند شويد و بهخودتان كمك كنيد. به اين فكر كنيد كه اين سي سال گذشته چه خطاهايي مرتكب شدهايد كه باعث پشيمانيتان شده است. اگر قرار باشد همينطور افسرده و كلافه به زندگي خود ادامه بدهيد قطعا ۱۰سال ديگر به بحراني جديتر برخورد ميكنيد. بدترين كار نشستن و افسوسخوردن است. براي زندگي خود تصميمات جدي بگيريد تا با برنامه به آنها برسيد. از اين تفكرات و انديشههاي سيسالگي كه شما را ترسانده و تكانتان داده نهراسيد، ميتوانيد از آنها عبرت بگيريد. با خودتان فكر كنيد از اين به بعد عمرتان را چگونه از دست ندهيد. اين احساسات ميتواند پلي باشد كه شما را متوجه موقعيت خودتان كند و باعث شود كه براي ادامه زندگي خود نقشه بكشيد و برنامهريزي كنيد و با انگيزه جلو برويد. از اين بهاصطلاح بحران، يك پل بسازيد؛ پلي به سوي آيندهاي روشن. سندروم سی سالگی دهه شصتی ها! 15 میلیون نفر از جمعیت کشور ما متولدین سالهای 60 تا 66 را تشکیل می دهند که این روزها سندروم سی سالگی را تجربه می کنند، در حالی که تعداد قابل توجهی از این تعداد به رغم گذشت سه دهه از زندگی شان، نه ازدواج کرده اند و نه استقلال مالی دارند. در کشورهای غربی زمانی که دختر و پسر به سن قانونی 18 سالگی می رسند، با حمایت دولت زندگی مستقل خود را خارج از محل زندگی والدین آغاز می کنند. در کشور ما اما از آنجایی که عرف و سنت ها در تضاد با زندگی مجردی جوانان قرار دارد، ماجرای استقلال جوانان نه تنها در سنین هجده سالگی اتفاق نمی افتد بلکه جوانان دهه شصتی که این روزها در حوالی سی سالگی عمر می گذرانند هم هنوز در کنار خانواده به زندگی ادامه می دهند. 15 میلیون جوان دهه شصتی در حوالی سی سالگی بر اساس آمارها 1832722 نفر متولد سال 66، 2256971 نفر متولد سال 65، 2031969 نفر متولد سال 64، 2068279 نفر متولد سال 63، 2203560 نفر متولد سال 62، 2097957 نفر متولد سال 61 و 2419951 نفر متولد سال 60 به طور کلی 15 میلیون جوان را تشکیل می دهند که این روزها در بازه سنی 28 تا 34 سالگی به سر می برند. ماجرای مشکلات متولدین دهه شصت مسئله ای است که در سالهای گذشته بارها از سوی جامعه شناسان مطرح شده است، نسلی که در روزگار اوج موالید پس از آغاز جنگ تحمیلی به دنیا آمدند و در سالهای مدرسه با کمبود محیط های تحصیلی و کلاس های دو تا سه شیفته روبرو شدند، نسلی که پس از پایان تحصیل با غول کنکور و محدودیت صندلی های دانشگاه ها روبرو شدند و پس از پایان تحصیل هم با نبود موقعیت شغلی مرتبط با رشته تحصیلی شان. جامعه شناسان و روانشناسان بر این باورند که آدم ها در سن سی سالگی که میان 28 تا 33 سالگی متغیر است حال و هوای جدیدی را تجربه می کنند که در اصطلاح به آن بحران یا سندروم سی سالگی می گویند. در هنگام ازدواج و تشکیل خانواده هم مشکلات مالی و بیکاری از یک سو و تضادهای خانواده های سنتی با ازدواج های مدرن از سوی دیگر باعث شد که این نسل در ازدواج هم با تراژدی سونامی طلاق در سالهای ابتدای ازدواج و جدایی های عاطفی روبرو شود. نسل سر خورده ای که در تمام سالهای زندگی صف شکن نسل های بعد بود و مرکز همه آزمون و خطاها قرار گرفت. این روزها اما متولدین این نسل پس از بحران های مختلفی که در ادوار مختلف زندگی شان تجربه کرده اند، در سن سی سالگی به سر می برند در حالی که تعداد قابل توجهی از آنها نه ازدواج کرده اند و نه برنامه ای برای تشکیل زندگی مستقل در سر دارند. سندروم سی سالگی جامعه شناسان و روانشناسان بر این باورند که آدم ها در سن سی سالگی که میان 28 تا 33 سالگی متغیر است حال و هوای جدیدی را تجربه می کنند که در اصطلاح به آن بحران یا سندروم سی سالگی می گویند. بر اساس این حال و هوای جدید این افراد به مسائلی فکر می کند که پیشتر به آنها نمی اندیشند مانند اینکه آیا شغلی که این همه سال را صرف تلاش در آن کرده اند، واقعا شغلی مناسب برای آنها است، آیا ازدواج در سالهای دهه بیست سالگی برایشان زود نبوده و آیا این ازدواج انتظارات آنها از زندگی را مهیا کرده است؟جوانان در سندروم سی سالگی نگاهی به سالهای دهه بیست سالگی شان می اندازند دهه ای پر از انتخاب و تلاش و اتفاق که تمام زندگی آدم ها را تحت تاثیر قرار می دهد. در آستانه سی سالگی آدم ها به تردید می افتند اینکه آیا این انتخاب ها درست بوده است یا باید تغییری در زندگی شان ایجاد کنند. از طرف دیگر آدم هایی که در سالهای دهه سوم زندگی ازدواج نکرده اند به این فکر می افتند که با چنین وضعیتی تا چه زمانی باید در کنار پدر و مادر، روزگار بگذرانند. افزایش اختلاف فرزندان و والدین در سالهای سی سالگی یکی دیگر از مشکلاتی که معمولا دهه شصتی های مجرد با آن مواجه می شوند، اختلاف عقیده با والدینشان است، پدر و مادرها با افزایش سن دیگر حوصله ی سالهای جوانی را ندارند و از طرف دیگر جوانان نمی توانند با ایرادگیری ها و محدودیت های متعدد والدینشان بسازند و شاید به همین دلیل است که اختلافات و درگیری ها در خانه هایی که فرزندان دهه شصتی شان هنوز مجرد هستند، خیلی بیشتر از سایر خانواده ها است. مقصر کیست؟ دهه شصتی ها پس از بحران های مختلفی که در ادوار مختلف زندگی شان تجربه کرده اند، در سن سی سالگی به سر می برند در حالی که تعداد قابل توجهی از آنها نه ازدواج کرده اند و نه برنامه ای برای تشکیل زندگی مستقل در سر دارند! اما باید گفت که در میان این نسل 15 میلیون نفری، افراد موفقی دیده می شود که با تمام این بحران ها را پشت سر گذاشته اند، با تلاش پله های ترقی را طی کرده و برنامه ای هدفمندی برای خود دارند. بسیاری از جوانان بر این باورند که سهم زیادی از عدم توانایی شان برای رشد کردن و رسیدن به اهداف شان مربوط به مسئولان مربوطه بوده است که شرایط را در جامعه فراهم نکرده اند. خارج از بحث قصور مسئولان در ایجاد امکانات و شرایط مناسب برای رشد جوانان، باید گفت اراده و تلاش این نسل در رسیدن به برنامه مشخص برای زندگی شان بی تاثیر نبوده است. درست است که شرایط دهه شصتی ها ایده آل نبوده و موانع بسیاری برای یافتن کار و ازدواج و دیگر موارد در زندگی وجود داشته اما خوب است، سهم اراده و پشتکار را که به وسیله آن می توان برنامه ای هدفمند برای زندگی تعیین کرد را در نظر قرار داد. همانطور که از قدیم گفته اند: «خواستن، توانستن است.» نهادهای مسئول چاره ای بیندیشند در حالی که جوانان دهه شصتی ما این روزها درکنار سندروم سی سالگی با مشکلات متعددی نظیر مجرد ماندن و بی کاری و مسائل مالی و طلاق روبرو هستند، مسئولان باید فکری به حال این حجم عظیم از جمیعت یک کشور کنند که به دلیل برخی از سهل انگاری ها با مشکلات متعدد رشد یافتند و این روزها در آستانه سی سالگی باز هم با تراژدی مصائب دست و پنجه نرم می کنند. واقعیتی که ما در آن به سرمی بریم، همواره دستخوش ناراحتی هاست بنابراین ما برای رسیدن به اهداف مان باید با مشکلات و ناراحتی ها بجنگیم؛ جنگی واقعی و در متن زندگی و نه در خیال و اوهام. که اگر غیر از این باشد در زیر چرخ هایش له خواهیم شد.
  19. منظورم از طراحی دستی بیشتر به خاطر درک روند طراحی مخزن بود. اینکه اصلا ضخامت اولیه رو با سعی و خطای محاسباتی به دست میارن یا رابطه خاصی داره؟ ( این مورد رو حتی من توی کتاب های معرفی شده طراحی مخزن جستجو کردم ولی اونجا هم از طراحی مبنا شروع نکردن و به نوعی میشه گفت که یه مخزن موجود رو آنالیز کردن) دیوار های مخزن و کف رو چه المانی حساب میکنن؟ دال ؟ دیوار؟ تیر؟ چه بارهایی رو در نظر میگیرن؟ چه نوع ترکیب باری؟ من نظریه 123 جدید رو چند بار مطالعه کردم ولی موارد گنگ ومبهم زیادی داره. یعنی یک روند یا به اصطلاح procedure واضح و مشخصی نداره. اصلا همین که شما فرمودین با sap مدل کنیم، ضخامت دیوار ها و دال کف رو با سعی و خطای محاسباتی به دست میارید؟ ممنونم
  20. دوستان ممنونم از راهنماییهاتون. من کتاب آقای جهانی بهنمیری و کتاب آقای سلاجقه و تهیه کردم و امروز کتاب آقای بهنمیری رو به طور کلی مطالعه کردم. تو یه قسمتی از کتاب، مثالی از یک مخزن مستطیبی رو بر اساس نشریه 123 طراحی کرده. ولی تو این مثال، ابعاد کف، دیوار و مقاطع استخر تو اول کار مشخص شده و در ادامه اونا رو کنترل کرده و فولاد لازم رو طراحی کرده واسشون. سوال اصلی من اینه که اصلا خود این ابعاد رو در اول کار چطور باید تعیین کرد؟ به صورت سعی و خطا یا روال خاصی داره؟ ممنونم.
  21. آخه برگه مفاصا حساب رو اول تابستون من تحویل گرفتم و حتی با اون رفتم پروانه ام رو تمدید کردم.
  22. سلام ممنونم دوستان من اظهارنامه رو پر کردم و بعد از طی تمام مراحل مفاسا حساب رو تحویل گرفتم. ولی چند روز پیش اس ام اسی با این محتوا اومده، منظورشون چیه؟ من تمام مدارک رو تحویل دادم مودی گرامی برگ درخواست ارائه اسناد و مدارک مالیات مشاغل سال 1393 شما در کلاسه پرونده======== واحد مالیاتی ------ اداره کل امور مالیاتی تحت شماره --- صادر گردیده است.خواهشمند است نسبت به ارائه اسناد و مدارک اقدام فرمائید
  23. سلام از کجا معلوم. شاید خوندن. ایران سازه سایت گمنامی نیست.
  24. سلام دوستان یه سوال خیلی روتین ذهنن منو مشغول کرده! در نظر بگیرید که مثلا خط لوله به طول 1 کیلومتر داریم که به طور مستقیم ، از یک منبع (رودخانه) به نقطه خروجی در اتمسفر آب رو تخلیه می کنه. اختلاف ارتفاع بین نقطه ابتدا و انتها 10 متر هست . دوباره فرض کنیم که در نقطه خروجی فشار منفی میشه ( به دلیل افت اصطکاکی) . حالا سوال من اینه با اینکه در نقطه خروجی فشار منفی شده ، اصلا آب از لوله خارج میشه یا نه؟! ممنونم

درباره ما

انجمن های گفتگوی ایران سازه ، وبسایت تخصصی مهندسی عمران

این انجمن ، نسخه جدید انجمن ایران سازه میباشد

Follow us

×
×
  • اضافه کردن...