رفتن به مطلب

mehabb

Members
  • تعداد ارسال ها

    86
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

  • روز های برد

    45

فعالیت های امتیازی

  1. پسندیدم
    mehabb از sadeghalavi یک واکنش گرفت در محاسبه طول آرماتورهای تقویتی در تیرها   
    با سلام حضور شما.
     
    ملاحظات قطع آرماتور در دو نقطه از طول عضو حائز اهمیت است:
    - نقاط حداکثر و حداقل لنگر منفی و مثبت
    - نقاطی که میلگردهای مجاور میلگرد موردنظر قطع شده اند.
    این نقاط، محل های قطع "تئوریک" را نشان می دهند ولی محل قطع "واقعی" نیازمند ملاحظات دیگری است. از میان این ملاحظات، تاثیر نیروی برشی بر میزان کشش در میلگردها است. این اثر در میزان تنش های چسپندگی و سازوکار عملکردی آنها اهمیت زیادی دارد
    آیین نامه ACI فعلا به تاثیر برش بر نیروی کششی نپرداخته است؛ در عوض بخش 9.7.3.3 آیین نامه مقرر داشته است که میلگردهای طولی به اندازه عمق موثر مقطع d یا 12 برابر قطر میلگرد مورد نظر از محل قطع آرماتور خمشی ادامه یابند. این مقدار اثر جابجایی منحنی لنگر را در اثر برش پوشش می دهد؛ علاوه بر این:
     
    اثرات بارگذاری های ناگهانی و دور از انتظار، تسلیم تکیه گاه ها، جابجایی نقاط عطف خمشی و سایر عدم تطابق ها با نتایج تحلیل الاستیک را پوشش می دهد[wight 2016]
     
    بنابراین این میزان امتداد حائز اهمیت است. متاسفانه نگرانی شما کاملا بجاست. متاسفانه نه تنها نرم افزارهای ترسیم بلکه بسیاری از مهندسین حرفه ای هم در قطع و امتداد آرماتورها به قواعد سرانگشتی 1/3 طول دهانه خالص اکتفا می کنند که ممکن است در برخی ترکیبات بارگذاری درست نباشد. برای محاسبه نقاط قطع و امتداد آرماتورها مطالعه پوش لنگرخمشی درست نیست و باید برای تک تک ترکیبات بارگذاری  کنترل های لازم  انجام شود که متاسفانه اگر ناممکن نباشد بسیار دشوار است. قواعد ساده شده قطع و امتداد، برای حالات بارگذاری ثقلی، عدم وجود بار متمرکز و اتصالات تیر به تیر و اختلاف کم دهانه های مجاور توسعه داده شده اند. علاوه بر این توجه به بند 9.7.3.8.3 در مورد نقاط لنگر صفر نیز باید مورد توجه قرار گیرد این بند آیین نامه محدود کننده قطر میلگرد قابل استفاده در نقاط عطف می باشد. 
  2. پسندیدم
    mehabb از sadeghalavi یک واکنش گرفت در محاسبه طول آرماتورهای تقویتی در تیرها   
    با سلام حضور شما.
     
    ملاحظات قطع آرماتور در دو نقطه از طول عضو حائز اهمیت است:
    - نقاط حداکثر و حداقل لنگر منفی و مثبت
    - نقاطی که میلگردهای مجاور میلگرد موردنظر قطع شده اند.
    این نقاط، محل های قطع "تئوریک" را نشان می دهند ولی محل قطع "واقعی" نیازمند ملاحظات دیگری است. از میان این ملاحظات، تاثیر نیروی برشی بر میزان کشش در میلگردها است. این اثر در میزان تنش های چسپندگی و سازوکار عملکردی آنها اهمیت زیادی دارد
    آیین نامه ACI فعلا به تاثیر برش بر نیروی کششی نپرداخته است؛ در عوض بخش 9.7.3.3 آیین نامه مقرر داشته است که میلگردهای طولی به اندازه عمق موثر مقطع d یا 12 برابر قطر میلگرد مورد نظر از محل قطع آرماتور خمشی ادامه یابند. این مقدار اثر جابجایی منحنی لنگر را در اثر برش پوشش می دهد؛ علاوه بر این:
     
    اثرات بارگذاری های ناگهانی و دور از انتظار، تسلیم تکیه گاه ها، جابجایی نقاط عطف خمشی و سایر عدم تطابق ها با نتایج تحلیل الاستیک را پوشش می دهد[wight 2016]
     
    بنابراین این میزان امتداد حائز اهمیت است. متاسفانه نگرانی شما کاملا بجاست. متاسفانه نه تنها نرم افزارهای ترسیم بلکه بسیاری از مهندسین حرفه ای هم در قطع و امتداد آرماتورها به قواعد سرانگشتی 1/3 طول دهانه خالص اکتفا می کنند که ممکن است در برخی ترکیبات بارگذاری درست نباشد. برای محاسبه نقاط قطع و امتداد آرماتورها مطالعه پوش لنگرخمشی درست نیست و باید برای تک تک ترکیبات بارگذاری  کنترل های لازم  انجام شود که متاسفانه اگر ناممکن نباشد بسیار دشوار است. قواعد ساده شده قطع و امتداد، برای حالات بارگذاری ثقلی، عدم وجود بار متمرکز و اتصالات تیر به تیر و اختلاف کم دهانه های مجاور توسعه داده شده اند. علاوه بر این توجه به بند 9.7.3.8.3 در مورد نقاط لنگر صفر نیز باید مورد توجه قرار گیرد این بند آیین نامه محدود کننده قطر میلگرد قابل استفاده در نقاط عطف می باشد. 
  3. پسندیدم
    mehabb از sadeghalavi یک واکنش گرفت در منبع مناسب برای طراحی برای بار انفجار ؟   
    در مورد مراجع فارسی، پیش نویس مبحث پدافند غیر عامل بحث خوبی در این عنوان دارد (مبحث بیست و یک)؛ که در متن اصلی حذف شد (پیوست پاسخ شده است).
    در مورد مراجع خارجی اغلب کارهای Bangash مشهور است. به خصوص هندبوک زیر:
    Shock, Impact and Explosion
    مطالب خوبی دارد. به هر حال طراحی برای انفجار بحث کاملا مستقلی از روش های مرسوم طراحی سازه هاست؛ و به خصوص ملاحظات دیتایلینگ کاملا متفاوتی با دیتایل های
    آشنا دارد، در مباحثی مثل انفجار های محیطی و بحث پدافند غیرعامل گاهی عناصر غیرسازه ای اهمیت بیشتری از خود سازه پیدا می کنند.
    اگرچه SAP2000 قابلیت انجام برخی تحلیل های ساده دینامیکی برای انفجار را دارد ولی از انجا که با رویکرد سازه های ساختمانی برای بارهای متعارف توسعه داده شده است بهتر است
    از نرم افزارهای خاص این نوع تحلیل مثل RCBlast
    Hidden Content
    Give reaction or reply to this topic to see the hidden content.  یا بعضی مدول های نرم افزارهای پیشرفته اجزا محدود استفاده کنید. اطلاعات من در این مورد کلی است و امیدوارم همکارانی که به صورت عملی درگیر به خصوص طراحی و دیتایلینگ برای انفجار بوده اند این بحث را ادامه دهند.

    Hidden Content
    Give reaction or reply to this topic to see the hidden content.
    Hidden Content
    Give reaction or reply to this topic to see the hidden content.
  4. پسندیدم
    mehabb به ebrahimraeyat امتیاز داد در آموزش نرم افزار متلب به صورت کاربردی برای مهندسین عمران   
    سلام. برای دانلود یه آموزش متلب به صورت خلاصه و مفید به لینک زیر در وبلاگم مراجعه کنید:
     

    Hidden Content
    Give reaction or reply to this topic to see the hidden content.
  5. پسندیدم
    mehabb از farshidcivil یک واکنش گرفت در مشکل در برش پانچ   
    جزييات داده شده را نمي پسندم بنابراين پاسخي براي شما ندارم؛ انشاا...  ساير همكاران در صورتي كه مستنداتي راجع به اين نحو مسلح سازي براي برش منگنه اي داشته باشند پاسخ خواهند داد. موفق بااشيد
  6. پسندیدم
    mehabb به sadeghalavi امتیاز داد در نحوه طراحی بادبندهای ضربدری با روش آنالیز مستقیم   
    به هر ترتيب گمان مي كنم مطالعه اين مثال حل شده خالي از لطف نباشه
     

    Hidden Content
    Give reaction or reply to this topic to see the hidden content.
    Hidden Content
    Give reaction or reply to this topic to see the hidden content.
  7. پسندیدم
    mehabb از Ghahramani یک واکنش گرفت در نمایش نیروهای shell elements در ETABS ؟   
    همكار گرامي
     
    نخست
    قبل از توضيح نيروهاي داخلي المان shell توجه بفرماييد كه برنامه ابتدا نيروها را فقط در نقاط گرهي (دقيق تر: نقاط گاوسي انتگرال گيري)محاسبه مي كند  (به عبارت ديگر هيچ نيرويي در وجه المان محاسبه نمي شود) مطابق شكل زير:

    اين نيروهاي گرهي سپس به نيروها وجوه (يا تنش هاي روي وجوه) تبديل مي شود (شكل زير)

     
    دوم
    براي هر المان محورهاي محلي پيش فرضي توسط برنامه در نظر گرفته مي شود. اطلاع از اين جهت هاي قراردادي كمك مي كند درك بهتري از نيروهاي داخلي داشته باشيم. براي اينكار مي توانيد از با استفاده از كليدهاي Ctrl+w
    پنجره set view option را فعال كرده از تب object assignment  و قسمت shell assignment  تيك Local Axes را فعال كنيد تا محورهاي محلي نمايش داده شود. اگر نخواهيم وارد جزييات شويم محور محلي 1 قرمز؛ محور محلي 2 سبز و 3 آبي است. به اين ترتيب تكليف نيروهاي داخلي روشن مي شود:
    الف. نيروهاي غشايي (membrane forces): شامل F11,F22,F12  اين نيروهاي داخل صفحه المان هستند كه F11,F22 نيروهاي غشايي محوري و F12 نيروي غشايي برشي است.
    ب. لنگرهاي خمشي پوسته اي : شامل M11وM22 اين لنگرهاي خمشي هستند اولي حول محور محلي 1 و دومي حول محور محلي 2 مي باشد
    ج.  لنگر پيچشي پوسته اي: شامل M12 اين لنگر پيچشي حول محور 1 ومحور 2 مي باشد.
    د. نيروهاي برشي پوسته اي: شامل V13 و V23: نيروهاي برشي خارج از صفحه المان ( به ترتيب صفحه هاي 13 و 23)
    المان shell  در ETABS فاقد مولفه پيچش Drilling  مي باشد (شكل زير)

     

  8. پسندیدم
    mehabb از Ghahramani یک واکنش گرفت در نمایش نیروهای shell elements در ETABS ؟   
    همكار گرامي
     
    نخست
    قبل از توضيح نيروهاي داخلي المان shell توجه بفرماييد كه برنامه ابتدا نيروها را فقط در نقاط گرهي (دقيق تر: نقاط گاوسي انتگرال گيري)محاسبه مي كند  (به عبارت ديگر هيچ نيرويي در وجه المان محاسبه نمي شود) مطابق شكل زير:

    اين نيروهاي گرهي سپس به نيروها وجوه (يا تنش هاي روي وجوه) تبديل مي شود (شكل زير)

     
    دوم
    براي هر المان محورهاي محلي پيش فرضي توسط برنامه در نظر گرفته مي شود. اطلاع از اين جهت هاي قراردادي كمك مي كند درك بهتري از نيروهاي داخلي داشته باشيم. براي اينكار مي توانيد از با استفاده از كليدهاي Ctrl+w
    پنجره set view option را فعال كرده از تب object assignment  و قسمت shell assignment  تيك Local Axes را فعال كنيد تا محورهاي محلي نمايش داده شود. اگر نخواهيم وارد جزييات شويم محور محلي 1 قرمز؛ محور محلي 2 سبز و 3 آبي است. به اين ترتيب تكليف نيروهاي داخلي روشن مي شود:
    الف. نيروهاي غشايي (membrane forces): شامل F11,F22,F12  اين نيروهاي داخل صفحه المان هستند كه F11,F22 نيروهاي غشايي محوري و F12 نيروي غشايي برشي است.
    ب. لنگرهاي خمشي پوسته اي : شامل M11وM22 اين لنگرهاي خمشي هستند اولي حول محور محلي 1 و دومي حول محور محلي 2 مي باشد
    ج.  لنگر پيچشي پوسته اي: شامل M12 اين لنگر پيچشي حول محور 1 ومحور 2 مي باشد.
    د. نيروهاي برشي پوسته اي: شامل V13 و V23: نيروهاي برشي خارج از صفحه المان ( به ترتيب صفحه هاي 13 و 23)
    المان shell  در ETABS فاقد مولفه پيچش Drilling  مي باشد (شكل زير)

     

  9. پسندیدم
    mehabb از sadeghalavi یک واکنش گرفت در بدست آوردن مقاومت و سختی طبقه در ایتبس؟   
    نگاهی دقیق تر به روش های رایج محاسبه سختی طبقات
     
    همانطور که ذکر شد دو روش رایج برای محاسبه سختی طبقات وجود دارد که به صورت خلاصه در شکل زیر نمایش داده شده است:

     
    از آنجا به بحث محاسبه سختی ها در بررسی نامنظمی ها اهمیت دارد این روش ها در این یادداشت فنی به صورت دقیق تری مورد بررسی قرار گرفته است.
    برای بررسی مسئله محاسبه سختی طبقات سازه شکل زیر را در نظر بگیرید. این سازه، یک قاب خمشی یک دهانه چند طبقه است. سختی ستون ها و تیرها در هر تراز با یکدیگر برابر است. سه پیکربندی تحلیل شده است که هر کدام دارای نسبت سختی تیر به ستون متفاوتی به شرح زیر است:
    نسبت سختی تیر به ستون برابر  0.01: در نتیجه سازه مثل یک طره عمودی عمل می کند.
    نسبت سختی تیر به ستون برابر 1.00: در نتیجه سازه به صورت قاب خمشی عمل می کند.
    نسبت سختی تیر به ستون برابر 100: در نتیجه سازه مثل یک قاب برشی رفتار می کند.

    همه سیستم ها دارای تکیه گاه گیردار هستند. دو روش برای محاسبه سختی جانبی هر طبقه مورد استفاده قرار گرفت:
    روش 1: سازه با بار جانبی واحد در هر تراز بارگذاری شد (همه ترازها همزمان)، دریفت درون طبقه ای در هر تراز محاسبه شد و سختی هر طبقه با تقسیم برش طبقه بر دریفت طبقات محاسبه گردید. یک مرحله بارگذاری در این روش مورد نیاز است.
    روش 2: سازه با بار واحد مثبت در تراز i و بار واحد منفی در تراز i-1 بارگذاری می شود. دریفت طبقه مورد نظر محاسبه می شود و با معکوس کردن آن، سختی طبقه قرار گرفته بین تراز i,i-1 محاسبه می شود. ده بارگذاری جداگانه برای محاسبه دریفت به این روش مورد نیاز است.
    نتیجه تحلیل سازه های ذکر شده در شکل 2 نشان داده شده است. قسمت a این شکل برای سیستمی با نسبت سختی تیر به ستون 0.01 می باشد. دو روش مورد اشاره نتایجی کاملا متفاوت برای سختی طبقات بدست داده اند و در هر روش سختی به میزان قابل توجهی در پایین ترین طبقه افزایش یافته است.

     
    این نکته به خصوص در روش دوم بیشتر مشهود است. افزایش سختی ناشی از تکیه گاه گیردار تراز پایه است. تغییر سختی در ارتفاع بر اثر شرایط تکیه گاهی و دوران جسم صلب طبقات بالایی است و انطباقی بر تغییرات واقعی سختی در سازه ندارد.
    نتیجه برای نسبت سختی تیر به ستون 1  در قسمت b نمایش داده شده است. مجددا نتایج دو روش اختلاف قابل توجهی دارند؛ و البته روش 2 مقادیر بزرگتری برای سختی به دست داده است. روش  1 تغییرات قابل توجهی در ارتفاع ساختمان را نشان می دهد ولی روش 2 به جز در اولین طبقه سختی یکنواختی را نشان می دهد. مجددا افزایش سختی در طبقه اول ناشی از شرایط گیرداری تکیه گاه است.
    نتایج برای تیرهای قوی در قسمت c نشان داده شده است. در این حالت دو روش نتایج مشابهی را نشان می دهند و البته با روش 2 مقادیر بزرگتری از سختی نسبت به روش 1 محاسبه شده است. گرچه تاثیر تکیه گاه گیردار روی نتایج در این جا هم تا حدودی دیده می شود ولی به نسبت حالات قبل کمتر است.
    به نظر می رسد روش 2 نتایج بهتری به نسبت روش 1 بدست می دهد؛ زیرا در روش 2 سختی های گزارش شده یکنواخت تر هستند ( که برای سازه مورد بررسی کاملا مورد انتظار است). نتایج حاصل از روش 1 بسیار تحت تاثیر دوران های انباشته شده در طبقات پایین تر طبقه مورد بررسی است. برای نمونه، برای سازه با نسبت سختی تیر به ستون کمتر، تقریبا تمام دریفت طبقات بالاتر ناشی از دوران حالت صلب بوده است.
    نتایج حاصل از تحلیل های فوق به قرار زیر است:
    1.       روش 1 نباید برای محاسبه سختی طبقات مورد استفاده قرار گیرد.
    2.       روش 2 ترجیح داده می شود. ولی سختی محاسبه شده در طبقات پایین سازه مجازا بالاست که این به دلیل حالت تکیه گاهی صلب است. علاوه بر این سختی طبقات بالاتر به دلیل دوران صلب ممکن به صورت غیر واقعی کمتر محاسبه شود. هرچند به نظر می رسد این روش برای قاب های خمشی قابل اعتماد باشد ولی نتایج آن می تواند برای سازه های مشابه حالت الف (سازه های بلند، سازه های با دیوار برشی لاغر و قاب های مهاربندی شده) غیرواقعی باشد. 

    Hidden Content
    Give reaction or reply to this topic to see the hidden content.
  10. پسندیدم
    mehabb از Ghahramani یک واکنش گرفت در نمایش نیروهای shell elements در ETABS ؟   
    همكار گرامي
     
    نخست
    قبل از توضيح نيروهاي داخلي المان shell توجه بفرماييد كه برنامه ابتدا نيروها را فقط در نقاط گرهي (دقيق تر: نقاط گاوسي انتگرال گيري)محاسبه مي كند  (به عبارت ديگر هيچ نيرويي در وجه المان محاسبه نمي شود) مطابق شكل زير:

    اين نيروهاي گرهي سپس به نيروها وجوه (يا تنش هاي روي وجوه) تبديل مي شود (شكل زير)

     
    دوم
    براي هر المان محورهاي محلي پيش فرضي توسط برنامه در نظر گرفته مي شود. اطلاع از اين جهت هاي قراردادي كمك مي كند درك بهتري از نيروهاي داخلي داشته باشيم. براي اينكار مي توانيد از با استفاده از كليدهاي Ctrl+w
    پنجره set view option را فعال كرده از تب object assignment  و قسمت shell assignment  تيك Local Axes را فعال كنيد تا محورهاي محلي نمايش داده شود. اگر نخواهيم وارد جزييات شويم محور محلي 1 قرمز؛ محور محلي 2 سبز و 3 آبي است. به اين ترتيب تكليف نيروهاي داخلي روشن مي شود:
    الف. نيروهاي غشايي (membrane forces): شامل F11,F22,F12  اين نيروهاي داخل صفحه المان هستند كه F11,F22 نيروهاي غشايي محوري و F12 نيروي غشايي برشي است.
    ب. لنگرهاي خمشي پوسته اي : شامل M11وM22 اين لنگرهاي خمشي هستند اولي حول محور محلي 1 و دومي حول محور محلي 2 مي باشد
    ج.  لنگر پيچشي پوسته اي: شامل M12 اين لنگر پيچشي حول محور 1 ومحور 2 مي باشد.
    د. نيروهاي برشي پوسته اي: شامل V13 و V23: نيروهاي برشي خارج از صفحه المان ( به ترتيب صفحه هاي 13 و 23)
    المان shell  در ETABS فاقد مولفه پيچش Drilling  مي باشد (شكل زير)

     

  11. پسندیدم
    mehabb از Ghahramani یک واکنش گرفت در نمایش نیروهای shell elements در ETABS ؟   
    همكار گرامي
     
    نخست
    قبل از توضيح نيروهاي داخلي المان shell توجه بفرماييد كه برنامه ابتدا نيروها را فقط در نقاط گرهي (دقيق تر: نقاط گاوسي انتگرال گيري)محاسبه مي كند  (به عبارت ديگر هيچ نيرويي در وجه المان محاسبه نمي شود) مطابق شكل زير:

    اين نيروهاي گرهي سپس به نيروها وجوه (يا تنش هاي روي وجوه) تبديل مي شود (شكل زير)

     
    دوم
    براي هر المان محورهاي محلي پيش فرضي توسط برنامه در نظر گرفته مي شود. اطلاع از اين جهت هاي قراردادي كمك مي كند درك بهتري از نيروهاي داخلي داشته باشيم. براي اينكار مي توانيد از با استفاده از كليدهاي Ctrl+w
    پنجره set view option را فعال كرده از تب object assignment  و قسمت shell assignment  تيك Local Axes را فعال كنيد تا محورهاي محلي نمايش داده شود. اگر نخواهيم وارد جزييات شويم محور محلي 1 قرمز؛ محور محلي 2 سبز و 3 آبي است. به اين ترتيب تكليف نيروهاي داخلي روشن مي شود:
    الف. نيروهاي غشايي (membrane forces): شامل F11,F22,F12  اين نيروهاي داخل صفحه المان هستند كه F11,F22 نيروهاي غشايي محوري و F12 نيروي غشايي برشي است.
    ب. لنگرهاي خمشي پوسته اي : شامل M11وM22 اين لنگرهاي خمشي هستند اولي حول محور محلي 1 و دومي حول محور محلي 2 مي باشد
    ج.  لنگر پيچشي پوسته اي: شامل M12 اين لنگر پيچشي حول محور 1 ومحور 2 مي باشد.
    د. نيروهاي برشي پوسته اي: شامل V13 و V23: نيروهاي برشي خارج از صفحه المان ( به ترتيب صفحه هاي 13 و 23)
    المان shell  در ETABS فاقد مولفه پيچش Drilling  مي باشد (شكل زير)

     

  12. پسندیدم
    mehabb از sadeghalavi یک واکنش گرفت در بدست آوردن مقاومت و سختی طبقه در ایتبس؟   
    نگاهی دقیق تر به روش های رایج محاسبه سختی طبقات
     
    همانطور که ذکر شد دو روش رایج برای محاسبه سختی طبقات وجود دارد که به صورت خلاصه در شکل زیر نمایش داده شده است:

     
    از آنجا به بحث محاسبه سختی ها در بررسی نامنظمی ها اهمیت دارد این روش ها در این یادداشت فنی به صورت دقیق تری مورد بررسی قرار گرفته است.
    برای بررسی مسئله محاسبه سختی طبقات سازه شکل زیر را در نظر بگیرید. این سازه، یک قاب خمشی یک دهانه چند طبقه است. سختی ستون ها و تیرها در هر تراز با یکدیگر برابر است. سه پیکربندی تحلیل شده است که هر کدام دارای نسبت سختی تیر به ستون متفاوتی به شرح زیر است:
    نسبت سختی تیر به ستون برابر  0.01: در نتیجه سازه مثل یک طره عمودی عمل می کند.
    نسبت سختی تیر به ستون برابر 1.00: در نتیجه سازه به صورت قاب خمشی عمل می کند.
    نسبت سختی تیر به ستون برابر 100: در نتیجه سازه مثل یک قاب برشی رفتار می کند.

    همه سیستم ها دارای تکیه گاه گیردار هستند. دو روش برای محاسبه سختی جانبی هر طبقه مورد استفاده قرار گرفت:
    روش 1: سازه با بار جانبی واحد در هر تراز بارگذاری شد (همه ترازها همزمان)، دریفت درون طبقه ای در هر تراز محاسبه شد و سختی هر طبقه با تقسیم برش طبقه بر دریفت طبقات محاسبه گردید. یک مرحله بارگذاری در این روش مورد نیاز است.
    روش 2: سازه با بار واحد مثبت در تراز i و بار واحد منفی در تراز i-1 بارگذاری می شود. دریفت طبقه مورد نظر محاسبه می شود و با معکوس کردن آن، سختی طبقه قرار گرفته بین تراز i,i-1 محاسبه می شود. ده بارگذاری جداگانه برای محاسبه دریفت به این روش مورد نیاز است.
    نتیجه تحلیل سازه های ذکر شده در شکل 2 نشان داده شده است. قسمت a این شکل برای سیستمی با نسبت سختی تیر به ستون 0.01 می باشد. دو روش مورد اشاره نتایجی کاملا متفاوت برای سختی طبقات بدست داده اند و در هر روش سختی به میزان قابل توجهی در پایین ترین طبقه افزایش یافته است.

     
    این نکته به خصوص در روش دوم بیشتر مشهود است. افزایش سختی ناشی از تکیه گاه گیردار تراز پایه است. تغییر سختی در ارتفاع بر اثر شرایط تکیه گاهی و دوران جسم صلب طبقات بالایی است و انطباقی بر تغییرات واقعی سختی در سازه ندارد.
    نتیجه برای نسبت سختی تیر به ستون 1  در قسمت b نمایش داده شده است. مجددا نتایج دو روش اختلاف قابل توجهی دارند؛ و البته روش 2 مقادیر بزرگتری برای سختی به دست داده است. روش  1 تغییرات قابل توجهی در ارتفاع ساختمان را نشان می دهد ولی روش 2 به جز در اولین طبقه سختی یکنواختی را نشان می دهد. مجددا افزایش سختی در طبقه اول ناشی از شرایط گیرداری تکیه گاه است.
    نتایج برای تیرهای قوی در قسمت c نشان داده شده است. در این حالت دو روش نتایج مشابهی را نشان می دهند و البته با روش 2 مقادیر بزرگتری از سختی نسبت به روش 1 محاسبه شده است. گرچه تاثیر تکیه گاه گیردار روی نتایج در این جا هم تا حدودی دیده می شود ولی به نسبت حالات قبل کمتر است.
    به نظر می رسد روش 2 نتایج بهتری به نسبت روش 1 بدست می دهد؛ زیرا در روش 2 سختی های گزارش شده یکنواخت تر هستند ( که برای سازه مورد بررسی کاملا مورد انتظار است). نتایج حاصل از روش 1 بسیار تحت تاثیر دوران های انباشته شده در طبقات پایین تر طبقه مورد بررسی است. برای نمونه، برای سازه با نسبت سختی تیر به ستون کمتر، تقریبا تمام دریفت طبقات بالاتر ناشی از دوران حالت صلب بوده است.
    نتایج حاصل از تحلیل های فوق به قرار زیر است:
    1.       روش 1 نباید برای محاسبه سختی طبقات مورد استفاده قرار گیرد.
    2.       روش 2 ترجیح داده می شود. ولی سختی محاسبه شده در طبقات پایین سازه مجازا بالاست که این به دلیل حالت تکیه گاهی صلب است. علاوه بر این سختی طبقات بالاتر به دلیل دوران صلب ممکن به صورت غیر واقعی کمتر محاسبه شود. هرچند به نظر می رسد این روش برای قاب های خمشی قابل اعتماد باشد ولی نتایج آن می تواند برای سازه های مشابه حالت الف (سازه های بلند، سازه های با دیوار برشی لاغر و قاب های مهاربندی شده) غیرواقعی باشد. 

    Hidden Content
    Give reaction or reply to this topic to see the hidden content.
  13. پسندیدم
    mehabb از Ghahramani یک واکنش گرفت در نمایش نیروهای shell elements در ETABS ؟   
    همكار گرامي
     
    نخست
    قبل از توضيح نيروهاي داخلي المان shell توجه بفرماييد كه برنامه ابتدا نيروها را فقط در نقاط گرهي (دقيق تر: نقاط گاوسي انتگرال گيري)محاسبه مي كند  (به عبارت ديگر هيچ نيرويي در وجه المان محاسبه نمي شود) مطابق شكل زير:

    اين نيروهاي گرهي سپس به نيروها وجوه (يا تنش هاي روي وجوه) تبديل مي شود (شكل زير)

     
    دوم
    براي هر المان محورهاي محلي پيش فرضي توسط برنامه در نظر گرفته مي شود. اطلاع از اين جهت هاي قراردادي كمك مي كند درك بهتري از نيروهاي داخلي داشته باشيم. براي اينكار مي توانيد از با استفاده از كليدهاي Ctrl+w
    پنجره set view option را فعال كرده از تب object assignment  و قسمت shell assignment  تيك Local Axes را فعال كنيد تا محورهاي محلي نمايش داده شود. اگر نخواهيم وارد جزييات شويم محور محلي 1 قرمز؛ محور محلي 2 سبز و 3 آبي است. به اين ترتيب تكليف نيروهاي داخلي روشن مي شود:
    الف. نيروهاي غشايي (membrane forces): شامل F11,F22,F12  اين نيروهاي داخل صفحه المان هستند كه F11,F22 نيروهاي غشايي محوري و F12 نيروي غشايي برشي است.
    ب. لنگرهاي خمشي پوسته اي : شامل M11وM22 اين لنگرهاي خمشي هستند اولي حول محور محلي 1 و دومي حول محور محلي 2 مي باشد
    ج.  لنگر پيچشي پوسته اي: شامل M12 اين لنگر پيچشي حول محور 1 ومحور 2 مي باشد.
    د. نيروهاي برشي پوسته اي: شامل V13 و V23: نيروهاي برشي خارج از صفحه المان ( به ترتيب صفحه هاي 13 و 23)
    المان shell  در ETABS فاقد مولفه پيچش Drilling  مي باشد (شكل زير)

     

  14. پسندیدم
    mehabb از Ghahramani یک واکنش گرفت در نمایش نیروهای shell elements در ETABS ؟   
    همكار گرامي
     
    نخست
    قبل از توضيح نيروهاي داخلي المان shell توجه بفرماييد كه برنامه ابتدا نيروها را فقط در نقاط گرهي (دقيق تر: نقاط گاوسي انتگرال گيري)محاسبه مي كند  (به عبارت ديگر هيچ نيرويي در وجه المان محاسبه نمي شود) مطابق شكل زير:

    اين نيروهاي گرهي سپس به نيروها وجوه (يا تنش هاي روي وجوه) تبديل مي شود (شكل زير)

     
    دوم
    براي هر المان محورهاي محلي پيش فرضي توسط برنامه در نظر گرفته مي شود. اطلاع از اين جهت هاي قراردادي كمك مي كند درك بهتري از نيروهاي داخلي داشته باشيم. براي اينكار مي توانيد از با استفاده از كليدهاي Ctrl+w
    پنجره set view option را فعال كرده از تب object assignment  و قسمت shell assignment  تيك Local Axes را فعال كنيد تا محورهاي محلي نمايش داده شود. اگر نخواهيم وارد جزييات شويم محور محلي 1 قرمز؛ محور محلي 2 سبز و 3 آبي است. به اين ترتيب تكليف نيروهاي داخلي روشن مي شود:
    الف. نيروهاي غشايي (membrane forces): شامل F11,F22,F12  اين نيروهاي داخل صفحه المان هستند كه F11,F22 نيروهاي غشايي محوري و F12 نيروي غشايي برشي است.
    ب. لنگرهاي خمشي پوسته اي : شامل M11وM22 اين لنگرهاي خمشي هستند اولي حول محور محلي 1 و دومي حول محور محلي 2 مي باشد
    ج.  لنگر پيچشي پوسته اي: شامل M12 اين لنگر پيچشي حول محور 1 ومحور 2 مي باشد.
    د. نيروهاي برشي پوسته اي: شامل V13 و V23: نيروهاي برشي خارج از صفحه المان ( به ترتيب صفحه هاي 13 و 23)
    المان shell  در ETABS فاقد مولفه پيچش Drilling  مي باشد (شكل زير)

     

  15. پسندیدم
    mehabb به mahmoodimr امتیاز داد در دانلود فیلم و فایل پاروپوینت سمینار یک روزه طراحی عملکردی سازه ها   

    Hidden Content
    Give reaction or reply to this topic to see the hidden content. این سمینار در تاریخ ۷ آگوست ۲۰۱۴ در بانکوک و با سخنرانی اشرف حبیب الله مدیر شرکت CSI برگزار شده است.این فایل همراه با فایل ویدئویی به مدت حدود 42 دقیقه و همچنین فایل پاورپوینت سمینار می باشد.
    لینک منبع  Hidden Content
    Give reaction or reply to this topic to see the hidden content.   رمز عبور Hidden Content
    Give reaction or reply to this topic to see the hidden content.    
  16. پسندیدم
    mehabb به admin امتیاز داد در ضرایب اصلاح سختی المانهای سطحی سقف ( دال ) در سیستم دال - دیوار   
    یکی از سیستمهای سازه ای در سازه های بتنی استفاده از قاب بتنی به همراه دیوار برشی بتنی و دال بتنی در سقف است. در این سیستم معمولاً تیر وجود ندارد و به همین جهت عملاً سیستم قاب خمشی وجود ندارد. در مدلسازی این سیستم اگر دال سقف به صورت شل مدل شود، وجود سختی خمشی دال باعث میشود که بخشی از نیروی زلزله توسط دال سقف جذب شده و دیوارهای برشی سبکتری به دست آید. ضمن اینکه از مقدار دریفت سازه نیز کاسته میشود. به همین جهت برخی از طراحان پیشنهاد میکنند که با رساندن سختی خمشی دال به صفر از این موضوع جلوگیری شده و کل بار جانبی به دیوارهای برشی داده شود. این مساله در مورد سیتمهای دال تخت یا سیستم های دال مجوف مثل کوبیاکس و یوبوت و یا حتی سیستمهای پیش تنیده صادق است. 
    در این مورد از طرف سازمان نظام مهندسی استان همدان از آقای دکتر عبدالرضا سروقد مقدم نظر خواسته شده است که به پیوست نظر ایشان در این مورد قابل مشاهده است. 

  17. پسندیدم
    mehabb از sadeghalavi یک واکنش گرفت در بدست آوردن مقاومت و سختی طبقه در ایتبس؟   
    اما محاسبه مقاومت طبقه يا نامنظمي طبقه ضعيف دشوار است زيرا مفهوم مقاومت طبقه تعريف روشني ندارد. اين نكته حتي در مورد سيستم هاي ساده اي مثل سيستم هاي مهاربند x و قاب خمشي صادق است. مطالب زير با استفاده  راهنماي بارگذاري لرزه اي آيين نامه ASCE توضيح داده مي شود:
    براي قاب خمشي شكل زير را درنظر بگيريد:
     

    در قسمت الف شكل فرض شده است كه مكانيزم ستوني تشكيل مي شود. اين نوع مكانيزم تنها در صورتي ايجاد مي شود كه تير نسبت به ستون قوي تر باشد (كه در قاب هاي خمشي ويژه اجازه داده نشده است). مكانيزم نشان داده شده در قسمت ب شكل مكانيزم مطلوب تيري است. اين مكانيزم در حقيقت نادرست است زيرا مكانيزم تيري يك طبقه اي امكان وقوع ندارد زيرا ضروري است مفاصل پلاستيك در تمام تيرهاي تمام طبقات تشكيل شود. علاوه بر اين، در پاي ستون گيردار هم بايد مكانيزم تشكيل شود. 
    با استفاده از اين مفروضات؛ تفسير آيين نامه فولاد آمريكا، روابطي براي محاسبه مقاومت طبقه براي مكانيزم هاي شرح داده شده پيشنهاد كرده است. هرچند ضروري است توجه شود هدف آيين نامه فولاد از ارايه اين روابط پايداري قاب ها بوده است نه بررسي نامنظمي ها:
    براي مكانيزم ستوني (طبقه اي) رابطه زير:
     

    و براي مكانيزم تيري رابطه زير:
     

     
    در روابط فوق M لنگرهاي پلاستيك ستون (رابطه اول) و تير (رابطه دوم) مي باشد. از روابط فوق مي توان براي محاسبه تخميني از سختي طبقات استفاده كرد. در صورتي كه عضو داراي نيروي محوري باشد بايد اندركنش اين دو در محاسبات لحاظ شود. 
    براي سيستم هاي دوگانه تنها راه مطمئن آشكار كردن اين نوع سختي استفاده از تحليل هاي غيرخطي و از جمله تحليل استاتيكي غيرخطي است. البته بايد اين نكته را يادآوري كرد  كه اين نوع نامنظمي گرچه بسيار خطرناك است ولي در صورتي كه يك سازه طبق ملزومات آيين نامه 2800 و آيين نامه طراحي مرتبط  طرح شده باشد امكان بروز كمي دارد زيرا برش طبقات از بام به سمت پايه افزايش مي يابد و بنابراين مورد انتظار است كه مقاومت طبقات هم به همين شكل افزايش يابد. 
     
     
  18. پسندیدم
    mehabb از Ghahramani یک واکنش گرفت در بدست آوردن مقاومت و سختی طبقه در ایتبس؟   
    حق با شماست هرچند هر دو روش با تعريف كلاسيك سختي اختلاف دارند. با اين حال؛  روش آيين نامه 2800 با روش توصيه شده ASCE  يكسان است. البته به نظرم همين خروجي برنامه هم براي مقايسه نسبي سختي ها كافي باشد. به عبارت ديگر با روش خود نرم افزار هم مي توان نامنظمي در توزيع سختي را مشاهده كرد. 
  19. پسندیدم
    mehabb از sadeghalavi یک واکنش گرفت در بدست آوردن مقاومت و سختی طبقه در ایتبس؟   
    اما محاسبه مقاومت طبقه يا نامنظمي طبقه ضعيف دشوار است زيرا مفهوم مقاومت طبقه تعريف روشني ندارد. اين نكته حتي در مورد سيستم هاي ساده اي مثل سيستم هاي مهاربند x و قاب خمشي صادق است. مطالب زير با استفاده  راهنماي بارگذاري لرزه اي آيين نامه ASCE توضيح داده مي شود:
    براي قاب خمشي شكل زير را درنظر بگيريد:
     

    در قسمت الف شكل فرض شده است كه مكانيزم ستوني تشكيل مي شود. اين نوع مكانيزم تنها در صورتي ايجاد مي شود كه تير نسبت به ستون قوي تر باشد (كه در قاب هاي خمشي ويژه اجازه داده نشده است). مكانيزم نشان داده شده در قسمت ب شكل مكانيزم مطلوب تيري است. اين مكانيزم در حقيقت نادرست است زيرا مكانيزم تيري يك طبقه اي امكان وقوع ندارد زيرا ضروري است مفاصل پلاستيك در تمام تيرهاي تمام طبقات تشكيل شود. علاوه بر اين، در پاي ستون گيردار هم بايد مكانيزم تشكيل شود. 
    با استفاده از اين مفروضات؛ تفسير آيين نامه فولاد آمريكا، روابطي براي محاسبه مقاومت طبقه براي مكانيزم هاي شرح داده شده پيشنهاد كرده است. هرچند ضروري است توجه شود هدف آيين نامه فولاد از ارايه اين روابط پايداري قاب ها بوده است نه بررسي نامنظمي ها:
    براي مكانيزم ستوني (طبقه اي) رابطه زير:
     

    و براي مكانيزم تيري رابطه زير:
     

     
    در روابط فوق M لنگرهاي پلاستيك ستون (رابطه اول) و تير (رابطه دوم) مي باشد. از روابط فوق مي توان براي محاسبه تخميني از سختي طبقات استفاده كرد. در صورتي كه عضو داراي نيروي محوري باشد بايد اندركنش اين دو در محاسبات لحاظ شود. 
    براي سيستم هاي دوگانه تنها راه مطمئن آشكار كردن اين نوع سختي استفاده از تحليل هاي غيرخطي و از جمله تحليل استاتيكي غيرخطي است. البته بايد اين نكته را يادآوري كرد  كه اين نوع نامنظمي گرچه بسيار خطرناك است ولي در صورتي كه يك سازه طبق ملزومات آيين نامه 2800 و آيين نامه طراحي مرتبط  طرح شده باشد امكان بروز كمي دارد زيرا برش طبقات از بام به سمت پايه افزايش مي يابد و بنابراين مورد انتظار است كه مقاومت طبقات هم به همين شكل افزايش يابد. 
     
     
  20. پسندیدم
    mehabb به mirbod امتیاز داد در ويرايش دوم از جلد اول كتاب طراحي سازه هاي بتن آرمه دكتر مستوفي ن‍ژاد منتشر شد   
    با سلام خدمت دوستان عزيز و همكاران محترم :
    ويرايش دوم از جلد اول كتاب طراحي سازه هاي بتن آرمه تأليف جناب آقاي دكتر مستوفي نژاد استاد محترم دانشگاه صنعتي اصفهان منتشر شد . در اين كتاب چند نكته بسيار مهم وجود دارد . اولا اين كتاب بر اساس ACI318-14  تاليف شده ( نسخه سال 2014  ACI318) - نكته دوم اينكه بخش طراحي بر اساس آبا حذف شده است ( با توجه به در دست ويرايش بودن آيين نامه آبا ) و نكته بسيار جالب اينكه اين كتاب چاپ 37 خود را تجربه مي كند كه نشان از جامعيت و مقبوليت اين كتاب در جامعه مهندسي عمران است . بنده به نوبه خودم از جناب آقاي دكتر تشكر و قدرداني مي نمايم و مطالعه اين كتاب را به همه دوستان و همكاران پيشنهاد مي كنم . با تشكر
  21. پسندیدم
    mehabb از Ghahramani یک واکنش گرفت در بدست آوردن مقاومت و سختی طبقه در ایتبس؟   
    با سلام
    در ادامه نظرات همكاران    با توجه به تعريف آيين نامه 2800 ويرايش چهارم از سختي طبقه؛ روش مورد نظر آيين نامه با روش برنامه ETABS متفاوت است. بنابراين قبل از استفاده از روشي كه جناب مهندس قهرماني اشاره فرمودند لازم است بار زلزله اي به نام F از نوع User loads تعريف شود؛ سپس از قابليت اشاره شده استفاده  كرد.  شكل زير را ببينيد:
     

     
    مي توانيد از ويديوهاي زير كه براي برنامه ETABS 2015 تهيه كرده ام به عنوان راهنما استفاده نماييد.

    Hidden Content
    Give reaction or reply to this topic to see the hidden content.
    Hidden Content
    Give reaction or reply to this topic to see the hidden content.
  22. پسندیدم
    mehabb از Ghahramani یک واکنش گرفت در بدست آوردن مقاومت و سختی طبقه در ایتبس؟   
    با سلام
    در ادامه نظرات همكاران    با توجه به تعريف آيين نامه 2800 ويرايش چهارم از سختي طبقه؛ روش مورد نظر آيين نامه با روش برنامه ETABS متفاوت است. بنابراين قبل از استفاده از روشي كه جناب مهندس قهرماني اشاره فرمودند لازم است بار زلزله اي به نام F از نوع User loads تعريف شود؛ سپس از قابليت اشاره شده استفاده  كرد.  شكل زير را ببينيد:
     

     
    مي توانيد از ويديوهاي زير كه براي برنامه ETABS 2015 تهيه كرده ام به عنوان راهنما استفاده نماييد.

    Hidden Content
    Give reaction or reply to this topic to see the hidden content.
    Hidden Content
    Give reaction or reply to this topic to see the hidden content.
  23. پسندیدم
    mehabb به admin امتیاز داد در بدست آوردن مقاومت و سختی طبقه در ایتبس؟   
    برای سختی جانبی در حالت بار جدید از نوع seismic و حالت user load در مرکز جرم طبقه مورد نظر یک بار دلخواه معرفی کنید. سپس در مدل سازه ای با تکیه گاه های مناسب حرکت جانبی طبقه زیر طبقه مورد نظر را ببندید و سازه را آنالیز کنید و جابه جایی جانبی سازه در آن طبقه را برداشت کنید. حاصل تقسیم نیروی جانبی به آن جابه جایی سختی جانبی آن طبقه است. این یکی از روشها است ممکن است روشهای دیگری هم باشد که ساده تر باشد
    در مورد مقاومت جانبی هم راه حلهای مختلفی ممکن است وجود داشته باشد. راه حلی که به نظر من میرسد این است که اول برش های طبقات را در جهت مورد نظر استخراج کنید در هر طبقه تحت ترکیب بارهایی که در آن بار زلزله جهت مورد نظر قالب است ( صد در صد بار زلزله ان جهت در آن حضور دارد) برای تمامی اعضای آن طبقه بزرگترین مقادیر نسبت D/C ( تقاضا به ظرفیت ) را استراج کنید. بین تمام اعضا بزرگترین عدد را برداشت کنید و برش طبقه را به آن عدد تقسیم کنید عدد به دست آمده را میتوانید به صورت تقریبی مقاومت طبقه در نظر بگیرید. البته این یک روش تقریبی است و فرض بر این است که حداکثر نیرویی که طبقه میتواند تحمل نماید مقداری است که بر اساس آن یکی از اعضای طبقه به بار نهایی خود برسد. با توجه به نامعینی سازه این فرض نمیتواند فرض درستی باشد و در واقع بعد از رسیدن عضو بحرانی به بار نهایی خود اعضای دیگر میتوانند هنوز به باربری ادامه دهند.
    یک راه حل دیگر در مورد مقاومت اینست که شما برای هر یک از اعضای باربرجانبی طبقه در جهت مورد نظر حداکثر نیروی جانبی در جهت مورد نظر را محاسبه کنید. مثلا در مورد ستونهای قاب خمشی باید فرض کنید که دو انتهای ستون به لنگر حداکثر مجاز رسیده است و بر اساس تعادل با این لنگرها مقدار  برش را به دست اورید که البته خود مقطع ستون باید این برش را نیز بتواند تحمل کند. در مورد بادبندها هم تبعاً بر اساس ظرفیت محوری آنها در فشار یا کشش میتوانید این محاسبه را انجام دهید. با جمع کردن این مقادیر با هم میتوانید مقاومت طبقه را به دست اورید.  این راه حل کمی از راه حل قبلی تقریب کمتری دارد و البته به مقاومت بالاتری منجر میشود. ولی نکته ای که هست اینست که فرض بر این است که در این روش همه اعضا میتوانند به ظرفیت جانبی خودشان برسند در حالی که ممکن است قبل از رسیدن به ظرفیت جانبی، سازه دچار ناپایداری شده و دیگر توان باربری جانبی نداشته باشد
    راه حل دقیقتر استفاده از روشهای تحلیل غیرخطی و رسم دیاگرام پوش آور برش - تغییر مکان جانبی تا رسیدن به نقطه نهایی ظرفیت سازه است که روش ساده ای نیست
    چون معمولاً محاسبه مقاومت جانبی جهت مقایسه نسبی بین طبقات مد نظر است ( مثلاً برای بررسی ضوابط منظمی سازه در ارتفاع) روش های ساده شده بالا هم میتواند تا حد زیادی جوابگو باشد.
  24. پسندیدم
    mehabb به Ghahramani امتیاز داد در بدست آوردن مقاومت و سختی طبقه در ایتبس؟   
    البته ETABS2015 سختی طبقات را محاسبه و نشان می دهد.
     
     


  25. پسندیدم
    mehabb از Qaemi یک واکنش گرفت در مفهوم دقیق کاهش سختی خمشی در سازه های فولادی   
    با سلام
    منحني  AISC براي دسته بندي ستون هاي كه الف. كمانش الاستيك بر آنها حاكم است و ب. دسته اي كه كمانش غيرالاستيك حاكم است را در نظر بگيريد. براي حالت الف . مطابق رابطه E3-2 آيين نامه اگر Fe<0.5Fy يا Pu<0.5Py باشد عضو لاغر بوده و حالت حدي پايداري الاستيك حاكم است. آيين نامه در اين حالت ضريب T=1 در نظر مي گيرد تا مقاومت طراحي سيستم برابر هشتاد درصد حد پايداري الاستيك شود. اين مقدار دقيقا برابر با حاشيه اطمينان در نظر گرفته شده در طراحي ستون هاي دسته الف به روش طول موثر است به عبارت ديگر در روش طول موثر داشتيم:
    phi*0.877*Fe=0.9*0.877*Fe=0.79*Fe
    كه همان مقدار 0.8 براي روش طرح مستقيم مي باشد(T=1).
    اما در حالت ب. Pu>0.5Py يا كمانش غيرالاستيك. عبارت 0.8T نرم شدگي ستون قبل از رسيدن به مقاومت نهايي را با كاهش سختي آن لحاظ مي كند. اين ضريب شامل دو قسمت است:  T مشابه ضريب كاهش سختي غيرالاستيك است كه در منحني طراحي براي نيروهاي فشاري زياد اعمال شده است  اين همان رابطه گالامبوس است و 0.8 هم نرم شدگي اضافي ناشي از اندركنش نيروي محوري و لنگر خمشي را در رابطه وارد مي كند. 

درباره ما

انجمن های گفتگوی ایران سازه ، وبسایت تخصصی مهندسی عمران

این انجمن ، نسخه جدید انجمن ایران سازه میباشد

Follow us

×
×
  • اضافه کردن...