اثر تغییرات تنش کولمب ناشی از زمینلرزه 31 اوت 1968 دشت بیاض در چکانش رخدادهای آتی
سعید زارعی, محمد مهدی خطیب, مهدی زارع, سید مرتضی موسوی
چکیده
مدل تنش کولمب بر اساس محاسبه آستانه شروع لغزش در سطوح گسلی تحت تنش با فرمول معیار گسیختگی کولمب و محاسبه تنش حاصل از جنبش بلوکهای دو سوی یک گسیختگی سرچشمه بنا شده است. دستاوردهای این مدل برهمکنش زمینلرزهها و پراکندگی مکانی پسلرزهها را در بر میگیرد و با احتمالات زمینلرزهای و تغییرات نرخ لرزهخیزی همخوانی زیادی دارد. پهنه گسلی دشت بیاض در شمال بلوک لوت، بهعنوان یک منطقه فعال زمینساختی در شرق ایران شناخته شده است. بررسی تغییرات تنش کولمب نشان میدهد که زمینلرزه اصلی دشت بیاض در سال 1968 بخشهایی از گسل رانده فردوس (زمینلرزه 1968 فردوس) و شرق گسل راستالغز چپبر دشت بیاض شرقی(زمینلرزه 1979 کولی- بنیاباد) را برانگیخته است اما بر روی گسل آوش (زلزله 1976 وندیک) با افت تنش و باربرداری همراه بوده است. شواهد زمینریختشناسی از جمله جابهجایی قناتها، تپههای باستانی تخریب شده، جابهجایی آبراههها و افرازهای فرسایشیافته نشاندهندهی تجدید فعالیت این گسل در طی تاریخ میباشند. به نظر میرسد که علاوه بر امتداد گسل دشت بیاض که طی زمینلرزههای 1968 فردوس و 1979 کولی- بنیاباد فعال شدهاند، بخشهای جنوبی گسل دشت بیاض به سمت قائنات نیز از مناطق پر خطر در آینده باشد.
The Effect of Coulomb Static Stress Changes on Triggering the Future Events after the 31 August 1968 Dasht-e Bayaz Earthquake (Mw = 7.1
منبع
دانلود
382-1641-1-PB.pdf