movaddat

سلام.صد در صد فرمایش شما دوست عزیز تائید می شود من هم با دیپلم دوران سربازی فوق العاده سخت و طاقت فرسایی را سپری کردم من با سربازانی بعضا بی سواد و با فرهنگ بسیار نازل در یک کلانتری زیر یک کانکس کوچک خدمت می کردم چون کلانتری ما که در بم بود بر اثر زلزله مخروبه شده بود ......یادم می اید در زمستان ها و پاییز حتی سقف کانکس جلوی ورود اب باران را هم نمی گرفت و بعضا مجبور بودیم با پتوهای خیس شده از باران شب را به صبح برسانیم .امروزها می بینم افرادی را که با مدرک لیسانس در شهر خودشان به اصطلاح" سرباز -کارمند " هستند و از ساعت 6 تا 3 بعد اظهر در پادگان و بعد ازظهر در منزل تکرار سریال های صبح تلویزیون یا فوتبال اروپا را دنبال می کنند و بعد از گذشت 2 سال مفتخر به دریافت کارت پایان خدمت می شوند و متاسفانه بسیار هم مدعی هستند و فکر می کنند که دولت باید شرایط خاصی را برایشان ایجاد کند......بهر حال قانون برای همه باید یکسان اجرا شود

سلام دوستان جان ......خوب برادر عزیز دکتر بزرگوار من حقیر و امثال بنده کمترین پس چرا زیر پرچم مقدس جمهوری اسلامی ان هم فرسنگ ها دور تر از خانه عمر و جوانیمان سپری شد.....انگاه شما می خواهید این مرحله که به اصلاح پل .......است رو اسکپ(skip)کنید و در اصطلاح سربازی و در ناقوس اش خوری جیم فنگ کنید ......قانون باید برای همه یکسان باشد شما دفترچه بگیرید و به خدمت مقدس وظیفه اعزام شوید موفق باشید !!!!این پروانه هم اش دهان سوزی نیست عزیز جان !!!!و اما بیانات هر چند مختصر درباره این تصمیم به حق درست و اصولی از جانب وزیر محترم مسکن به عرضتان می رسانم. به نظر می رسد که با تمام شدن موج سربازان دهه شصت پادگان های نظامی به شدت خالی شده است و از سوی دیگر تهدید روز افزون داعش در مرزهای مملکت وجود دارد .دولت کریمه اینجا دیگر کرم به خرج نداد و تمام اتباع خودش را به خدمت فرا خوانده است.من هم یکی از هم کلاسی های دوره کارشناسیم که الان دانشجوی دکترای واحد بین الملل دانشگاه گیلان هستند همین مشکل شما را دارند .ایشان می گفت که قبل از ما کسانی این مشکل را داشتند که به صورت" قاچاقی" پروانه گرفتند....اما واقعیت این است که دادن پروانه به این گونه افرادی که سربازی را سپری نکرده اند ظلم و اجحاف دیگری در حق به خدمت رفتگان است .....تا بعد

ممنون از تصاویر استفاده کردم ادامه بدید

سلام .....با نظر شما که فرمودید مشکلات ابتدائی هست مخالفم این به نوعی توجیه و لا پوشانی یک فاجعه و بحران عظیم و فراگیر اجتماعی است ...من خیلی از افراد اطرافم را می شناسم که با پارتی و رانت یا حمایت مادی خانواده هایشان زندگی خودشون رو ساختند .....سربازی در شهر خودشون بودند دانشگاه رو با هزینه خانواده خوندن یا باهزینه بنیاد شهید و حتی کمیته امداد !!!!!! در یافتن کار و استخدام در اولویت بودند و .........متاسفانه من و امثال من باید پدر مون در میومد انوقت شما می فرمائید ابتدائی هست مشکلات غیر ابتدائی کدامین مشکلات هستند؟؟؟؟؟؟وقوع جنگ و اوارگی یا قحطی گرسنگی ؟؟؟؟که همین هم احتمالش می رفت با اون مدیریت ان [...] که خدا پدر جانشینش را بیامرزد؟تازه بعد از گذشت یک سال و نیم هنوز هم تحریم بانکی ادامه دارد .........این بدبختی ها را فقط باید ساده انگاشت؟؟؟!!! ان هم با تصور اینکه افراد محدودتری وضع بدتر و فلاکت بارتری داشتند و دارند ؟؟؟؟این تخدیر نیست؟این تحمیق خود و دیگران نیست؟ از این خبر دارید که 15 ملیون جوان در سن ازدواج هرگز ازدواج نکرده داریم که هیچ شانسی برای ازدواج ندارند و[...] از تجرد قطعی چیزی شنیده اید؟ [....] شما در این دریای طوفانی در کدامین ساحل ارامش ارمیده اید استاد بزرگوار!!!!!! اگر می شود از لحن صحبت من یا کس دیگر فهمید که طرف ایا درد کشیده هست یا نه؟؟؟؟؟؟!!!!!فرمودید کار؟؟؟؟من بشخصه پست ترین کارها را از نظر منزلت اجتماعی انجام دادم از عملگی تا کارگر ساختمانی ................اما فکر می کنم که زندگی امثال من به یک رکود فرسوده کننده دچار شده مشکل غم نان نیست چه انکه سالهاست در پی لقمه نانی به این در و ان در زدم و کاملا با ان خو گرفته ام......اما به قول شاعر "صحبت از افتادن یک برگ نیست صحبت از مرگ انسانیت است"..........تا بعد خسته ام و حوصله تایپ ندارم./

شما از زمانی که عضو نظام مهندسی استانتون شدید باید حق عضویت بدهید و اگر تا به حال عضو نبودید نیاز به پرداخت حق عضویت سنوات قبلی نیست شما سه ساله که مدرکتون و گرفتید با توجه به 6 سال بیکاری که اعلام کردید می توان گفت سه سال از شش سال در دوران دانشجویی بوده و به شغل شریف دانشجویی مشغول بودید و با توجه به 32 سال سن شما در 29 سالگی فارغ التحصیل شدید شاید بد نباشد شغلی را که از 18 تا حدود 25 سالگی (منهای 2 سال سربازی) به آن مشغول بودید همان را ادامه دهید سلام .....من از کاربرای قدیمی سایت هستم شما منو نمی شناسید سال هاست که خاک این فروم رو خوردم.. از سال 88 اینجا میام .......در مورد من باید بگم از سن 18 تا 20 سالگی پشت کنکور بودم و شدیدا درس می خوندم بطوری که بعضی شب ها با فکر کردن به کتاب حسابان 1 و 2 ...هندسه تحلیلی و فیزیک ساعت 3 شب از خواب بیدار می شدم خوابم نمی برد دو سال خودم را تو خونه حبس کرده بودم اما سال 84 اوج ترافیک دهه شصتی ها بود و شما نمی تونستید با سه هزار پیام نور هم قبول شید چه برسه به مهندسی دولتی ....بعد از دومین کنکور به خودم گفتم تو این مملکت و در این زمونه هیچ شانسی نداری پس بزن برو خارج!!!!!! (در زمان بدی در مکان بدی بودن)...........راستش دانشگاه ازاد هم نمی خواستم برم تمام بچه خنگا و ..محل رفته بودند ازاد...... گفتم برم سربازی پایان خدمت بگیرم بیام از شانس بدم از گردان 250 نفره همه افتادن شهرشون تهران اما من با 15 نفر تقسیم شدیم کرمان و بد شانسی من یک بار دیگه با تقسیم شدن در شهر بم تکمیل شد .........17 ماه سربازی در وضعیت اسفباری در شهری زلزله زده نا امن و مخروبه زیر کانکس کوچکی گذشت ...بین مشتی [....] ...خنده اشون فحش دادناشون ....شب و روز را برام به جهنم تبدیل کرده بود ...در طول این 17 ماه اصلا به مرخصی نیومدم بعد از 16 ماه و 4 روز که از سربازی من گذشته بود به رئیس پاسگاه مراجعه کردم و 26 روز مرخصی خودم را از اون خواستم گفت "5 روز بهت مرخصی می دم میخای بخا نمی خای نخا " بعد که بزور حفاظت اطلاعات ازش مرخصی گرفتم از لجش دو تا فحش رکیک بهم داد و بدرقم کرد البته بگم تو اون 23 روز خونه نیومدم و گواهینامه رانندگیم رو گرفتم .......اینم از این..... .سربازی تموم شد تمام بچه های محل تو شمال خدمت کردن و تو شهرشون بودن اما من افتادم بم شهر غم ...........از سربازی اومدم گفتم تحقیقات کنم ببینم ملت چطور می رن خارج!!!!!!!ههههه یه تلفن کهنه داشتیم از ترس اینکه خانواده مسخرم نکنن می بردمش اتاق بالا زنگ می زدم اطلاعات مخابرات تهران شماره تلفن سفارتخانه های خارجی را ازشون می گرفتم و بعد شماره ها رو با ترتیب خاصی اعدادشون رو جابجا می کردم تا کسی اتفاقی پی نبره که دارم به کجا زنگ می زنم و سوژه خنده این و اون بشم .از سفارت فرانسه بگیر تا سفارت کانادا هر روز صبح از خواب بیدار می شدم این سفارت تا اون سفارت اینقدر دیگه .........تازه کامپیوتر خریده بودیم یه کارت دایال اپ خریدم و تو گوگل(جوجل اون موقع) سرچ کردم تحصیل در خارج!! خلاصه بعد از یه مدتی که سایتا رو زیر و رو کردم به این نتیجه رسیدم که همه جا اسمون یه رنگه بی پول تا تهرانم نمی تونم برم جالبه بدونید یه بار دوستم رو که دانشجویی برق خواجه نصیر بود رو فرستادم سفارت استرالیا که برام دفترچه اپلای ویزای دانشجویی استرالیا رو بگیره اونم که مثل من شهرستانی و گدا بود بعد از برگشتن طوری با اب و تاب از سفارتخانه و کارمندای بی حجابش تعریف می کرد که انگار توسط یه UFO دزدیده شده و به یه سیاره دیگه برده شده و حالا برگشته و از این سفره فضاییش برای من تعریف می کنه فرم اپلای رو خوندم و فهمیدم که اون حرفای تو فیلما چرته که یارو از ایران میره اونجا مستراح می شوره و الخ ....10000 دلار استرالیا تضمین مالی رو باید از کجا می اوردم ..........خلاصه یه مدتی به فکر رفتن قاچاقی از ترکیه افتادم اما اونم پول می خواست ......نشستم خوندم برا کنکور .مجاز شدم البته ولی قبول نشدم........ حالا 23 سالم بود دیدم سه سال از عمرم فنا شده مجبورم برم دانشگاه ازاد .......رفتم اما چه رفتنی با عملگی و صد تا بدبختی شهریه دانشگاهم رو. در می اوردم لباس نداشتم تنم کنم اونم تو دانشگاهی که دانشجوش با مازاراتی و بنز و شورلت کاماروی مدل2013 میومدن دانشگاه.....کسی با هام تو دانشگاه حرف نمی زد اونایی هم که بهم نزدیک می شدن بعدا فهمیدم که می خواستند من و سوژه خندشون کنن من براشون بو می دادم ......تو یه بغالی عملگی می کردم یارو دبه می کرد و پول نمی داد می دونست که لنگ سالی یه ملیون شهریه دانشگاه هستم مثل خر ازم کار می کشید پیش مشتری هاش که بچه محلام بودند ضایم می کرد و .............تو شهر مون دیگه تابلو شده بودم مردم بهم می خندیدن با اونکه اهل هیچ خلافی نبودم ...........لیسانس 4 ساله رو 5 سال و نیم تمام کردم حالا 29 سالم بود .........بعد از اونم که چند جا برای استخدام رفتم هر جا رفتم دست رد به سینم زدن سپاه رفتم مسول گزینش بهم گفت با توجه به اینکه سنتون بالاست و لیسانستون دانشگاه ازاده شما نه تنها در سپاه بلکه در هیچ ارگان دولتی دیگه نمی تونید استخدام بشید بهش گفتم چرا مدرک ازاد رو قبول نمی کنید گفت دانشگاه ازاد در اولویت سوم چهارم سپاه است و اول دولتی و بهد پیام نور و ......بعد از اونها ازاد هست ......جالبه بدونید پسر همسایمون که پدرش پاسداره سال سوم راهنمایی یه سال مردود شد با بدبختی دیپلم انسانی گرفت با سهمیه تو همون دانشگاه ازادی که من عمران خودم حقوق خوند بعد تو سپاه استخدام شد یکی دیگه از همسایه هامون هم که سرهنگ سپاه بود دختر و پسرش هر دو که دانشگاه ازادی بودند رفتن سپاه استخدام شدند ولی من ............جالبه یه بار به یه کاشی کار که اونم مثل من بدبخت بود (معلم بازخریدی و معتاد اموزش و پرورش) سپردم باش برم کاشی کاری بعدم قالم گذاشت و هیچ .....چند بارم که همسایه ها با لباس عملگی دیده بودنم متوجه نگاههای تمسخر امیزشون شده بودم .وو............حالا 29 سالم بود رفتم نظام مهندسی عضو شدم .و باقی داستان تا الان که 32 سالمه هیچ ...............خسته شدم زندگی من و امثال من بوی نا بوی جوراب نشته بوی ادرار کهنه و اب دهن می ده........نباید این کثافت رو بهمش زد بوی عفن همه جا رو بر می داره باید ساکت شد باید به خاموشی ها پنا برد ............

سلام......مدرکم رو سه سال پیش گرفتم ......32 سال سن دارم بیکارم ......چند ماه دیگر باید در ازمون نظام شرکت کنم ولی انگیزه درس خوندن ندارم پول خریدنمنابع رو هم ندارم سه سال حق عضویت باید بدم تو 32 سالگی پول ندارم روم هم نمیشه که از بابام بگیرم میخواستم برم پیش یه کاشی کار عملگی کنم منو قال گذاشت رفت یه شاگرد دیگه که بی سواد بود رو اورد من مهندس عمران رو حتی برای عملگی هم قبول نکردند بدبختیم خدایش ........الان چند ساله خودمو تو خونه حبس کردم روم نمی شه برم از خونه بیرون ....از ترس نگاه های تمسخر امیز همسایه از ترس نیش و کنایه های مردم فضول .........می خام بزنم قاچاقی برم از کشور ولی پول ندارم پول داشتم سال 88 می رفتم تو اروپا اگه مستراح می شستم والا از این وضعیت که تو ایران دارم بهتر بود خوشبخت تر بودم راضی بودم..........اونوقت کسی کاری به کارم نداشت کسی اونجا نمی گفت چی می پوشی ..........حدود 6 ساله بیکارم و دپرس .......اینا رو نوشتم کمی بهم تسکین داد ........کمکم می کنه فشار عصبیم رو ریگلاژ کنم......احتمال هر نوع پیشامد بدی برام هست ....جدیدا وسواس فکری گرفتم با خودم حرف می زنم .....

سلام می شه بفرمایید که شمایی که پروانه مجری دارید شرایط گرفتن پروانه مجری چیه؟....ممنون

فتبارک الله برادر من هم امسال حوزه قبول شدم.لیسانس بیکار عمران هستم. بدرود