رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'زلزله تهران'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • بخش طراحی سازه های ساختمانی و غیرساختمانی
    • مطالب مرتبط با بارگذاری سازه ها
    • مطالب مرتبط با طراحی سقف
    • مطالب مرتبط با طراحی پی
    • مطالب ویژه در طرح اتصالات در سازه های فولادی
    • مطالب ویژه در طرح سازه های فولادی
    • مطالب ویژه در طرح سازه های بتنی
    • مطالب ویژه در طرح سوله ها و سالن های صنعتی
    • مطالب ویژه در طراحی پلها
    • مطالب ویژه در طراحی سازه های بنایی
    • مطالب ویژه در طرح سازه های آبی
    • مطالب ویژه در طرح سازه های ترکیبی فولادی-بتنی
    • مباحث ویژه در طراحی سازه های غیرساختمانی
    • مباحث ویژه در تحلیل غیرخطی سازه ها
    • طرح مقاومسازی سازه ها
    • طراحی معماری
    • طراحی راه، راه آهن و سازه های مرتبط
    • مسایل متفرقه در طراحی سازه ها
  • مباحث اجرایی
    • از شروع تا پایان پی سازی
    • اجرای اسکلت فلزی
    • اجرای اسکلت بتنی
    • اجرای انواع سیستم های سقف
    • اجرای دیوارهای غیرسازه ای
    • اجرای نازک کاری
    • اجرای تاسیسات برقی و مکانیکی
    • نقشه برداری
    • اجرای سازه های بنایی
    • اجرای سوله ها و سالن های صنعتی
    • اجرای سازه های پل
    • اجرای مقاومسازی سازه ها
    • اجرای سازه های آبی و دریایی
    • اجرای راه و راه آهن
    • ایمنی در حین اجرای کار
    • متره و برآورد ، صورت وضعیت ، قراردادها
    • مدیریت اجرایی پروژه ها
    • مسائل متفرقه اجرایی
  • مباحث بنیادی
    • مکانیک جامدات
    • تکنولوژی بتن و مصالح ساختمانی
    • مکانیک سیالات، هیدرولیک و هیدرولوژی
    • دینامیک و اصول مهندسی زلزله
    • مکانیک خاک و مهندسی پی
    • ریاضیات
    • زبانهای خارجه
  • مباحث تخصصی
    • مباحث تخصصی مهندسی سازه
    • مباحث تخصصی مهندسی زلزله
    • مباحث تخصصی مهندسی ژئوتکنیک
    • مباحث تخصصی مهندسی سازه های هیدرولیکی
    • مباحث تخصصی مهندسی سازه های دریایی
    • مباحث تخصصی مهندسی آب
    • مباحث تخصصی مهندسی مدیریت پروژه و ساخت
    • مباحث تخصصی مهندسی ترافیک
    • مباحث تخصصی مهندسی محیط زیست
    • مباحث تخصصی مهندسی نقشه برداری
    • مباحث تخصصی مهندسی معماری و شهرسازی
    • Building Information Modelling (BIM)
  • آیین نامه ها
    • آیین نامه های طراحی و اجرای سازه های فلزی
    • آیین نامه های طراحی و اجرای بتن و سازه های بتنی
    • آیین نامه های بارگذاری و مقاومسازی لرزه ای
    • آیین نامه های مرتبط با راه، راه آهن ، ترافیک
    • آیین نامه های مرتبط با مهندسی ژئوتکنیک
    • آیین نامه های تخصصی مهندسی آب، محیط زیست، سازه های هیدرولیکی و دریایی
    • بقیه آیین نامه های داخلی
  • نرم افزارها
    • نرم افزارهای عمومی مهندسی عمران
    • نرم افزارهای تخصصی سازه و زلزله
    • نرم افزارهای کنترل پروژه
    • نرم افزارهای اجزا محدود
    • نرم افزارهای تخصصی خاک و پی
    • نرم افزارهای تخصصی آب ، محیط زیست و سازه های آبی
    • نرم افزارهای تخصصی راه و ترافیک
    • نرم افزارهای نقشه کشی و گروه اتودسک (اتوکد، آرشیکد و ...)
    • نرم افزارهای تخصصی رشته معماری
    • نرم افزارهای تخصصی رشته نقشه برداری
    • نرم افزارهای عمومی
  • گفتگوهای صنفی
    • دوره های مختلف تحصیلی و آموزشی
    • بازار کار
    • نظام مهندسی
    • کنفرانسها، همایشها، سمینارها
    • اخبار عمرانی
  • معرفی و دانلود فایلهای مفید
    • دانلود ایبوکهای فارسی
    • دانلود مقالات فارسی
    • دانلود مقالات انگلیسی
    • دانلود پروژه های دانشجویی و غیردانشجویی
    • نقشه های اتوکد
    • دانلود عکس ، فیلم ، فلش ، پاورپوینت ، پادکست و ...
    • دانلود نمونه سوالات امتحانی
    • دانلودهای متفرقه
  • متفرقه
    • معرفی کتاب
    • لینکستان
    • مطالب عمرانی مفید دیگر
    • آگهی های رایگان
    • گفتگوی آزاد
    • مسایل مرتبط با سایت و انجمن ایران سازه
    • متفرقه

جستجو در...

نمایش نتایجی که شامل...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


AIM


MSN


Website URL


ICQ


Yahoo


Jabber


Skype


موقعیت مکانی


علاقمندیها

  1. زلزله تهران؛ پیش یا پس‌لرزه - دکتر مهدی زارع کمتر از ٤٨ ساعت از یادداشت نگارنده در روزنامه «شرق» ٢٧/٩/٩٦ درباره روند لرزه‌خیزی در کشور و بحثی درباره تغییرات احتمال رخداد زلزله‌ها و همچنین زلزله‌های با بزرگای بیش از هفت، زمین‌لرزه‌ تهران رخ داد. زمین‌لرزه‌ای با بزرگای ٥,٢ در غرب استان تهران، در ساعت ٢٣:٢٧ چهارشنبه ٢٩/٩/٩٦ که متأسفانه موجب کشته‌شدن دو نفر و حدود ٣٠ مجروح و هراس و اضطراب حدود یک‌چهارم جمعیت کشور شد. کانون زلزله در نزدیکی مهم‌ترین پهنه جمعیتی کشور قرار داشت. بلافاصله بعد از رخداد زمین‌لرزه ٢٩ آذر اظهارنظرهای مختلفی مبنی بر تبعات رخداد چهارشنبه‌شب و تلاش برای ارزیابی احتمال یک رخداد بعدی آغاز شد. نتایج اولیه ارزیابی‌های نگارنده نشان داد که گسل مسبب این رخداد گسل ماهدشت-جنوب کرج است و با سازوکاری امتداد-لغز و در ژرفای حدود ١٥ کیلومتر گسیخته شده است. سازوکار آن مشابه سازوکار گسل شمال تهران (که قطعه گسل مجاور شرقی آن است) و گسل جنوب اشتهارد و گسل ایپک است که به‌ترتیب در سوی غربی آن قرار دارند. بعد از رویداد زمین‌لرزه با بزرگای ٥,٢ سطح تغییرات تنش در دو سوی شرقی و غربی گسل یادشده بالاتر رفته، بنابراین اگر گسل‌های مجاور در وضعیت گسیختگی و آماده به جنبایی باشند، این تغییرات تنش می‌تواند به القای رخداد زمین‌لرزه مهمی با بزرگای تا حدود حداکثر ٧.٥ در آنها بینجامد. بازه زمانی کوتاهی که برای این تحولات می‌توان در نظر گرفت از حدود دو تا ١٦ هفته پیش‌ِروست و افزایش احتمال یک زمین‌لرزه هفت یا بالاتر را می‌توان از ١٥ تا ٢٥ به سطح ٥٥ تا ٦٥ درصد ارزیابی کرد. این کاری است که با تحلیل آماری داده‌های لرزه‌خیزی موجود و بر پایه رخداد زمین‌لرزه ٢٩ آذر ٩٦ و پس‌لرزه‌های آن انجام شده است. البته این رخداد با اظهارنظرهایی همراه شد که با ادعای تشخیص عدم فعالیت روی گسل شمال تهران و عدم مشاهده لرزه‌خیزی و عدم امکان فعالیت جدید روی این گسل همراه شد. این در حالی است که رخداد زلزله‌های متوالی بعد از رویدادهای متوسط (با بزرگای پنج) را می‌توان در زلزله‌های ١٦ و ١٧ اردیبهشت ١٣٠٩ سلماس، ٩ و ١٠ شهریور ١٣٤٧ دشت بیاض و فردوس در ایران، ٢٦ مرداد ١٣٧٨ ایزمیت و ٢٤ آبان ١٣٧٨ دوزجه ترکیه، ٢٩ شهریور ١٣٧٨ چی‌چی تایوان، ١٤ و ٢٨ مرداد ٨٢ (با بزرگای متوسط) و سپس ٥ دی‌ماه ١٣٨٢ بم و ٢٦ مرداد ١٣٩٣ مورموری ایلام و پنجم اردیبهشت ١٣٩٤ نپال و مثال‌های متعدد دیگر نشان داد. لازم به یادآوری است که گسیخته‌شدن یک گسل فعال که مدتی در سکوت و نبود لرزه‌ای به سر برده است، قبلا نیز تجربه شده، مثلا می‌توان به زلزله ١٠ اکتبر ١٩٨٠ الاصنام الجزایر اشاره کرد که تیمی فرانسوی-الجزایری از یک سال قبل روی گسل الاصنام مشغول برداشت میدانی با شبکه لرزه‌نگاری بود و حتی یک زمین‌لرزه از این زمین‌لرزه در بازه یک‌ساله یادشده ثبت نشد تا اینکه در ساعت ١٣:٢٥ بعدازظهر دهم اکتبر ١٩٨٠ زمین‌لرزه‌ای با بزرگای ٧,٢ موجب حدود پنج هزار کشته و ٩٠٠٠ مجروح شد. بنابراین دیده‌نشدن هیچ زمین‌لرزه‌ای روی گسل شمال تهران نیز تضمینی برای عدم رخداد زلزله یا عدم تحریک یا عدم امکان القای گسیختگی در آن نیست. البته بعضی نظرات که به نظر می‌رسد مبنای بعضی تصمیم‌گیری‌های رسمی هم هستند، درباره عدم احتمال رخداد زمین‌لرزه بعدی در این چندروزه مشاهده شد. بدیهی است تحصیلات مرتبط و همچنین اطلاعات و دانش و پژوهش‌های انجام‌شده مرتبط قبلی نزد فرد مدعی در زمینه تخصصی ارزیابی خطر زلزله و علم و آگاهی از روش‌های علمی و جزئیات این علم پیش‌نیاز معتبر دانسته‌شدن چنین اظهارنظرهایی است. بدیهی است هر فردی حتی اگر عضو هیئت علمی باشد و در یکی از زمینه‌های مرتبط با علوم زمین یا مهندسی مدرکی داشته و کارهایی از سر علاقه یا تفنن یا دلسوزی در زمینه‌های مرتبط با احتمال رخداد زلزله کرده باشد، آزاد است در هر زمینه‌ای کار یا اظهارنظر کند، ولی به استنتاج و نتایج این افراد نمی‌توان اتکا کرد. ادعای اینکه رخداد ٢٩/٩/٩٦ پیش‌لرزه نبوده، نیز مشابه ادعای پیش‌بینی قطعی زلزله بعدی و به همان اندازه غیرعلمی است. همه زلزله‌های طبیعی با ویژگی‌های مشخصی رخ می‌دهند و هیچ زلزله‌ای مشخصات ویژه و علامتی به‌عنوان پیش‌لرزه یا پس‌لرزه ندارد. این گسل، گسل ماهدشت- جنوب کرج، تاکنون زلزله شناخته‌شده قبلی نداشته است و هر ادعایی مبنی بر اطلاع از زلزله قبلی آن نشان از عدم اطلاع از گسل مسبب دارد. پیش‌بینی و اعلام اطلاع از عدم رخداد بعدی نیز بی‌معنی و غیرعلمی است و هرگز نباید به چنین گزاره‌های غیرعلمی اعتماد کرد. اظهارنظر درباره اینکه با رخداد این زلزله‌های کوچک و متوسط انرژی زمین تخلیه شده و دیگر زمین‌لرزه مهمی رخ نخواهد داد به همان اندازه غیرعلمی، ناآگاهانه و غیرمعتبر است. شرط اول مدیریت کاهش ریسک زلزله در تهران، پذیرش واقعیت و توجه‌کردن به علم به جای پرداختن به شبه‌علم است. * استاد پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله کمتر از ٤٨ ساعت از یادداشت نگارنده در روزنامه «شرق» ٢٧/٩/٩٦ درباره روند لرزه‌خیزی در کشور و بحثی درباره تغییرات احتمال رخداد زلزله‌ها و همچنین زلزله‌های با بزرگای بیش از هفت، زمین‌لرزه‌ تهران رخ داد. منبع
  2. ایمن سازی شهر یا پیش بینی وقوع زلزله؟ تهران- ایرنا- اطلاع رسانی عمومی رسانه ها در خصوص وقوع زلزله های اخیر در کشور با حواشی زیادی همراه بوده است، حواشی که همچنان نشان از برتری موضوع پیش بینی زلزله های بعدی بر راهکارهای حفاظتی و ایمنی دارد. به گزارش خبرنگار گروه علمی ایرنا، زمین لرزه های متعدد اخیر در برخی مناطق کشور که البته با یک فشردگی زمانی نیز همراه بوده اند، در کنار برخی ابهام ها درباره چرایی این رخدادها، به یکی از بحث های داغ محافل مردمی تبدیل شده است. پس از وقوع زلزله 5.2 ریشتری شامگاه چهارشنبه 29 آذرماه در تهران، بحث احتمال وقوع زلزله شدیدتر در پایتخت و یا ضرورت تخلیه شهر از جمله خبرهایی بود که در شبکه های مختلف اجتماعی پررنگ شد، وضعیتی که به گفته کارشناسان، اطلاع رسانی غیراصولی و هیجانی برخی از رسانه ها نیز بر گسترش هرچه بیشتر آن دامن زد. شاید خبری منتسب به محمدحسین مقیمی استاندار تهران مبنی بر لزوم خروج شهروندان تهرانی از پایتخت و گسترش آن در فضای مجازی که البته سریعا و به شدت از سوی این مقام بلندپایه شهر تکذیب شد، تنها نمونه ای از خبرهایی باشد که البته دلهره و تشویش بسیاری را برای شهروندان ایجاد کرد. این حجم از اخبار و شایعات به اندازه ای افزایش یافت که طبق گزارش ها، پلیس فتا پس از گشت زنی های سایبری خود 18 مدیر کانال های تلگرامی و صفحات اینستاگرام را که برای جذب هرچه بیشتر عضو و فالور اخبار نادرست و پیش بینی های غیرعلمی را بارگذاری کرده بودند، احضار و برای آنان پرونده قضایی تشکیل داد. اخیرا عبدالرضا رحمانی فضلی وزیرکشور نیز از مردم خواست که اخبار زلزله را تنها از رسانه های رسمی کشور دنبال کنند و به شایعات فضای کانال های تلگرامی که برای جذب مخاطب بیشتر، اخبار زرد منتشر می کنند توجه نکنند. **ضرورت آموزش مدیریت بحران در کنار اطلاع رسانی زلزله دکتر محسن‌ غفوری‌ آشتیانی موسس پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله که از نحوه اطلاع رسانی درباره اخبار مربوط به زلزله گله مند است، روز شنبه در گفتگو با خبرنگار علمی ایرنا، اظهار کرد: متاسفانه نحوه بیان و اطلاع رسانی رسانه ها در خصوص زلزله های اخیر بیشتر هیجانی، زرد و استرس زا بوده است. وی افزود: به عنوان مثال رسانه های ما امروز به جای پرداختن بیشتر به بحث های آموزش ایمنی و چگونگی ایمن سازی در برابر زلزله، دائما در حال نشر حواشی و اخبار منفی از نبود امکانات مختلف از جمله چادر، کانکس و بخاری از مناطق زلزله زده هستند و این اقدام در سطح گسترده، بیش از آنکه رافع مشکل باشد، عملیات رسیدگی به مناطق زلزله زده را با اختلال در تصمیم گیری ها مواجه می کند. مدیر انجمن مهندسی زلزله ایران در ادامه گفت: از شب های گذشته و بعد از زلزله تهران، نگاه به عملکرد بسیاری از رسانه ها شکل گیری هیجان های کاذب اطلاع رسانی را نشان می دهد و این عملکرد غیرتخصصی به هیچ وجه کمکی به کاهش بحران نخواهد کرد. وی همچنین با تاکید بر اهمیت تداوم و پیوستگی اطلاع رسانی در زمینه مقابله با زلزله و یا سایر شرایط همچون آلودگی هوا گفت: نباید این آموزش ها مقطعی و تنها مختص زمان وقوع یک رویداد و حادثه باشد بلکه بایستی در رسانه های مختلف به صورت یک برنامه مشخص اطلاع رسانی آموزشی صورت گیرد. استاد نمونه پژوهشگاه‌ بین‌المللی‌ زلزله‌شناسی‌ و مهندسی‌ زلزله افزود: به عنوان مثال روزنامه ها هر روز یک ستون در خصوص آموزش ایمنی در برابر زلزله یا آلودگی هوا بصورت پیوسته منتشر کنند، نه اینکه به محض وقوع یک اتفاق به ناگاه جامعه را درگیر سیلی از انواع و اقسام اطلاعات، اخبار و تحلیل ها کنند و پس از ان یکباره خاموش شوند. **علم همچنان از پیش بینی زلزله عاجز است دکتر غفوری آشتیانی در ادامه با اشاره به انواع و اقسام خبرها در خصوص امکان وقوع زلزله در برخی مناطق کشور از جمله پایتخت گفت: اگر هنوز برخی افراد هشدارهای متخصصین را در خصوص زلزله خیز بودن کشورمان باور نکرده اند باید بپذیرند جای جای کشور ایران دارای پتانسیل زلزله است. وی با تاکید بر این که علم از پیش بینی زلزله عاجز است، اظهار کرد: در واقع علم نمی تواند زمان زلزله بعدی و بزرگای آن را پیش بینی کند به عبارتی از بیان این که زلزله چه زمانی، با چه شدتی و کجا اتفاق می افتد، عاجز است. مدیر انجمن مهندسی زلزله ایران با اشاره به انواع و اقسام ابزار پیشرفته برای حفظ ایمنی در برابر زلزله گفت: ما امروز در دنیای 2018 نبایستی نگران وقوع زلزله باشیم، چرا که برغم پیش بینی ناپذیر بودن زمان، مکان و شدت زلزله های احتمالی، علم می تواند بگوید چگونه ساختمان ها و شهرها را در برابر زلزله مقاوم سازی کنیم. وی ادامه داد: شامگاه 29 آذرماه هنگام وقوع زلزله بسیاری از مردم پایتخت به نکات و تدابیر ایمنی در ساختمان ها آشنا بودند و این تدابیر را به کار گرفتند؛ گروهی نیز که به ایمنی ساختمان منازل خود اطمینان نداشتند، آنها را ترک کردند و به خیابان ها رفتند. ** ایمنی سازی ساختمان ها باید به خواسته ملی تبدیل شود این استاد نمونه پژوهشگاه‌ بین‌المللی‌ زلزله‌شناسی‌ و مهندسی‌ زلزله در ادامه یکی از دلائل بی توجهی جامعه کشورمان را به بحران های مختلف از جمله ترافیک، توسعه نابسامان ساختار شهری، زیست محیطی و همچنین زلزله و ساخت و سازهای ناایمن در کشور در مقایسه با سایر کشورها، ضعف فرهنگی در توجه به اصول حفاظت ایمنی عنوان دانست. دکتر غفوری آشتیانی ادامه داد: در حال حاضر بسیاری از نگرانی های مردم ناشی از اطمینان نداشتن آنها به وضعیت ایمنی ساختمان های مسکونی و بناهای شهری است. وی اظهار کرد: تا زمانی که مردم مطالبه نکنند و ضرورت حفظ ایمنی سازه ها به یک فرهنگ و خواست ملی تبدیل نشود، از کسی کاری ساخته نیست. مدیر انجمن مهندسی زلزله ایران همچنین ایمنی در برابر زلزله را از اصول اولیه حقوق شهروندی ذکر کرد و ادامه داد: هنگامی که مردم در این زمینه مطالبه گر باشند، رعایت مقررات ساختمان سازی یک الزام می شود. وی افزود: به واقع، برای برطرف شدن تمامی بحران های شهری، باید از مسوولان مربوطه بخواهیم که در اجرای طرح های شهری رد پای علم و دانش را پایه گذاری کند. **در شرایط آرامش، از جامعه علمی کشور بهره مند شویم دکتر غفوری آشتیانی یکی از مشکلات را کم توجهی به جامعه علمی و پیاده سازی اصول علمی در فرایند تصمیم سازی بهینه از سوی مجلس، دولت و شهرداری ها دانست. وی با بیان این که توان جامعه علمی کشور عمدتا در شرایط بحرانی و وقایع طبیعی مورد توجه قرار می گیرد، تاکید کرد که لازم است در شرایط آرامش از قابلیت های جامعه علمی کشور بیشتر استفاده صحیح به عمل اید. وی ادامه داد: هر کشوری که مانند ژاپن با اعتماد به جامعه مهندسی خود، ساخت و سازهای عمرانی را ایمن محور کرد، توانسته است سرمایه اش را در برابر زلزله حفظ کند. وی با طرح یک پرسش ادامه داد: ما چه مقدار به صورت سیستماتیک و علمی از تخصص های درون کشور برای رفع مشکلات استفاده می کنیم؟ بیشتر شعارگونه و غیرسیستماتیک با مسائل برخورد کرده ایم به طوری که به عنوان مثال ارتباط شهرداری ها به صورت ساختاری با متخصصان حوزه های مختلف شهری قطع است و تا هنگامی که این ارتباط برقرار نشود مسائل مرتفع نخواهد شد. مدیر انجمن مهندسی زلزله ایران با تاکید بر این که ما به لحاظ علم و فناوری و همچنین قوانین لازم در کشور با هیچ گونه کمبودی مواجه نیستیم، اظهار کرد: متاسفانه این قوانین در عمل پیاده سازی نمی شوند؛ تا هنگامی که دانش موجود را پیاده نکنیم شاهد این نگرانی ها در هنگام بحران ها خواهیم بود.تنها راه این است که آنچه را می دانیم در عمل پیاده کنیم. ** تهران دارای پتانسیل وقوع زلزله های بزرگ است مدیر انجمن زلزله ایران در ادامه در خصوص این که آیا زلزله بزرگتری در انتظار تهران است، گفت: البته ما امیدواریم شاهد زلزله بزرگتر نباشیم اما منطقه پتانسیل آن را دارد. دکتر غفوری آشتیانی تاکید کرد: اینکه سوال می شود در آینده چه خواهد شد، واقعا کسی نمی تواند به روشنی پاسخ این سوال را بدهد. وی همچنین در خصوص علت وقوع چندین زمین لرزه در مقیاس های مختلف ظرف دو ماه اخیر در مناطق مختلف کشور نیز گفت: این امر از یک سو، به دلیل موقعیت جغرافیایی کشورمان طبیعی است، اما از این جهت که زلزله ها پشت سر هم اتفاق می افتند یک مقدار عجیب است؛ هر چند واقعا نمی توان نتیجه گیری کرد که اتفاق خاصی در حال رخ دادن است چراکه مناطقی که زلزله در آنجا رخ داده است مناطق زلزله خیر کشور محسوب می شود و سابقه آن موجود است. منبع
  3. رئیس مرکز تحقیقات مسکن: هنوز گسل ماهدشت فعال است رئیس مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی اعلام کرد: با توجه به اطلاعات دستگاه‌های شتاب‌نگار و لرزه‌نگار، گسل ماهدشت همچنان فعال و منطقه زلزله‌زده هنوز لرزه‌خیز بوده و به ثبات نرسیده است.به گزارش روز جمعه ایرنا از پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، «محمد شکرچی زاده» با اعلام نتایج جلسه مشترک مرکز تحقیقات با سازمان زمین‌شناسی، موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران و پژوهشگاه بین‌المللی زلزله و مهندسی زلزله در رابطه با زلزله اخیر تهران و البرز، اظهارکرد: توصیه ما به شهروندان استان‌های البرز و تهران این است که کماکان هوشیاری خود را حفظ کنند. وی تاکید کرد: پایش داده‌ها و برداشت‌ها به طور مستمر انجام می شود و نتیجه حاصل از برداشت‌ها در روزهای آتی به اطلاع عموم شهروندان خواهد رسید. رئیس مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی با تاکید بر این که هوشیاری مردم، بهترین کاری است که باید آن را جدی گرفت، خاطرنشان کرد: امیدواریم مردم با بلوغی که دارند و در زلزله چهارشنبه شب تهران و البرز آن را ثابت کردند، کماکان بتوانیم وضعیت موجود را حفظ کنیم تا روزهای پرخطر حاصل از زلزله سپری شوند. شکرچی‌زاده اظهارنظر کلی در مورد اینکه آیا وقوع زلزله‌ای درپیش است یا خیر، به نتایج حاصل از دستگاه‌های شتاب‌نگار برای رکود پس‌لرزه‌های احتمالی آتی در روزهای آینده موکول کرد و گفت: با توجه به سابقه تاریخی زلزله‌هایی که درمنطقه البرز و تهران درسالیان گذشته رخ داده، برداشت کلی این است که روزهای انتظار و سپری‌کردن بحران حاصل از زلزله احتمالی ممکن است طولانی شود. وی افزود: باید صبور باشیم و ارایه نتیجه نهایی را به برداشت‌هایی که در روزها و هفته آتی از دستگاه‌های شتاب نگار می‌گیریم، موکول کنیم. به گزارش ایرنا، زمین لرزه‌ای به بزرگی 5.2 ریشتر ساعت 23:27 دقیقه چهارشنبه شب 29 آذرماه تهران را لرزاند، زمین‌لرزه‌ای با عمق 7 کیلومتر که کانون آن در مرز استان تهران و البرز و در 3 کیلومتری ملارد در غرب استان تهران و هفت کیلومتری مشکین دشت در استان البرز و 9 کیلومتری شهریار استان تهران بود و البته در استانهای گیلان، البرز، قم، مرکزی و قزوین احساس شد. بر اثر این زمین لرزه که بیشتر در غرب استان تهران احساس شد، خطوط تلفن برخی مناطق تهران و کرج اختلال ایجاد شد و مردم سراسیمه و وحشت‌زده به خیابان ها هجوم بردند و بسیاری این شب تقریباً سرد را تا صبح در خودروهای خود سپری کردند. منبع
  4. سرنوشت تهران در زلزله هولناک؛ شاید پایان یک تمدن زارع: اول بپذیرند که ‌مساله‌ای به‌اسم زلزله وجود دارد | ناطقی: بعد از زلزله باید فاتحه‌تهران‌ را خواند امید کریمی، نیو صدر: ازگله ۷.۳ ریشتر لرزید و نیمی از خاورمیانه را هم لرزاند؛ تهران، بغداد، اهواز، تبریز، ارومیه، سنندج، کویت شهرهای بزرگی بودند که در زلزله کرمانشاه لرزیدند. سرپل ذهاب و ازگله هنوز هم می‌لرزند. کرمان هم این روزها می‌لرزد؛ ۶.۲ ریشتر. زلزله دوباره رخ نشان داده است؛ البته هنوز به سالگرد زلزله ۱۴ سال پیش بم نرسیده‌ایم، اما زلزله کرمانشاه و ۶۰۰ قربانی‌اش دوباره زنگ خطر آسیب پذیری ساختمان‌ها و بافت‌های شهری و روستایی در ایران را به صدا درآورد؛ مسکن مهر تخریب شده سرپل ذهاب و بیمارستان غیرقابل استفاده اسلام‌آباد غرب، نمونه آنهاست. اما آنچه در ازگله، سرپل ذهاب و ثلاث باباجانی اتفاق افتاد، با پیش‌بینی‌های متعددی که از زلزله محتمل و به روایتی محتوم تهران بسیار فاصله دارد؛ زلزله تهران شاید بزرگترین فاجعه سه قرن اخیر را رقم بزند. این تصویری است که دکتر فریبرز ناطقی‌الهی، مهندس زلزله و مقام‌سازی و استاد پژوهشگاه بین‌المللی زلزله دارد. هرچند که دکتر مهدی زارع، زلزله‌شناس و دیگر استاد پژوهشگاه بین‌المللی زلزله می‌گوید هیچ سناریویی دراین باره وجود ندارد، چون تاکنون کسی اصلا نپذیرفته مساله‌ای به عنوان زلزله تهران به وقوع می‌پیوندد. اما نکته اینجاست که تهران هر ۳۲۰۰ تا ۳۵۰۰ سال در انتظار یک زلزله بزرگتر از ۷ ریشتر به بالا نشسته است؛ می‌گویند تمدن قیطریه را ۳۲۰۰ سال پیش آخرین زلزله ۷ ریشتری جنوب البرز، نابود کرده است. با این دو کارشناس که هردو عضو وبلاگ نخبگان خبرآنلاین هستند در کافه خبر به صحبت نشستیم، روایت مشترک هردو میهمان خبرآنلاین، حتمی بودن زلزله ویرانگر تهران است، اما تصاویری که ارائه می‌دهند، زوایایی تازه از آنچه در انتظار پایتخت ۱۳۰ساله ایران است، نشان می‌دهد. این مناظره را در ادامه بخوانید؛ همچنین پیش از این دو ویدئو از این گفتگو منتشر شده است که در اینجا و اینجامی‌توانید مشاهده کنید. بعد از ماجرای زلزله کرمانشاه و چند زلزله پی در پی در ایران، دوباره بحث‌ها درباره زلزله تهران داغ شد، بحث‌هایی درباره ایمنی ساختمان‌ها و گسل‌ها شهر تهران مطرح می‌شود، آقای ناطقی‌الهی از وضعیت ساخت و ساز در تهران بگویید. آیا واقعا می‌توانیم بگوییم همه‌ی ساختمان‌های این شهر نا ایمن هستند؟ ناطقی‌الهی- در ابتدا باید این را بگویم که حدود ۳۰ سال است که در حوزه‌ی مهندسی سازه تمرکز من روی شهر تهران است، از وقتی که از آمریکا برگشتم بیشتر تمرکز من روی آسیب‌پذیری و مقاوم‌سازی بوده و مدتی هم دوره‌هایی در آکسفورد درباره مدیریت بحران گذراندم در این مدت من به این نتیجه رسیدم که با مقاوم‌سازی یک ساختمان ما می‌توانیم ۱۰ نفر را نجات بدهیم اما با مدیریت بحران صحیح می‌توانیم یک شهر را نجات دهیم. اما در واسخ به سوال شما باید بگویم که در این مدت من پروژه‌های مختلفی را روی ساختمان‌های شهر تهران انجام داده‌ام و به این نتیجه رسیدم که به طور کلیساخت و ساز در بقیه مناطق کشور از تهران ضعیف‌تر است. اما چه شد که من به این نتیجه رسیدم که ساخت و ساز در تهران بد است؟ ۲ سال قبل از اینکه ژاپنی‌ها کاری برای تهران انجام دهند، سال ۷۴ مطالعه‌‌ی وسیعی را با مدل‌های ساده برای ارزیابی آسیب‌پذیری شهر تهران انجام دادم، البته وقتی می‌خواهید یک شهر را با این همه پل، ساختمان و ... ارزیابی کنید کار آسانی پیش رو ندارید و به همین دلیل من وارد تک تک سازه تحلیلی آن‌ها نشدم. نتایج این تحقیقات چه بود؟ ناطقی‌الهی- از آنجا نتایج خیلی وحشتناکی گرفتم؛ اولین کاری که در تحقیقم انجام دادم این بود که منحنی‌های آسیب‌پذیری ساختمان‌های آجری و بتونی و فولادی و ترکیب اینها را گرفتم و به صورت تحلیلی و باجمع‌بندی کارهای دیگران و آسیب‌هایی که در زلزله رودبار و منجیل دیده بودیم منحنی آسیب‌پذیری برای اقسام مختلف ساختمان‌ها در تهران ساختم. بر این اساس آمدم برای سناریو زلزله شب تهران مطالعه جامعی انجام دادم، آن زمان تهران ۲۰ منطقه بود. ۲۰ منطقه‌ تهران با سناریوی ۱۰ میلیونی را حساب کردم. در این تحقیق به اعداد و ارقام خیلی بدی رسیدم و این من را خیلی نگران کرد و از آن به بعد تمرکز خودم را روی آتش‌نشانی‌ها، بیمارستان‌ها، پمپ بنزین‌ها و ... گذاشتم. با فعالیت‌های زیادی که انجام دادیم ۱۵۳ ایستگاه پمپ بنزین را تقویت کردیم، حدود ۱۱۰ بیمارستان را مطالعه کردیم و ۳۶ ایستگاه آتش‌نشانی که آن موقع موجود بود، مورد مطالعه و تقویت گرفت. می‌توان گفت در آن زمان همه‌ی اعداد و ارقام نشان می‌داد که ساختمان‌های ما مشکل دارد. این وضعیت برای همه‌ ساختمان‌های تهران مشابه است؟ ناطقی‌الهی- ساختمان‌های تهران را باید به دو دسته تقسیم کنیم یکی ساختمان‌های قبل از آیین نامه و یکی بعد از آیین نامه‌ی ۲۸۰۰. ۲۸۰۰ تقریبا هم زمان با زلزله‌ی رودبار منجیل به شکل قوی در جامعه مطرح شد ما تا قبل از آن عملا هیچ اطلاعاتی از زلزله نداشتیم و در قوانین هم تقریبا یک نیم جمله در این رابطه وجود داشت. عموما هم به این توجه نمی‌شد، یعنی به جرات می‌توان گفت هیچ ساختمانی تا قبل از زلزله رودبار منجیل دارای ضوابط زلزله نیست، بعد از آن این آیین نامه حساسیتش افزایش پیدا کرد، قسمت اول این آیین نامه ساده‌تر بود ولی با گذشت چند سال قوی تر شد. البته این آیین‌نامه هم ۲ مشکل داشت یکی اینکه هنوز جامعه فنی ما آموزش لازم را برای اینکار ندیده بود در نتیجه ورود این به داخل طراحی‌‎ها کار سختی بود، امروزه این مشکل را نداریم. یعنی از آن زمان اکثر ساخت و سازهای شهر تهران، این آیین نامه اجرا شده است؟ ناطقی‌الهی- به نظر من ۲۵ سال بعد از زلزله رودبار منجیل این آیین نامه درست اجرا نشد اما بعد از زلزله بم میزان توجهات روی این موضوع بیشتر شد و دیگر ساخت و ساز خیلی سختگیرانه تر شد. در واقع طراحی‌ها بهتر شد اما نظارت‌ها ضعیف باقی ماند، در واقع مشکلات زیادی که بین شهرداری‌ها نظام مهندسی و جامعه‌ی خود مهندسان هست در این دوران به وجود آمد. یعنی یک ارگان صنفی مهندسی تبدیل شد به یک ارگان سیاسی صنفی که خیلی‌ها سعی می‌کردند در آن وارد شوند و اعمال نفوذ کنند. خود من هم در دوره سوم آنجا بودم و بحث‌ها خیلی توجهی به مسائل فنی نداشت و بیشتر به مسائل حاشیه‌ای پرداخته می‌شد. ساختمان‌های ۲۰ تا ۲۵ سال بعد از رودبار منجیل آیین‌نامه‌ها کم و بیش در آن دیده شده ولی با مشکلات فنی که جامعه دانشگاهی خیلی به آن پرداخته نشد. در ۱۰ سال گذشته به خصوص بعد از زلزله بم هم طراحی بهتر شد هم حساسیت‌ها به اطلاعات اجرایی. ولی چون نظارت ضعیف بود عملا کسی تحویل گیرنده‌ی کار نبود. نمونه این را هم در کرمانشاه دیدیم، نگاه کنید بیمارستانی که ۶ ماه است ساخته شده به چه وضعیتی ریخته ، من مقصر اصلی این را عدم وجود سیستمی می‌دانم که تحویل گیرنده‌ی نهایی کار باشد، حالا باید تعیین شود که چرا وزارت مسکن یا وزارت بهداشت ساختمان بد را تحویل گرفتند؟ پس در یک جمعبندی کلی باید بگوییم که ساخت و ساز در تهران با احتمال بسیار زیاد ساخت و ساز مقاوم در برابر زلزله نیست، نکاتی هم هست که این موضوع را تشدید می‌کنند. چه نکاتی؟ ناطقی‌الهی- یکی ساختن ساختمان‌ها در کنار هم دیگر است، بیشتر ساختمان‌های تهران به هم چسبیده‌اند اما طبق آیین نامه باید ۵ تا ۱۰ سانتی‌متر میان ساختمان‌ها فاصله باشد. بدتر از این در شمال تهران شیب هم داریم یعنی ساختمان‌ها جوری به هم چسبیده‌اند که کف یکی وسط ستون دیگری است یعنی اگر اینها به هم ضربه بزنند ساختمان دیگر کاملا فرو می‌ریزد درست مثل زلزله‌ی ۱۹۸۵مکزیک. مسئله دیگر این است که ما اطلاعات اجرایی را رعایت نمی‌کنیم، ستون گوشه باید در طراحی قوی‌تر باشد اما برخلاف این موضوع این ستون‌ها به شکلی طراحی می‌شوند که از بقیه ضعیف‌تر هستند. در کرمانشاه هم دیدیم که در ساختمان‌های مهر این ستون‌های گوشه آسیب‌های بیشتری دیده‌اند. پس ببینید ما خودمان به دلیل بی‌دقتی و به بی‌تجربگی این مسائل را به ساختمان اعمال می‌کنیم و ساختمان خودمان را آسیب‌پذیرتر هم می‌کنیم. یکی دیگر مسئله پیلوت است، بر اساس آیین‌نامه شهرداری حتما باید پیلوت وجود داشته باشد این پیلوت به دلیل اینکه طبقه‌اش کوتاه تر است سختی‌اش با سختی طبقات بالا متفاوت است. در زلزله ۱۹۶۴ الاسنام در الجزایر تمام ساختمان‌هایی که اینگونه بودند طبقه پایینشان شکست، این الان کاری است که من به آن می‌گویم تله‌ی مرگ رسمی توسط شهرداری. موضوع دیگر است به این دلیل که می‌خواهیم مغازه طراحی کنیم طبقات پایین را بلندتر می‌گیریم، این طبقه را نرم می‌کند، بدترین وضع این موضوع در زلزله مکزیک اتفاق افتاد. بدتر از همه اینها ما می‌آییم ستون را کوتاه می‌کنیم. ستون را ما برای خمش تولید می‌کنیم نه برش، برش یک موضوع ثانویه است. ما ستون‌ها درست طراحی می‌کنیم و به پیمانکار می‌دهیم، پیمانکار برای اینکه پنجره‌ای بسازد تیر فلزی را به ستون‌ها وصل می‌کند که پنجره به آن آویزان باشد. اینکار باعث می‌شود ستونی که ۳ متر بود الان ۲ متر شود. یعنی با اینکه در طراحی اولیه خمش را طراحی کردیم ولی برش بر آن حاکم شده در اکثر زلزله‌های ایران ما شاهد این هستیم که به دلیل عدم دانش‌فنی مشکل ساختمان‌ها حاد شده است. با این حساب هیچ سازه‌ای ایمن نیست ناطقی‌الهی- ببینید می‌خواهم این را بگویم که یک سری مسائل در ایمن بودن ساختمان‌ها علم موجود است، ولی این باید با تجربه‌ی مشاهدات عینی که در زلزله‌ها رخ می‌دهد همراه باشد موضوع دوم در کشور ما الان وجود ندارد. اگر بیشتر ساختمان‌های کرمانشاه را نگاه کنید متوجه می‌شوید که تمام آنها مشکلاتی داشتند که ما آنها را می‌دانستیم، در هر زلزله گذشته تکرار شده و باز هم می‌بینیم تکرار شده و جان و مال مردم از بین رفته است. این یعنی دانش فنی باید با عملکرد ساختمان‌‌ها در زلزله همراه باشد. پیمانکار‌های ما هم باید آموزش ببینند، آنها نقشه درست را می‌گیرند و خرابش می‌کنند، برای مثال من ساختمانی را مقاوم کردم پیمانکار در یک گوشه‌ای یک پله اضطراری را به این ساختمان وصل کرده و این باعث می‌شود که همه‌ی زخمات کشیده شده از بین برود اگر زلزله بیاید این ساختمان می‌پیچد و میلیاردها تومان هزینه برای این ساختمان ۱۷ طبقه از بین می‌رود. آقای دکتر زارع، همانطور که اشاره شد در زلزله کرمانشاه ما مشکلات را می‌دانستیم اما باز هم جان صدها نفر گرفته شد، چرا اینطور است و ما اینکه مشکلات مشخص هستند اقدامی برای حل آنها نمی‌شود؟ زارع- علم زمانی به صحنه یا به کار می‌آید که بشر احساس کند واقعا باید دنبال یک پرسش برود، اگر کارهایی که در یک شهر در حال انجام است بر اساس احساس هیچ مسئله یا سوالی نباشد شما در آن شهر که مثل تهران است می‌بینید که گروهی از متخصصان زلزله، محیط‌زیست و ... دنبال مسئولین می‌دوند و می‌خواهند برای آنها مسئله طرح کنند. این اتفاقی است که در این چند دهه به ویژه از 50 سال قبل تا کنون در ایران افتاده، خود مسئولین ظاهرا مساله ای ندارند بنابراین نیازی به پژوهش و پژوهشگر و متخصص احساسر نشده و نمی شود. به نظر می‌آید که در توسعه شهر تهران هیچ مسئله‌ای وجود ندارد، دیروز آقای رئیس شورای شهر گفت که جمعیت استان تهران تا ۱۴۰۰ به ۲۰میلیون نفر می‌رسد. متخصصین آب شناس می‌گویند تهران برای حدود ۲.۵ میلیون نفر آب دارد در دهه ۳۰ و ۴۰ برای جمعیتی که به سرعت در حال رشد بود به تدریج سد های کرج، سد لتیان و سد لار را ساختند. در سال ۱۳۵۵ که جمعیت تهران ۴.۵ میلیون نفر بود با آبی که از سدها جمع می‌کردند، تامین آب مورد نیاز برای این جمعیت تهران امکان پذیر بود. در آن هنگام ظرفیت اکولوژیک تهران برای جمعیت ، حدود چهار و نیم میلیونی، به سقف خود رسیده بود، و برای بیش از آن به لحلاظ اکولوژیک دیگر جواب نمی‌داد. الان در سال 1396 در شب ۹ میلیون نفر در تهران می‌خوابند. دکتر ناطقی‌الهی وضعیت ایمنی ساختمان‌های تهران گفتند، شما از گسل‌های این شهر بگویید. آیا رفتار این گسل‌ها تغییر کرده؟ زارع- ۶ سال پیش استاندار وقت تهران به من گفتند که رفتار گسل‌های تهران تغییر کرده، گفتم هزار سال پیش هم این گسل‌ها همین شکل رفتار می‌کردند ولی ما تغییر کردیم، ما یعنی انسانی که الان شهری با این محیط خطرناک را دارد توسعه می دهد. به طور کلی به نظر می‌آید که این توسعه با مشخصاتی که دکتر ناطقی گفتند بسیار خطرناک است و از سوی دیگر گسل‌ شمال تهران در ۳۰ هزار سال گذشته هر حدود سه هزار و پانصد هزار سال یک لرزه حدود ۷ ریشتری داشته و آخرین زلزله ۷ ریشتری هم برای ۳۲۰۰ سال پیش است که گفته می شود تمدن قیطریه را از بین برده است. ما الان در محدوده زمانی گسیختگی مجدد گسل شمال تهران قرار گرفتیم ولی نمی‌دانیم امروز می‌لرزد، ۱۰ سال دیگر یا ۵۰ سال دیگر. یعنی نمی‌دانیم زمان داریم تا برای مقابله با زلزله اقداماتی انجام دهیم یا نه. یعنی قطعا باید منتظر یک زلزله ۷ ریشتری در تهران باشیم؟ زارع- وقتی ما اینگونه مبهم صحبت می‌کنیم خیلی وقت‌ها مخاطب این برداشت را می‌کند اینها خودشان هم نمی‌دانند بالاخره زلزله در تهران می‌آید یا نه. در حالی که اینگونه نیست ما مطمئنیم که در آینده زلزله بزرگ در تهران رخ می‌دهد ولی چون روی زمان و منطقه دقیق آن نمی‌توانیم صحبت کنیم یا یا ذکر احتمال و عدم قطعیت صحبت می کنیم برخی فکر می‌کنند شک داریم، ما باید با زبان علم صحبت کنیم که زبان آمار و احتمال است این به معنای شک داشتن روی اصل موضوع وقوع زمینلرزه شدید نیست. پس نباید این خطا از حرف ما برداشت شود که خودمان هم شک داریم چون در جلسات زیادی بودم که گفتند خوب اینطوری که شما توضیح می دهید احتمال وقوع زلزله ۵۰-۵۰ است، در حالی که اینگونه نیست؛‌زلزله حتما می‌آید ممکن است ۲ دقیقه دیگر زمین بلرزد و ممکن است تا بیست سال دیگر ساکت بماند. نکته دوم این است که اطلاعات جدید برخی مواقع بشر را وارد یک گمراهی می‌کند مثلا الان افراد زیادی با برنامه‌های موبایل متوجه زلزله‌های کوچک هم می‌شوند حالا با کمک رسانه‌ها و امثال من برخی به این نتیجه رسیدند گه اگر یک زلزله ۴ ریشتری و دو زلزله‌ی ۲ ریشتری بیاید یعنی دیگر تمام شده و زلزله نمی‌آید. زلزله کوچک هم دارد رخ می‌دهد نشان دهنده این است که فقط و فقط گسل‌ها دارند به فعالیت خود ادامه می‌دهند و اصلا به این نشان نیست که انرژی در گسل تخلیه شده و تضمینی بر اینکه هیچ اتفاق زلزله بزرگی رخ نخواهد داد نیست. میزان فعالیت‌های گسل‌های تهران چقدر است؟ زارع- برای پاسخ به این سوال از سال ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۴ با یک تیم فرانسوی همکاری کردیم و سال ۸۶ این همکاری‌ها قطع شد و دستگاه تجهیزات پیشرفته از ایران رفت و دنبال نشد. ولی اطلاعات آن چند سال نشان داد که هر سال جنوب البرز حدود یک سانتی متر در سال دارد بالا می‌رود، این چند سناریو دارد اینکه بگوییم همه‌‍ این یک سانتی‌متر برای یک گسل است که خیلی میزان زیادی است و یا اینکه باید این میزان جا به جایی باید میان چند گسل سر شکن شود، مثلا 4 میلیمتر به گسل شمال تهران و 3 میلیمتر به گسل شمال تهران و بقیه به سایر گسلها مربوط باشد، و چه بسا این یک سانتی‌متر باید بین چند گسل تقسیم شود. برآورد ما این است که ۴میلیمتر این برای گسل مشا است ۳ تا ۴ میلیمتر برای گسل‌های دیگر مثل گسل شمال تهران باشد. ولی بحث کلی اینکه جنوب البرز دارد سالی یک سانتی‌متر نسبت به دشت جنوبی تهران (دشت ساوه) به بالا می‌رود مهم است، یعنی تهران روی دامنه‌ای قرار گرفته که فعال است و ما باید ببینیم تک تک گسل‌های آن چقدر جابجایی دارند. برآوردهایی انجام شده بر اساس برداشت داده‌های موجود نشان می‌دهد که احتمالا هم گسل مشاء هم گسل شمال تهران در سال ۳ یا ۴ میلیمتر جا به جایی قایم نشان می دهند. یک سناریو هم وجود دارد که چند راندگی پیشانی گسل شمال تهران، یعنی گسل نیاوران و گسل طرشت (یا پردیسان) در حال حرکت هستند. یکی از این یک راندگی های پیشانی گسل شمال تهران همان گسل نیاوران است، که محل عبور این گسل از خیابان نیاوران تا میدان دانشگاه شهید بهشتی و لبه‌ی افتگاه ساختمان دانشکده معماری دانشکده معماری شهید بهشتی و ضلع شمالی محور شرغی-غربی بزرگرار نیایش (آیت الله رفسنجانی) در منطقه اوین است، یکی دیگر از این راندگی ها گسل برج میلاد است که اسم آن را گسل پردیسان یا طرشت هم ذکر کرده اند. این گسل به موازات بزرگ‌راه همت و زین الدین به سمت سرخه‌حصار می‌رود، همکارهای ما در سازمان زمین شناسی می‌گویند این گسل شرقی - غربی بیشترین میزان جابجایی را در پای دامنه شماتل تهران دارد. بعضی دیگر از همکاران این گسل را فقط مسئول بخشی از چابه جایی در دامنه شمال تهران و به همراه سایر راندگی های پیشانی گسل شمال تهران می دانند. به طور خلاصه جنوب البرز حتما دارد به صورت فعال جابجا می‌شود، برداشت‌های علمی در حال حاضر هم نشان می دهد که الان چنین چیزی دارد اتفاق می‌افتد. زلزله‌های کوچک وجود دارد و این اصلا هم این معنی را ندارد که انرژی دارد تخلیه می‌شود. زلزله کوچک مثل نشانه های نبض یا پالسهای حیاتی ک موجود زنده‌ است که صدای نفش کشیدنش را می‌شنویم. در نتیجه ما یک پهنه بسیار گسترده شهری را که نه پتانسیل محیط زیستی و نه اکولوژیک دارد را در یک جای خطرناک توسعه داده ایم و الان رییس شورای شهر می‌گوید جمعیتش دارد به ۲۰میلیون هم می‌رسد. اینها واقعیت‌هایی است که با عدد و رقم هم می‌شود به آن رسید و باز بر‌می‌گردیم به جمله‌ی اول من که آیا اصلا مسئله داریم یا نه. این موضوع را باید پذیرفت اگر مسئله وجود ندارد و می گوییم هر موقع زلزله آمد بعد یک کاری می‌کنیم، بحثی دیگر است. اما بعد از زلزله 1985 مکزیکو سیتی این کشور یک تغییر نگاه داد و در سال ۱۹۹۱ سامانه‌ هشدار پیش هنگام زلزله ایجاد کردند که ۲۶ سال است کار می‌کند، در ژاپن در زلزله ۱۹۹۵ برای توکیو سیستم هشدار پیش هنگام گاز برای مقابله با سوانح ثانویه مربوط به زلزله، مانند آتش سوزی و انفجار، توسعه داده اند. شرکت های گاز شهری در ژاپن چند اقدامات مهم را طی دو دهه گذشته انجام داده اند مانند: افزایش مقاومت تاسیسات و خطوط لوله گاز در برابر زلزله، جداسازی و قطعه بندی شبکه های گاز به بلوک های گازی، پایش زمین لرزه ها توسط دستگاه های لرزه سنج و راه اندازی سامانه هشدار پیش هنگام زلزله، نصب و راه اندازی کنتور گاز هوشمند با یک سنسور لرزه ای به نام سیستم ارزیابی سریع خسارات به سوپریم ایجاد کردند. این سامانه در صورت تشخیص جنبش زلزله با شتاب بزرگتر از حدی مشخص در گازمتر هوشمند برای هر مشتری، گازرسانی را به طور خودکار متوقف می کند. پس بشر چه از کشورهای در حال توسعه مثل مکزیک چه از کشورهای توسعه یافته مثل ژاپن اقداماتی انجام داده حالا ما یا می‌توانیم راه آنها را برویم و یک تغییر مسیری بدهیم. در مکزیک و پس از زلزله هولناک ۱۹۸۵ چه اتفاقی افتاد؟ زارع- پس از زلزله 19 سپتامبر 1985 مکزیک با بزرگای 8.3 که موجب 30 هزار کشته در آن کشور شد ، نسل قوی از دانشمندان مکزیکی تربیت شدند و مدیران کشور مکزیک به حرف این دانشمندان گوش دادند، مسئولان این کشور در تمام برنامه ریزی شهری و منطقه ای شان تغییر مسیر دادند، توسعه تغییر کرد و یکی از اولین کشورهایی بودند که سیستم هشدار زودتر زلزله رادر سال 1991 نصب کردند و نتیجه خوب هم گرفتند، الان می‌بینیم 7 سپتامبر ۲۰۱۷ زلزله ای با بزرگای 8.2 (در دریا مانند زلزله 1985) رخ داد و فقط 98 نفر کشته داد، و در 19 سپتامبر 2017 زلزله ای با بزرگای 7.1 در 120 کیلومتری مکزیکو سیتی موجب 370 نفر کشته شد. این دو زلزله مهم اخیر و مقایسه تبعات آن به ویژه از نظر تلفات با رخداد 1985 نشان از چگونگی پیشرفت کشور مکزیک در برنامه مقابله با سوانحی مانند زلزله دارد. در همین رابطه اتفاقاتی هم در کشور ما افتاد و آن ممنوع شدن ساخت و ساز در حریم گسل‌ها است دکتر ناطقی‌الهی، شما مخالف این مصوبه هستید دکتر زارع هم موافق، دلیل مخالفتتان چیست؟ ناطقی الهی- ببینید تفاوت بین یک زلزله شناس ماهر و دانا مثل استاد زارع و یک مهندس زلزله مثل من در همین است، ما مسائل را از دو زاویه مختلف می‌بینیم برای زلزله شناس‌ها گسل اصلی ترین پارامتر است و برای من مهندس این یک نیرو است که باید در طراحی دیده و مهار شود مثل باد. آیا من در جایی که بادهای سهمگین است مثل سان فرانسیسکو نباید ساختمان بسازم؟ یا در میان امواج و بادهای سهمگین نباید دکل نفتی بسازیم؟ این تفاوت بین ما است و هر دوی اینها مهم است. در دستورالعملی که آمد من هم اول فکر کردم ممنوع شد بعد که بیشتر خواندم فهمیدم محدود و در برخی موارد ممنوع شد. ببینید؛ از نظر من حریم گسل صد در صد محترم است ولی برای من مهندس ما ضوابط طراحی در این رابطه وجود دارد و ما باید در حریم گسل ساختمان را بر آن اساس طراحی کنیم. ما الان آیین نامه‌هایی داریم که در آن طراحی برای حوزه نزدیک و حوزه‌هایی که خیلی نزدیک نیستند طراحی می‌کنیم، یعنی در طراحی خود تمام اینها را لحاظ می‌کنیم. زلزله حوزه نزدیک به ما یک پیک نیرویی مثل ضربه می‌دهد که آن را در طراحی خود لحاظ می‌کنیم. با این وجود چه اشکالی دارد که ریسک نکنیم و اصلا روی گسل ساختمان نسازیم؟ ناطقی الهی- این ممنوعیت برای شهری مثل تهران بسیار غیرمنطقی است چون این شهر ساخته شده، اگر از اول می‌خواستیم چنین مسائلی را رعایت کنیم منطقی‌تر بود. الان تصور کنید اگر موضوع حریم گسل مطرح شود چه زمین‌هایی از بین می‌رود چه املاکی بالاتر می‌رود. ما نمی‌توانیم که به مسائل حقوقی یک مسئله توجه نکنیم. گفتم ما ضوابط طراحی داریم من هم موافق این نیستم که درست روی گسل ساختمان بسازیم ولی گذاشتن این قانون را یک شب معقول نمی‌دانم چون تبعاتش بسیار زیاد است. متخصصین بروند روی مسائلی مثل چیستی زلزله و گسل کار کنند و جامعه مهندسی با داشتن این پارامترها و احتمالات طراحی‌های خود را انجام دهد، من می‌خواهم بگویم که شما نگران گسل نباشید من هم که مهندس زلزله هستم با گسل زیاد کار ندارم، تهران مثل کالیفرنیا ساخته شده است. اینکه الان بخواهند اطراف حریم گسل را صاف کنند یعنی بیشتر کالیفرنیا باید از بین برود. پس عقل حکم می‌کند که ما یک شب قانون تصویب نکنیم و مسائل فنی، حقوقی و ابعاد اجتماعی آن را در نظر بگیرم. در آیین‌نامه آمده بود که در حریم گسل بیمارستان نباید ساخته شود چه اشکالی دارد یک بیمارستان یک طبقه در حریم گسل بسازیم مگر آن افراد نیاز به بیمارستان نخواهند داشت؟ قوانین باید بر اساس واقعیت‌ها و به شکل اصول تصویب شوند من مهندسم و می‌توانم قول بدهم در چند متری گسل و نه روی گسل، ساختمان طراحی کنیم، این یعنی از نظر من مهندس سازه، ساخت و ساز روی گسل با احترام به گسل، قابل اجرا است. از سویی محدوده‌ی گسل هم برای من آنقدر مشخص نیست، یعنی یک خیابان آن سوی محدوده امن است؟ پس به طور خلاصه قوانین باید عاقلانه باشد، نباید هم اجازه بدهیم چنین اتفاقی در شهرهای جدید بیافتد. مثلا الان در پردیس شهری را ساختیم که محل برخورد دو گسل است. این کار بدی بوده ولی آیا می‌توانیم در تهران این مسئله را حل کنیم؟ ما فقط باید ساختمان‌هایی که در این محدود هستند را مقاوم سازی کنیم، راه اینکار را هم بلدیم. در نتیجه باید به گسل‌ها احترام قائل شویم ولی چنین قانون یک شبه‌ای کاری من درآورده است. زارع- من درباره این قانون حرف نمی‌زنم و درباره حریم گسل حرف می‌زنم. ببینید فرمایشان آقادی دکتر درست است اینها نقدهای منطقی و درستی است. ولی به نظر من حریم را باید به عنوان دو آیتم درست نگاه کنیم. یک بخش مربوط است به حریم تغییر شکل، برای مثال شما یک لوله‌ای دارید که امکان دارد هنگام زلزله شکلش تغییر کند، یا مثلا تونل مترویی در آن ناحیه وجود دارد باید برای حفاظت از آن یک فناوری خاصی برای جلوگیری از تخریبش در محل گسلش در هنگام زلزله به کار ببریم اینجا سوال به وجود می‌آید؟ که بر اساس علم امروز اگر گسلش رخ دهد د تا چه محدوده ای را دفورمه می‌کند و موجب تغییر شکل می شود؟ حتی بخشی از اکثر آیین‌نامه‌های دنیا که چه در کالیفرنیا چه در نیوزلند وجود دارد از این جنس است. این برای جامعه‌ای است که می‌خواهد به این موضوع توجه کند اگر جامعه نمی‌خواهد توجه کند که اصلا ما بحثی هم نداریم، یعنی نمی‌شود که قانون وجود داشته باشد و ما هرکاری غیر قانونی که می‌خواهیم انجام دهیم. برای مثال شاه لوله انتقال بنزین در تهران داریم یا می‌دانیم خط ۷ مترو از گسل فعال عبور می‌کند، اگر این سوال مطرح است که باید درباره این خط انتقال بنزین یا تونل خط ۷ ملاحظاتی در نظر گرفته شود به نظر من باید مسئله حریم را وارد صحنه کنیم و بگوییم که بر اساس علم امروز چه فناوری هایی برای افزایش ایمنی یا در نحوه ساخت تونل مترو و همچنین برای عبور قطارها در نظر گرفته و به کار برده ایم. موضوع دوم که خیلی مهم است از دید شهرسازی است، فرض کنید سال ۱۳۷۰ است شمال تبریز باغ میشه هنوز روستا است و این سوال وجود دارد؛ آیا مجاز هستیم آنجا شهرسازی کنیم؟ از نظر من نه مجاز نیستیم چون این اتفاق معرضیت شهروندان تبریزی را در آینده در مقابل زمین لرزه افرایش می‌دهد، چون علاوه بر گسیختگی احتمالی در اثر گسلش در هنگام زلزله، احتمال وقوع زمینلغزش در هر رخداد زمینلرزه بالاست و ضمنا اثر تشدید خاک نرم و اثر جنبش شدید در حوزه نزدیک گسل زمینلرزه ای موجب تخریب های بیشتری در زلزله محتوم تبریز می‌شود. پس به طور کلی من مخالف توسعه شهر به صورت آپارتمان سازی و ایجاد تجمع های انسانی در نزدیک یا روی گسل فعال هستم، من محافظه‌کار هستم و می‌گویم نباید شهر پردیس را می‌ساختند، نزدیک ۴۰۰ آپارتمان ناامن ۱۰ طبقه آنجا ساخته شده است، این منطقه در فاصله 10 کیلومتری تلاقی گسل شمال تهران و گسل مشا توسعه یافته، الان حدود 60 هزار جمعیت در آن مستقر هستند و برای 300 هزار نفر و در نهایت 700 هزار جمعیت در آن برنامه ریزی کرده اند. این کار یعنی افزودن به جمعیت در معرض آسیب زلزله محتوم بعدی ناطقی- اگر دقت کنید دکتر زارع هم از خط لوله یا مترو می‌گویند، این جزو ضوابط نزدیک گسل است، این در طراحی لحاظ می‌شود ولی من یک کلمه‌ی دیگر هم به کار بردم آنهم «محیط ساخته شده» است، من هم با آقای دکتر موافقم که اگر بدانیم در جایی گسل است قطعا می‌گویم که به آن سمت نرویم. ولی شما درباره شهری صحبت می‌کنید که مثل تهران یا لس آنجلس ساخته شده. اگر خواستید یک خط لوله بزنید این جزو طراحی است و مهندس کاری می‌کند که تغییر شکل را در آن لحاظ کند. فکر می‌کنم دکتر زارع و من داریم یک حرف را می‌زنیم ولی با تاکیدات مختلف. من به عنوان یک مهندس باید بتوانم طراحی کنم این موضوع که بخواهم لوله را روی گسل طراحی کنم در آیین نامه من لحاظ شده است. همانطور که من اینکار را در مناطق مختلف انجام داده‌ام. ولی اگر به این آیین نامه هم دقت کنید که می‌گوید در حریم گسل در تهران، این شهر ساخته شده است ما باید حریم گسل را مشخص کنیم و تمهیدات ویژه‌ای برای ساختمان‌های آن لحاظ کنیم. نمی‌شود که این شهر را نابود کرد. در آمریکا ایستگاه رئاکتور اتمی نزدیک گسل سن آندرس است حالا باید چه کار کرد؟ رئاکتور را که نمی‌شود از بین برد فقط باید تقویتش کرد. من هم موافقم نباید پردیس را می‌ساختیم. من مسئول آسیب‌پذیری پالایشگاه پتروشیمی شیراز بودم زیر دست این یک شهرک مرودشت وجود دارد که الان ۱۰۰ هزار نفر جمعیت در آن زندگی می‌کنند. ما در آنجا تانک آمونیاک داریم که اگر کوچکترین نشتی بدهد افراد درجا می‌میرند. باد هم از طرف پالایشگاه به سمت مرودشت است، من هم می‌گویم این نباید ساخته می‌شده. برای شهری مثل تهران باید با واقعیت کنار بیاییم و به جای ممنوعیت محدود کنیم، حتما قوانین طراحی حوزه نزدیک را رعایت کنیم و برای مردم این مشکل را ایجاد نکنیم که این سمت خیابان امن است این سمت خیابان ناامن. وضعیت شهر تهران مشخص است، فرض کنیم هیچگاه در توسعه این شهر به گفته دکتر زارع مسئله‎‌ای نداشته باشیم و زلزله‌ای که در ازگله آمد در تهران هم بیاید، چه انتظاری باید داشته باشیم؟ ناطقی‌الهی- ببینید زلزله یک مسئله پیچیده‌ای است، یک زلزله ۷.۲ در تهران یک سناریو وحشتناک غیرقابل تجسم است. به نظر من اصلا دربارش فکر نکنیم چون ابعادش قابل تصور نیست، آسیب پذیری به پارامترهای مختلفی بستگی دارد مثل محتوای فرکانسی، طول مدت زمان رخ داد و یکی قدرت زلزله. باز بستگی دارد بستر خاک چه باشد، خاک تهران با کردستان تفاوت دارد. خاک ما از شمال تهران تا جنوب تهران ۱۵۰ تا ۳۰۰ متر آبرفت است، اینجا اتفاقات مختلفی می‌افتد،. پس نمی‌توان خیلی نسخه پیچید ولی تصور مهندسی من این است که بزرگترین فاجعه ۳ قرن گذشته در تهران رخ می‌دهد. در یک سخنرانی هم گفتم شاید بزرگنمایی هم کرده باشم ولی گفتم باید مثل چرنوبیل ماشین‌های بتون اینجا را مسدود کنند، اگر پارامترهایی که نگرانشان هستیم با این ساخت و سازی که داریم، با این شریان‌های حیاتی، با این توان مدیریت از نظر من فاتحه تهران باید خوانده شود. بارها بر اساس مطالعاتی کردم گفته‌ام که مثل چرنوویل باید کامیون‌های بتن را آورد و تمام شهر را با بتن پر کرد. چون در این حالت، تحت هیچ شرایطی ما امداد، نجات، جستجو، آزاد کردن مردم از زیر آوار، حمل و نقل و ... نداریم و باید منتظر آمار وحشتنانک مرگ و میر، موش‌های تهران، آتش‌سوزی بعد از زلزله و ... باشیم. من همیشه گفتم که درباره بعد از زلزله وقتی چشمانم را می‌بندم شهر را با آتش می‌بینم. در ۹۰ درصد خانه‌ها علمک‌ها پشت دیوارهای آجری هستند که خواهند ریخت و پشت این دیوارهای آجری هم کنتر برق وجود دارد. دیوار آجری می‌ریزد علمک می‌شکند، برق جرقه می‌زند و تا تخلیه گاز تهران بزرگ بخواهد صورت بگیرد ما سوختگی وحشتناکی خواهیم داشت. فرض کنید ۲۰ درصد ساختمان‌ها سالم باشد، شهری که ۸۰ درصدش از بین رفته و شریان‌های حیاتی دیگر در خدمت نیست دیگر به چه دردی می‌خورد؟ یکبار به مردم تهران گفتم اگر می‌توانند از تهران بروند، این حرف دل من است. من هم اگر می‌توانستم بدون شک دست خانواده و مادرم را می‌گرفتم و از این شهر می‌رفتم. اصل قضیه این است که دولت وظیفه‌ی بسیار حساسی دارد که آن را نادیده می‌گیرد، در تهران شهرداری، شهرداری مناطق و شورای شهر کلید اصلی این شهر هستند. من در تمام بحث‌ها گفتم که توسعه تهران در توقف توسعه تهران است! یعنی تهران نباید به سمت گسترش برود. شاید رئیس شورای شهر به پیامدهای جمعیت ۲۰ میلیونی پی نبردند وگرنه همین الان باید گروه‌های اضطراری باید شکل بگیرد تا ازاین اتفاق ممانعت شود. تا کی می‌خواهیم واقعیت را نبینیم؟ استاد زارع گفتند که اول باید قبول کنیم که یک مسئله وجود دارد. یا ما متخصصان داریم دروغ می‌گوییم یا یک واقعیتی هست. اگر واقعیتی هست شورای شهر و شهرداری‌ها باید تفکر خود را تغییر بدهند. من همین الان از شهرداری جدید تهران گله می‌کنم. در دوره قبل هم من منتقد شهرداری بودم الان هم باید دقیق‌تر از این برخورد شود، الان بحث اصلی تهران باید این باشد که چگونه حادثه را مدیریت کنیم. دکتر زارع سرنوشت تهران چه می‌شود؟ زارع- نمی‌دانیم سرنوشت تهران چه می‌شود، چون هیچکس نمی‌داند اگر در گسل شمال تهران زلزله ۷.۲ ریشتری بیاید با عمق ۲۳ کیلومتر مانند ازگله بیاید، تبعات آن اتفاق چیست. تبعات این اتفاق به شکل کلی حرف‌هایی است که استاد ناطقی گفتند ولی هیچ اطلاعات دقیقی از آن نیست. پس اعداد و ارقام بسیار متفاوت است. تلفات زلزله بم از ۱۰۶ هزار نفر جمعیت، حدود ۳۰ هزار نفر است. یعنی چیزی حدود ۲۵ درصد جمعیت بم از بین رفته است اگر این اعداد را برونیابی کنیم به تهران، اعداد خیلی بزرگی به دست می‌آیند که امیدواریم این اتفاق زمانی ‌بیافتد که ما به آگاهی زیادی رسیده باشیم و برنامه های افزایش ایمنی و برنامه جاع کاهش ریسک را مانند کشور های مکزیک و ژاپن عملیاتی کرده باشیم. از نظر میزان خسارت تا چندین سال از رشد اقتصادی دور می‌شویم، به لحاظ امنیت حتما مشکل جدی می‌بینیم و از نظر تولید ناخالص ملی هم آسیب جدی می‌بینیم چون حدود ۴۰ درصد از گردش اقتصادی کشور در محدوده تهران رخ می دهد . پس مشکلی که در طی ۵۰ سال به وجود آمده در یک شب حل نمی‌شود و یک فکر ۳۰ تا ۵۰ ساله برای اجرای برنامه اصلاحی و کم کردن از آسیبهای احتمالی می‌خواهد. کسانی که اهل تحقیق و علم هستند برآوردهایی دارند که خوشبینانه نیست و قسمتی از آن را استاد ناطقی توضیح دادند، وقتی ما می‌گوییم سناریو باید ببینیم بزرگای خود اتفاق، تبعات آن و راه‌های مقابله با آن چیست. به نظر می‌آیند هنوز یکی از مشکلات ما این است که به طور دقیق سناریو این اتفاق را نداریم، مثلا اگر کانون زلزله در میدان انقلاب باشد چه اتفاقی می‌افت؟ شخصیتهای در در سطح مسئولان نظام مانند سرلشکر رحیم صفوی به این موضوع توجه ویژه ئدارند، چرا که بخشی از تز دکترای ایشان بوده که یکی از تهدیدات علیه نظام را زلزله تهران تعیین کرده است. همین اخیرا هم دیدم اخیرا که گفتند دو تهدید مهم تهران در ۱۰ سال آینده جمعیت و زلزله است. ناطقی- دو دفعه من هم خدمتشان رسیدم و دیدم چقدر علمی این موضوع را بررسی کرده اند زارع- به نظر می‌رسد تعداد افرادی که این حرف را بزنند خیلی زیاد نیست. خود آقای دکتر روحانی زمانی که دبیر شورای عالی امنیت ملی بود صحبت‌های خوبی داشتند. ولی اخیرا من اظهار نظر علنی و پیگیری جدی از ایشان در جایگاه ریاست جمهوری ندیده ام. به نظر من باید در قسمت سازمان‌های اجرایی مربوط به امداد و نجات و ... آدم‌های حسابی و فارغ التحصیلان دانشگاههای درجه یک داخلی و خارجی وارد شوند. هم می‌توانیم از داخل کشور این افراد را بیاوریم هم از ایرانیان مقیمخارج. مدیران اجرایی ما باید آدم‌های درجه یک، باهوش، با سواد و توانایی بالا و مسلط به یکی دو زبان خارجی باشند. چرا در ایران فقط نخبگان فقط در دانشگاه ها و پژوهشگاه‌ها و بخش خصوصی و اخیرا در شرکت های دانش بنیان جذب می شوند؟ ما به نخبگان درجه یک در سطح مدیریت و کارشناسی اجرایی در بخش دولتی مان به ویژه در زمینه های مرتبط با زلزله و سوانح طبیعی و مدیریت بحران نیاز جدی و اساسی داریم. شما می‌گویید اگر تهران زلزله بیاید باید در این شهر را ببندیم، اما در سال ۱۹۸۵ در مکزیکوسیتی زلزله آمد ولی مردم این کشور آنقدر امیدوار بودند سال بعدش هم در این شهر جام جهانی برگزار شد و شهر را ساختند. ناطقی- یک نکته‌ای هست؛ در مکزیکوسیتی خسارت سنگینی به ساختمان‌های بلند وارد شد اما این زلزله ۴۰۰ کیلومتر دورتر از شهر رخ داد این باعث شد فقط ساختمان‌های بلندشان بریزند و کل این شهر نابود نشود، ساختمان‌های کوچک ماندند. اگر الان هم در قزوین زلزله بیاید ممکن است فقط برج‌های ما آسیب ببینند. من در حرف‌های خودم زلزله‌ای را گفتم که کانونش در شهر تهران باشد، در مکزیکو سیتی مرکز زلزله ۳۲۵ کیلومتری شهر بوده. ببینید خاک یک نوع فیلتر است، به همین دلیل فرکانس‌های مختلفی به ساختمان‌ها می‌رسد و در زلزله‌ای که مرکزش در شهر باشد همه‌ ساختمان‌های یک طبقه‌ ما هم از بین می‌روند. ولی اگر زلزله با فاصله رخ بدهد ساختمان‌های بلند ما خراب می‌شوند. ولی ما باید شهرمان را برای بدترین سناریو آماده کنیم. یک نکته مهمی وجود دارد و این است که متخصص‌های ما دروغ نمی‌گویند و اگر دارند حساسیت نشان‌ می‌دهند چون عمق فاجعه را می‌بینند در حد توان خود این غم را نشان می‌دهند. ما چیزهایی را داریم می‌بینیم که شاید هیچکسی نمی‌بیند. من الان سناریویی را می‌گویم که شاید ذهن دولتمردان را قلقلک دهد. تصور کنید بدترین زلزله‌ای که پیش بینی شده اتفاق بیفتد؛ در زلزله تهران فرودگاه مهرآباد تبدیل می‌شود به پایگاه امداد بین‌المللی، تمام هواپیما‌ها وارد می‌شوند و تحت عنوان کمک و امداد در فرودگاه مهرآباد نیرو و وسیله پیاده می‌کنند. ما همیشه گفتیم کشورهایی داریم که با ما دشمن هستند درست مثل اتفاقی که هائیتی اتفاق افتاد و آمریکا به این کشور نیرو فرستاد. تصور کنید در آن زمان هواپیمای کشورهای دشمن با نیروها وارد شهر شوند آیا ما آن زمان ‌می‌توانیم نظام را نگه داریم؟ هدف من از طرح این سناریوی خیالی این است که بگویم ابعاد وقوع این زلزله می‌تواند خیلی خطرناک باشد ما به عنوان متخصص این مسائل را می‌بیینیم ولی خب دلیلی نمی‌بینیم که عمق فاجعه را بگوییم و فقط به همین بسنده می‌کنیم که بگوییم دولت مردان، مسئولین مردم،داستان وسیع‌تر از چیزثی است که داریم بیان می‌کنیم. شما بزهکاری‌هایی که می‌تواند رخ بدهد را تصور کنید، مطلب جدی است و اگر ما داریم با شدت حرف‌هایی می‌زنیم که یک مقدار بودار است تمام دلیل این است که ما عمق فاجعه را مقداری بیشتر از بقیه می‌بینیم و کشور عزیزمان و دولت و نظام عزیزمان را دوست داریم. وگرنه ما هم می‌توانیم مثل بقیه برویم و زیاد به این مسئله اهمیت ندهیم، آقای زارع تصوری از این داستان دارند که به من که همکارش نمی‌گوید یا استاد عکاشه وقتی در تلویزیون بحث می‌کند عمقی را می‌بیند که من نمی‌بینم. جمله آخر هم بگویم، در مکزیک نسلی تربیت شد که در ۳۰ سال تغییرات رخ داد، ما تا زمانی که اینکار را نکنیم و به حرف کسانی که درست می‌گویند اعتقاد نداشته باشیم هیچ اتفاقی نمی‌افتد و باید با بانکرهای بتنی آماده باشیم. زارع- تا سیستم پاسخگویی در کشور ایجاد نشود هر کسی هر کار خلافی دلش می‌خواهد انجام می‌دهد، شما با پول می‌توانید همه کار انجام دهید اگر بخواهید این فکر را تغییر بدهید در همه بخش ها باید باید سیستم پاسخگویی وجود داشته باشد، باید بتوان مقصران توسعه غلط تهران را معرفی و نقد کرد، و آنها هم باید پاسخگو باشند، چنانکه باید در مورد سازندگان و تحویل گیرندگان بیمارستان های سرپل ذهاب و اسلام آباد غرب و ساختمانهای مسکن مهر در این شهر ها نقد و پاسخگویی جدی و پیگیری وجود داشته باشد، که خوشبختانه این موضوعات اکنون در دستگاه قضایی در حال پیگیری است. اتفاقاتی که برای تهران افتاده افراد باید بتوانند در آکادمی مورد بحث و نقد جدی دانشمندان قرار گیرد و فضایی ایجاد نشود که خود همکاران دانشگاهی و پژوهشگاهی یکدیگر را از ورود به این مسایل جدی و اساسی ملی ما نهی کنند، چرا که این بحث ها را یا بی فایده بدانند و یا مایه دردسر. . وقتی یک استادی مثل استاد عکاشه نقد میکنند و این جریان گفتگو هم در آکادمی و هم در عرصه عمومی باز میشود، امکان مشخص شدن مشکلات و یافتن راه حل فراهم می شود. سیستم پاسخگو نیز با پیگیری ملزم به پاسخگویی می شود. آزادی آکادمیک از این جهت برای حل معضلی مانند زلزله تهران حیاتی است. منبع
  5. زلزلهِ فساد در سیستم معیوب ساخت‌وساز سرپوش اقتصادی - مسکن مهر بی پدر و مادر بود- رضا نحوی ـ یک‌شنبه شب گذشته زمین‌لرزه‌ای قوی به اندازه ۷.۳ ریشتر غرب ایران را لرزاند که بیش از ۴۴۰ کشته بر جای گذاشت و هزاران نفر را روانه بیمارستان‌ها کرد. در همین رابطه یک روز پس از آن که اسحاق جهانگیری بیشترین خانه‌های قربانی زلزله اخیر را متعلق به مسکن مهر دانست، رئیس سازمان نظام مهندسی ایران خبر داد که این سازمان «هیچ نظارتی» بر ساخت این پروژه نداشته است. در همین رابطه، به سراغ مهندس احمدرضا سرحدی، عضو پیشین سازمان نظام مهندسی رفتیم تا از ایشان درباره دلایل گسترده بودن ابعاد فجایع طبیعی در ایران در حوزه ساخت‌وساز و مسکن بپرسیم. او به «همدلی» گفت: واقعه زلزله تاسف‌آور غرب ایران واقعیتی تلخ و گریزناپذیر است؛ چراکه کشورمان روی گسل‌های زلزله قرار دارد و گریزی از آن نیست و هر چند وقت یک‌بار اتفاق می‌افتد. بنابراین ما باید ساختمان‌هایی داشته باشیم که در مقابل این حوادث طبیعی مقاوم باشد. در ادامه مشروح این گفت‌وگو از نظرتان می‌گذرد: فاجعه زلزله غرب کشور بار دیگر ما را متوجه نقص‌هایمان در بخش‌های زیربنایی و زیرساختی کشور کرد. بفرمایید چرا در ۴۰ سال گذشته دست به صنعتی‌سازی در بخش ساخت‌وساز نزده‌ایم؟ آنچه ما شاهدش هستیم، کم‌توجهی مسئولان به مسئله سلامت و مقاومت ساختمان‌ها و ایمنی آن‌ها است.سال‌های سال است که کارشناسان هشدار می‌دهند که ساختمان‌ها را با ایمنی بالا بسازید اما کدام گوش شنوا؟ سال ۶۸ که زلزله رودبار آمد، از آن موقع که آیین‌نامه ۲۸۰۰ در راستای مقاوم‌سازی ساختمان‌ها تصویب شد، در ابتدا یک‌سری کارهای اصولی انجام شد ولی مانند سایر برنامه‌ها رها شد. اگر از آن موقع تاکنون، ساختمان‌ها را براساس آیین‌نامه‌های دارای پشتوانه فنی و کار کارشناسی مثل آیین‌نامه‌های مربوط به زلزله و آیین‌نامه ۲۸۰۰ بنا می‌کردیم، یعنی دست به صنعتی‌سازی در حوزه ساختمان می‌زدیم و با مصالح مناسب، نظارت و اجرای مناسب انجام می‌دادیم، در حال حاضر با این ابعاد از فاجعه مواجه نمی‌شدیم. شاید ۸۰ درصد از ساختمان‌های ما در مقابل زلزله مقاوم بودند ولی باید بپذیریم که کوتاهی شده است. از علل و ریشه‌های این سهل‌انگاری بگویید. قانون نظام مهندسی در سال ۱۳۷۴ تصویب و ابلاغ شد. از آن سال الزام شد که تمام ساخت‌وسازهای شهری باید تمام قواعد ملی ساختمان را رعایت کرده و بایستی سازندگان دارای صلاحیت فنی باشند، کارگران باید ظرف ۱۰ سال باید تماماً مهارت فنی و آگاهی پیدا کرده و کارت مهارت فنی اخذ می‌کردند. مصالح باید استاندارد قابل قبول می‌بود. همه این مسائل بر روی کاغذ ذکر شده اما در عمل شاهد پروسه و سیکلی معیوب بوده‌ایم. سه عامل مهم در بخش ساخت‌وساز وجود دارد، نظارت، اجرا و مصالح است. از تیرچه و ستون تا آهن و... همه باید استاندارد باشد. خوب می‌دانیم هیچ کنترلی بر استاندارد مصالح وجود ندارد. من به شما عرض می‌کنم که نه در تولید بتن کنترلی وجود دارد نه در تولید آهن نظارتی هست؛ ما آهنی وارد می‌کنیم که با چکش می‌شکند. خوب این مصالح بدون هیچ کنترلی در انبوهی از ساختمان‌های شهری و روستایی مورد استفاده قرار می‌گیرد و مابقی مصالح دیگر هم هیچ‌گونه استاندارد مشخص و قابل قبولی ندارند. بعد از آن به اجرا کننده می‌رسیم. بر‌فرض اینکه مصالح استاندارد به دست پیمانکاران می‌رسد، آن‌ها باید اجرایی مناسب داشته باشد. فاجعه اینجاست که ما مجری دارای صلاحیت نداریم. این را براساس واقعیت موجود به شما می‌گویم، ۹۰ تا ۹۵ درصد از ساختمان‌های پایتخت، بدون مجری ذی‌صلاح در حال ساخت است. مجری ذی‌صلاح یعنی کسی که صلاحیت ساخت‌وساز داشته باشد. ما فقط با بساز و بفروشی یا به بیان عامیانه «بساز و بندازی» مواجهیم. یک روز پس از آنکه معاون اول رئیس‌جمهور ایران بیشترین خانه‌های قربانی زلزله اخیر را متعلق به مسکن مهر دانست، رئیس سازمان نظام مهندسی ایران خبر داد که این سازمان «هیچ نظارتی» بر ساخت این پروژه نداشته است. در این باره بفرمایید؟ ابعاد فاجعه فراتر از این حرف‌هاست. مهندس ناظر حتی در جاهایی هم که حضور دارد هم حضورش خنثی است؛ یک سیستم معیوبی نیاز به مهندس ناظر را بی‌معنی کرده است. بگذارید تا با ضلع دیگر حوزه مسکن یعنی نظارت این موضوع را شرح دهم. قانون‌گذار در قانون نظام مهندسی کنترل ساختمان را به عهده سازمان نظام مهندسی گذاشته است؛ این در حالی است که این سازمان هیچ‌گونه قدرتی ندارد که اولاً ناظرش بخواهد جلوی این کار را بگیرد، ثانیاً اینکه اگر هم ناظری بخواهد کارش را درست انجام دهد، با موانعی اساسی برخورد می‌کند. مهندس ناظر که پلیس ساختمان نیست. مهندس ناظر فقط می‌تواند گزارشش را به شهرداری و پلیس ساختمان ارائه کند. شهرداری ابداً هیچ‌گونه علاقه‌ای ندارد که جلوی ساختمان را از نظر استحکامی بگیرد. اگر به گزارش مهندس ناظر توجهی می‌کند، صرفاً از باب تعلقات معماری است. یعنی آن‌جایی که اضافه بنایی هست، تغییر کاربردی وجود دارد و... بلافاصله وارد می‌شود؛ چرا؟ چون از قِبَل ورود به خاطر اضافه بنا می‌تواند درآمدی کسب کند. چرا شهرداری به اصول مقاوم‌سازی و زیرساختی ساختمان بی‌توجه است؟ به دلیلی این است که شهرداری، مهندس ناظر را مزاحم می‌داند. شهرداری نمی‌خواهد که مهندس ناظر مدام به مالک گیر بدهد یا بخواهد کار ساخت‌وسازش را تعطیل کند. شهرداری می‌خواهد مالک هرطور که دلش می‌خواهد، ساختمانش را بسازد و مشخص است وقتی حضور مهندس ناظر در ساخت‌وساز کم‌رنگ می‌شود، تخلفات زیادی انجام می‌شود. اینگونه باز شهرداری با اخذ جریمه از مالک منتفع می‌شود و این سیکل معیوب به شکلی دایره‌وار ادامه می‌یابد. خوب این نظام معیوب و عدم همکاری شهرداری با نظام مهندسی باعث شده که نظام مهندسی مایوس شود. در حال حاضر نظارت‌هایی که در سطح کشور و پایتخت داریم، نظارت‌های صوری است و واقعی نیست و هیچ‌کس برای نظارت واقعی و مهندسی، اهمیتی قائل نیست. نه بساز و بفروش می‌خواهد مهندس ناظر سر کارش باشد و نه شهرداری و متاسفانه نظام مهندسی هم به این وضع عادت کرده است. البته این را هم بگویم که قوانینی که در وزارت راه و شهرسازی مطرح شده و به تصویب رسیده، ناکارآمد است؛ قواعدی است که صوری‌کاری را تقویت می‌کند. به بیانی دیگر، نظام کاغذبازی و بورکراتیک موجود هم باعث بازتولید بیشتر صوری‌کاری و نظارت‌های غیرواقعی شده است. پس می‌بینید ما با سیستمی که در لایه‌های مختلفش ناکارآمد و دچار اخلال است، مواجهیم. و من تلاش می‌کنم این سیستم را تا حد امکان برای شما ترسیم کنم تا بفهمیم که چرا به فاجعه ساخت پروژه مسکن مهر در بخش دولتی و ساخت‌وسازهای غیرفنی در بخش خصوصی رسیده‌ایم. برای مثال در شرایطی که کار ساخت‌وساز خوابیده و شرکت‌های زیادی هم وجود دارند، در آنی به شرکتی گفته می‌شود شما یک‌ میلیون مترمکعب ظرفیت کار دارید؛ مشخص است نوعی رقابت ناسالم بین شرکت‌های ساخت‌وساز شکل می‌گیرد. همین‌طور این رقابت ناسالم بین مهندسان هم ترویج می‌شود. رقابت ناسالم مهندسان یعنی اینکه به میل سازنده و بساز بفروش، با گرفتن پول کمتری بحث نظارت را هم به شکلی صوری پیش ببرند. شما یک سیستم معیوب را به‌خوبی ترسیم کردید. حالا این وضعیت معیوب و این همدستی فراقانونی چند ضلع ساخت‌وساز، مثل شهرداری وازرت راه و شهرسازی و پیمانکار، در نهایت منجر به فاجعه‌ای در ابعاد ملی می‌شود که نمود عینی‌ آن را در پروژه مسکن مهر می‌بینیم. مشخصاً در ارتباط با مسکن مهر و خساراتی که در چند روز گذشته به بار آمده بفرمایید. آنچه من شرح دادم، بیشتر به وضعیت کلی بخش خصوصی در ساخت‌وسازهای شهری برمی‌گردد. حالا از این زیباتر، به مسکن مهر می‌رسیم. مسکن مهر همین نظارت صوری را که درباره بخش خصوصی گفتم هم نداشته است. ببینید عمق این فاجعه تا کجا بوده که سازمان نظام مهندسی می‌گوید بر مسکن مهر نظارتی نداشته است. همین مجری اسمی را هم نداشته است. سازنده بساز و بفروش بخش بخش خصوصی برای اینکه بتواند ساختمانش را راحت‌تر و با پول بیشتری بفروشد، بالاخره سعی می‌کند استانداردها را هرچند اندک، رعایت کند. مسکن مهر این کمترین اقدام را هم ندارد. یعنی کمترین اصول اخلاقی و وجدانی هم رعایت نشده است. مسکن مهر یک مسکن بی‌پدر و مادری بوده که هیچ متولی‌ای نداشته است. و اینگونه شد که یک عده آدم‌های بی‌انصاف و فرصت‌طلب، با استفاده از بنجل‌ترین مصالح برای ارزان تمام کردن قیمت نهایی مسکن، و با استفاده از نیروی انسانی ناکارآمد و فاقد شناخت و بی‌هیچ نظارتی، ساختمان‌هایی را ساختند که به نام مسکن مهر می‌شناسیم. ابعاد فاجعه‌آمیز بودن این طرح فراتر از این حرف‌هاست که در این گفت‌وگو مجالش نیست. تنها اینکه ساخت این مسکن‌ها و حرف‌های حماسی متولیان مسکن مهر، یک وضعیت گروتسک را ایجاد کرده که هم تراتژدی و هم مضحک است. مثلاً یکی از مسئولان وقت گفته بود این مسکن‌ها در برابر هشت ریشتر زمین‌لرزه مقاومت دارند. برای فرو ریختن این شبه‌مسکن‌ها اصلاً نیازی به زلزله نیست. الآن در همین ۲۰ کیلومتری شهر تهران در پیشوای ورامین، ۲هزار و ۷۰۰ واحد مسکن مهر ساختند، بی‌آنکه زلزله‌ای بیاید، بادی بوزد یا طوفانی بیاید، در زمین فرو رفته است. یکی می‌گوید این نشست به دلیل فاضلاب است، دیگری می‌گوید به علت اینکه خاکش را درست آزمایش نکردند، دیگری می‌گوید نشست زمین است، مصالحش نامناسب بوده ولی آنچه در نهایت وجود دارد، اینکه ۲هزار خانواری که در این خانه‌های قوطی‌کبریتی زندگی می‌کردند، الآن آواره شده و ساختمان‌هایشان بدون اینکه یک ریشتر زلزله‌ در کار باشد، کج شده و احتمال فروریزی دارند. نهادهای مرجع لرزه‌نگاری بین‌المللی هشدار داده‌اند که ایران به خاطر قرار داشتن روی گسل‌های فراوان، امکان دارد در معرض زلزله‌های بزرگ دیگری قرار دارد. از سویی با چنین وضعیت وخیم زیرساختی در حوزه مسکن و سایر بخش‌ها که شما بیان کردید، مواجهیم. این اتفاق اگر در تهران بیفتد، بی‌تردید فاجعه‌ای بزرگ اتفاق خواهد افتاد. در چنین وضعیتی نمی‌توان به گذشته برگشت. آیا راهکاری برای کنترل این بحران پیش از وقوع فاجعه‌ای در ابعاد عظیم‌تر، مثلاً در کلان‌شهرها، وجود دارد؟ فکر می‌کنم استفاده از ضرب‌المثل معروف «جلوی ضرر را از هر جایی بگیری منفعت است» در اینجا کاربرد داشته باشد. درست است، نمی‌توان عقربه‌های ساعت را به عقب برگرداند، به زمانی که آن آیین‌نامه مهم تصویب شد ولی می‌توان جلوی سودجویی را در بخش مسکن گرفت. یکی از ریشه‌های اصلی وقوع چنین بحران‌هایی در سطح کلا،ن سودجویی در حوزه ساخت‌وساز است. سودجویی بساز و بفروش‌ها، سودجویی شهرداری‌ که قوانین را به فروش گذاشته است، باید جلوی این‌ها را گرفت. بسیاری از برج‌های تهران از شمال‌غرب گرفته تا شرق، روی گسل زلزله قرار دارند. از سعادت‌آباد بگیر تا اقدسیه و... بُعد تراژیک ماجرا آنجاست که متولیان می‌دانستند این برج‌های گران‌قیمت، قرار است روی گسل ساخته شوند. باوجود اینکه ممنوع بوده اما شهرداری برای سودجویی بیشتر اجازه ساخت داده است. شما می‌گویید چه باید کرد؟ ساختمان را که نمی‌شود تخریب کرد. میلیارد میلیارد قیمت این ساختمان‌هاست. در حال حاضر ۲۰۰ سال آز اخرین زلزله تهران می‌گذرد و هرچه از زمان آخرین زلزله بگذرد، پتانسیل زلزله جدید بیشتر می‌شود. از‌این نظر، زلزله تهران اگر اتفاق بیفتد، مطمئناً بالای هفت ریشتر خواهد بود. گسل‌های تهران مثل نارنجک‌هایی هستند که هرآن ممکن است ضامن‌هایشان کشیده و انفجاری بزرگ ایجاد کنند.در چنین شرایطی با حجمی عظیم از ویرانی و تباهی مواجه خواهیم شد. می‌خواهم بگویم هرچند شاید دیر شده باشد، همان‌طور که کارشناسان غربی هم در پژوهشی درباره تهران اعلام کردند که دیگر نمی‌توان برای تهران کاری انجام داد، اما به نظرمن کورسوهایی از امید وجود دارد، اگر اراده‌ای برای تغییر در بین مسئولان وجود داشته باشد. مشخصاً باید چه اقدامی صورت گیرد؟ در وهله اول از همین امروز دولت و شهرداری، با بازتعریف مجدد قوانین و برطرف کردن خلاهای قانونی جلوی بسازوبفروشی‌های تماماً سودجویانه را بگیرند. این نیازمند این است که ورای منافع حزبی و گروهی و سازمانی به منافع ملی بیندیشیم. باید این وضعیت معیوب، این سیکل ناقص و فسادانگیز متوقف شود. از طرفی باید تهران را تا حدود زیادی سبک کرد.ببینید اگر در تهران زلزله بیاید، فاجعه تنها در میزان تخریب زلزله نیست؛ بلکه شرایط بعد از آن است. اگر خدایی‌ناکرده زلزله بیاید، به نظر من هرکس در دم فوت کند، نفع کرده است. چراکه اگر زنده بماند، با حجم عظیمی از آتش‌سوزی و آوارهای ده‌طبقه فرو ریخته در کوچه‌های باریک، فاضلاب روآمده و... مواجه خواهد شد که تباه‌کننده جسم و روح است. شما حساب کنید آوار‌برداری بم چه مدت طول کشید؟ ساختمان پلاسکو در تهران فرو ریخت و آواربرداریش دو هفته به طول انجامید. حالا شما حساب کنید خیابان‌ها تخریب شود، کوچه‌ها بسته شود و... . حتی تصورش هم وحشتناک است. منبع
  6. تلفات ۸۰۰ هزار نفری با یک زلزله ۷ ریشتری در تهران/ ایجاد شبکه لرزه‌نگاری زلزله‌های کشور با ۱۱۰۰ دستگاه شتاب‌نگار/ ۲۰۰ هزار از یک میلیون پلاک ثبتی تهران در بافت فرسوده هستندمنبع: [Hidden Content] رئیس مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی با بیان این‌که چهار منطقه حاد از نظر فرسودگی و ناپایداری در تهران وجود دارد گفت: اگر در این چهار منطقه زلزله‌ای به بزرگای ۷.۲ تا ۷.۳ ریشتر رخ دهد بالغ بر ۸۰۰ هزار نفر تلفات خواهیم داشت. به گزارش خبرنگار پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی محمد شکرچی زاده در پنجمین نشست زلزله تهران که صبح امروز چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ماه با عنوان زلزله تهران و بافت فرسوده در مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی برگزار شد گفت: مرکز تحقیقات ۴۰ سال قبل با هدف تهیه آیین‌نامه دستورالعمل ساخت‌وسازهای مقاوم در برابر زلزله و پس از زلزله‌های مرگبار دهه ۵۰ در جنوب خراسان تاسیس شد. بنابراین فلسفه وجودی مرکز تحقیقات تهیه آیین‌نامه ساختمان‌های ضد زلزله است و بعدها وظایف دیگری به عهده این مرکز گذاشته شد. رئیس مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی با اشاره به تهیه مباحث مختلف مقررات ملی ساختمان افزود: بیشتر مباحث مقررات ملی ساختمان به توضیح درباره مقاوم‌سازی ساختمان در برابر زلزله می‌پردازد که تدوین این مباحث بر عهده مرکز تحقیقات است. وی ایجاد شبکه لرزه‌نگاری و شتاب‌نگاری در مرکز تحقیقات را یادآور شد و ادامه داد: این شبکه با بیش از ۱۱۰۰ دستگاه شتاب‌نگار در سراسر کشور مرتبط است و لرزه‌ها را ثبت می‌کند. همچنین در این مرکز در زمینه ژئوتکنیک لرزه‌ای و معماری و شهرسازی بر اساس مقاومت در برابر زلزله پژوهش‌های خوبی انجام شده است. شکرچی زاده با بیان اینکه ما در مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی کارگروه زلزله تهران را به عنوان یکی از زیرمجموعه‌های سازمان مدیریت بحران تشکیل داده‌ایم تصریح کرد: تهران به عنوان مرکز سیاسی و اقتصادی کشور و یکی از مهمترین پایتخت‌های اثرگذار در رویدادهای منطقه از نظر ژئوتکنیکی ناآرام است و هرازچندگاهی زلزله‌هایی به بزرگای حدود ۳ ریشتر را شاهدیم که نشان می‌دهد باید زلزله تهران به صورت خاص و جداگانه بررسی شود. تحقیقات در خصوص زلزله تهران می‌تواند الگوی دیگر کلانشهرها خصوصا تبریز قرار گیرد که وضعیت بدتری از تهران دارد. وی با اشاره به آیین‌نامه ۲۸۰۰ که در خصوص دستورالعمل‌های ساختمان‌سازی تدوین شده افزود: در این آیین‌نامه نیز به مبحث زلزله اشاره شده که براساس آن شهرداری تهران باید درباره ساختمان‌های بسیار بزرگ که قرار است در مناطق گسل‌خیز تهران ساخته شوند تحقیق کند تا روی گسل بودن یا نبودن محل ساخت و ساز ساختمان‌های بزرگ مشخص شود. در جلساتی که با شورای شهر تهران، سازمان زمین‌شناسی و شهرداری تهران داشتیم محدوده گسل‌های تهران مشخص شده و شهرداری براساس آیین‌نامه ۲۸۰۰ موظف است به ساختمان‌هایی که در محدوده گسل‌ها هستند مجوز ساخت ندهد. تاکید مقاوم‌سازی ساختمان‌های نوسازی شده در برابر زلزله در سند بازآفرینی معاون وزیر راه و شهرسازی افزود: اگر در تهران زلزله‌ای رخ دهد آنچه خسارت‌بارتر از خود زلزله است آتش‌سوزی‌های در اثر ترکیدگی شبکه گازرسانی است. این موضوع در کنفرانس آتش هفته آینده بررسی خواهد شد. سند ملی بازآفرینی بافت‌های ناکارآمد به تصویب هیئت دولت رسیده که در آن بر مقوله مقاوم‌سازی ساختمان‌های نوسازی شده در برابر زلزله تاکید فراوانی شده است. این سند مورد توجه مقامات عالی نظام و هیئت دولت در هفته‌های اخیر واقع شد. وی یادآور شد: در زمانی که مسکن‌سازی مطرح بود این بحث نیز مطرح شد که به جای ساخت مسکن مهر در خارج شهرها بافت‌های ناکارآمد داخل شهرها که از نظر تاسیسات زیربنایی آمده هستند بازسازی شوند اما به این موضوع توجه نشد و ما این فرصت را از دست دادیم. وی خاطرنشان کرد: امروز در تهران بیش از یک میلیون نفر و در سراسر کشور ۱۹ میلیون نفر در بافت‌های ناکارآمد زندگی می‌کنند. در برخی شهرها از جمله بندرعباس تا ۴۰ درصد محدوده شهری بافت ناکارآمد است اما به جای بهسازی این بافت‌ها مسکن مهر را در بیرون شهر ساختیم. بنابراین لازم است تا به کمک بخش خصوصی بافت‌های فرسوده بهسازی و زندگی‌پذیر شوند. البته لزوم رعایت مقاوم‌سازی در برابر زلزله و کاهش ریسک‌پذیری در برابر مخاطرات در بهسازی این بافت‌ها از اهمیت بالایی برخوردار است. عضو هیئت علمی دانشگاه تهران وجود چهار منطقه حاد از نظر فرسودگی و ناپایداری را یادآور شد و اظهار کرد: اگر در این چهار منطقه زلزله‌ای به بزرگای ۷.۲ تا ۷.۳ ریشتر رخ دهد بالغ بر ۸۰۰ هزار نفر تلفات خواهیم داشت به خصوص مناطقی که در نزدیکی گسل شمال تهران و گسل کهریزک قرار دارند، بنابراین وقوع زلزله و فعال شدن گسل‌ها در تهران اجتناب‌ناپذیر است اما زمان آن مشخص نیست. در تهران یک میلیون پلاک رسمی به ثیت رسیده که ۲۰۰ هزار پلاک آن در بافت‌های فرسوده قرار دارند و از ۷۰ هزار هکتار مساحت شهر تهران ۶ درصد در بافت ناکارآمد و ۳۰ درصد در بافت ناپایدار واقع شده است./

درباره ما

انجمن های گفتگوی ایران سازه ، وبسایت تخصصی مهندسی عمران

این انجمن ، نسخه جدید انجمن ایران سازه میباشد

Follow us

×
×
  • اضافه کردن...