رفتن به مطلب

mehabb

Members
  • تعداد ارسال ها

    86
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

  • روز های برد

    45

تمامی مطالب نوشته شده توسط mehabb

  1. حق با شماست هرچند هر دو روش با تعريف كلاسيك سختي اختلاف دارند. با اين حال؛ روش آيين نامه 2800 با روش توصيه شده ASCE يكسان است. البته به نظرم همين خروجي برنامه هم براي مقايسه نسبي سختي ها كافي باشد. به عبارت ديگر با روش خود نرم افزار هم مي توان نامنظمي در توزيع سختي را مشاهده كرد.
  2. با سلام در ادامه نظرات همكاران با توجه به تعريف آيين نامه 2800 ويرايش چهارم از سختي طبقه؛ روش مورد نظر آيين نامه با روش برنامه ETABS متفاوت است. بنابراين قبل از استفاده از روشي كه جناب مهندس قهرماني اشاره فرمودند لازم است بار زلزله اي به نام F از نوع User loads تعريف شود؛ سپس از قابليت اشاره شده استفاده كرد. شكل زير را ببينيد: مي توانيد از ويديوهاي زير كه براي برنامه ETABS 2015 تهيه كرده ام به عنوان راهنما استفاده نماييد. part1.rar Part2.rar
  3. با سلام منحني AISC براي دسته بندي ستون هاي كه الف. كمانش الاستيك بر آنها حاكم است و ب. دسته اي كه كمانش غيرالاستيك حاكم است را در نظر بگيريد. براي حالت الف . مطابق رابطه E3-2 آيين نامه اگر Fe<0.5Fy يا Pu<0.5Py باشد عضو لاغر بوده و حالت حدي پايداري الاستيك حاكم است. آيين نامه در اين حالت ضريب T=1 در نظر مي گيرد تا مقاومت طراحي سيستم برابر هشتاد درصد حد پايداري الاستيك شود. اين مقدار دقيقا برابر با حاشيه اطمينان در نظر گرفته شده در طراحي ستون هاي دسته الف به روش طول موثر است به عبارت ديگر در روش طول موثر داشتيم: phi*0.877*Fe=0.9*0.877*Fe=0.79*Fe كه همان مقدار 0.8 براي روش طرح مستقيم مي باشد(T=1). اما در حالت ب. Pu>0.5Py يا كمانش غيرالاستيك. عبارت 0.8T نرم شدگي ستون قبل از رسيدن به مقاومت نهايي را با كاهش سختي آن لحاظ مي كند. اين ضريب شامل دو قسمت است: T مشابه ضريب كاهش سختي غيرالاستيك است كه در منحني طراحي براي نيروهاي فشاري زياد اعمال شده است اين همان رابطه گالامبوس است و 0.8 هم نرم شدگي اضافي ناشي از اندركنش نيروي محوري و لنگر خمشي را در رابطه وارد مي كند.
  4. اينكه اين روش داراي مشكلات ذكر شده است امر جديدي نيست، تنها ذكر نوشته ايشان از اين نظر اهميت دارد كه فردي داراي اتوريته در توسعه نرم افزارهاي مهندسي سازه به اين نكته تاكيد كرده است. البته بايد حساب روش تحليل طيفي را از روش مودال جدا كرد اين دو كاملا مقوله هاي متفاوتي هستند. روش تحلیل مودال مبنای ریاضی قوی داشته، و پاسخ زمانی آن با روش تاریخچه زمانی کاملا قابل مقایسه است. بنابراین روش تحلیل مودال همچنان به عنوان روشی بسیار موثر برای تفسیر و تحلیل لرزه ای باقی می ماند. گرفتاری اصلی هنگامی بروز می کند که قصد یافتن پاسخ حداکثر سازه ای ناشی از مودهای موثر را داریم. اینکه پاسخ های مودال در یک زمان اتفاق نمی افتد نیاز به استفاده از روش های دیگری را پیش می کشد که در این میان روش SRSS و روش CQC مشهور ترین آنهاست (روش دیگری هم به نام S&M هم وجود دارد که کمی راجع به آن هم سخن خواهم گفت). نکته مهمی که خوانندگان باید به آن توجه کنند این است: اگر صرفا یافتن پاسخ حداکثر کافی باشد می توان با شرایطی حتی با همین روش ها به پاسخ هایی نسبتا مطلوب دست یافت. اما متاسفانه با توجه به طبیعت روابط SRSSو CQC پاسخ در سطح مقطع و سپس سازه، تعادل را ارضا نمی کند زیرا پاسخ ها همواره مثبت اند و این فاقد معنای فیزیکی است و بنابراین ممکن است جواب های طراحی را به میزان قابل ملاحظه ای محافظه کارانه کند. اما اگر صرفا "به دلیلی" پاسخ حداکثر را مطلوب بدانیم آنگاه این روش ها را باید دقیق تر ارزیابی کرد. به طور خلاصه می توان نوشت: - در صورتی که اثرات مودهای بالاتر قابل توجه نباشد، یا فرکانس های متوالی سازه به هم نزدیک نباشد، پاسخ حداکثر بدست آمده از روش SRSS از دقت خوبی برخوردار است. - روش CQC برای اکثر سازه ها پاسخ حداکثر را نسبتا خوب پیش بینی می کند. مگر آنکه سازه صلبیت قابل توجهی داشته باشد یا میزان میرایی به میزان قابل توجهی کم باشد. اما روش S-M که ذکر آن به میان رفت. این روش پاسخ حداکثر را برای تمام سازه ها با دقت خوبی پیش بینی می کند. این روش در سال 1991 توسط Singh % Maldano توسعه داده شد که متاسفانه در نرم افزارهای CSI پیاده سازه نشده است. البته گرفتاری مثبت بودن پاسخ ها در این روش هم به قوت خود باقی است. اگر از نگاه تبليغاتي كمرنگي كه در نوشته ايشان وجود دارد بگذريم توصیه گفته شده در نوشته مبنی بر استفاده از شتابنگاشت های مصنوعی هم باید با ملاحظات ویژه مورد بررسی قرار گیرد. این دسته شتابنگاشت ها و برخی نقص های آنها در قیاس با زمین لرزه های واقعی محل مجادلات و بحث های مهمی است. به هر حال به عنوان يك مهندس سازه، كه به نوعي كاربر روش هاي توسعه داده شده در دانشگاه هاي معتبر هستيم بايد همواره آمادگي مهاجرت به روش هاي جديدتر كه داراي مبناي فيزيكي قوي تري هستند را داشت و به نظر مي رسد وقت آن فرا رسيده است كه مطالعات در زمينه انواع روش هاي تاريخچه زماني توسط مهندسان حرفه اي افزايش يايد.
  5. همکار گرامی. فکر می کنم سوتفاهمی وجود دارد که این همه روی موضع خودتون پافشاری می کنید. به شکل زیر دقت بفرمایید، من تعمدا تعداد میلگردهای راستای 2 و راستای 3 مقطع و ابعاد مقطع را طوری انتخاب کرده ام که ابهامی باقی نماند. محور آبی رنگ همان محور 3 خواهد بود. شما هم کافی است در مدل خود برای اینکه مطمئن شوید یکی از ابعاد ستون را در تعریف موقتا زیاد کنید و نتیجه را نگاه کنید.
  6. خیر. توضیحات راهنما که پیوست کرده اید واضح است. ضمن آنکه بالای همین قسمت هم قرارداد رنگ ها ذکر شده است. دو قسمت را باهم ببینید. بدیهی است که مقطع را می توان دوران داد ولی در هر حال خود محورها و طبعا قرارداد رنگ ها ثابت هستند.به دو تصویر زیر دقت کنید: و
  7. به سایت مرجع CSI مراجعه فرمایید: [Hidden Content] قرارداد رنگ ها ذکر شده است. ضمنا در Help خود برنامه هم همین توضیحات (البته مفصل تر) آمده است.
  8. آبی (محور 3) و قرمز (محور یک) مربوط به تیرهاست. با استفاده از آیکون Rubber band zoom یا دکمه F2 دقیقا نمای نزدیک یک ستون را ببینید(در تراز یکی از طبقات)
  9. همکار گرامی در ETABS 2015 قرارداد رنگ محورهای محلی به شرح زیر است: آبی محور 3 سبز محور 2 بنابراین ابتدا پنجره set display option را نمایش دهید (از طریق نوار ابزار یا ترکیب ctrl+w) سپس از زبانه object assignment گزینه local axes را فعال کنید. تا در پلان محورهای محلی را ببینید. حالا با توجه به اینکه در راستای x سازه "احتمالا" مهار نشده است ( برای قطعی بودن موضوع باید شاخص پایداری را محاسبه کنید) اگر محور محلی آبی در راستای x قرار گرفته باشد، ضریب 0.7 را به moment of interia about 2 axis (خمش حول محور 2 است) و در صورتی محور محلی سبز در راستای x قرار داشت ضریب 0.7 را به moment of interia about 3 axis (خمش حول محور 3) اختصاص دهید.
  10. mehabb

    آنالیز دینامیکی (طیفی) 15 درجه در ETABS ؟

    همکار گرامی حداقل برای من، مبنای تئوری این روش (دوران طیف)، مشخص نیست. مقالات بسیار معتبر نظیر مقالات Lopez(که بیشترین تحقیقات در این موضوع از کارهای ایشان است) و از جمله این مقاله بسیار مهم، هیچکدام این روش را توصیه یا بررسی نکرده اند. دقیق ترین روش برای ترکیب مولفه ها روش CQC3 می باشد و بعد همین روش 100-30 است. دوران یک طیف، به لحاظ مفهومی تنها بحرانی ترین راستا را مشخص می کند (و نه چیزی بیشتر) و به هیچ وجه لزوم ترکیب مولفه ها در دو راستا را از میان نمی برد(مگر اینکه همزمان یک طیف کامل و عمود برآن درصدی از طیف کامل دوران داده شود). به نظرم استفاده از همین روش 100-30، درست تر است زیرا حداقل مبنای تئوری مشخصی دارد. [Hidden Content]
  11. mehabb

    در مورد فروم جدید ؟!

    با سلام حضور همکاران گرامی ایرانسازه -چنانکه همه دوستان منصف معترفند- نقش مهمی در ارتقای دانش فنی ایفا کرده است. در روزگاری آغاز به کار کرد که فضای دانش فنی با برداشت های نادرست، رویه های غلط و برخی ساده انگاری ها رنگی روشن نداشت؛ دسترسی به منابع به سهولت امروز نبود و مهندسین جوان به خصوص در نقاط دیر و دور از مرکز تشنه آموختن مفاهیم درست حرفه اشان بودند. این حرکت آغاز شد و شگفتا که در زمانی کاملا مناسب این مهم به همت جناب مهندس جعفری سامان داده شده؛ آغاز به کار کرد. بدور از هرگونه تعارف باید اعتراف کرد تصمیم به استفاده از این بستر توسط ایشان؛ نشان از نوعی هوشمندی و آینده نگری دارد؛ که گمشده واقعی جامعه فنی روزگار ماست. همیشه در جمع همکارانم به رسم قدرشناسی یادآور شده ام بعد از بعضی اساتید دانشمند دانشگاهی، آقایان مهندس جعفری و مهندس باجی دینی سترگ بر گردن جامعه مهندسی عمران و در مبحث سازه های ساختمانی دارند. خدایشان نگهدار باد. بدون شک تصمیم به تغییر محیط سایت تصمیمی دشوار بوده است؛ ولی به واسطه اعتمادی که به ایشان دارم، گمان می کنم، جناب مهندس جعفری در حد توان، بهترین تصمیم را گرفته اند؛ بنابراین وظیفه خود می دانم آنچه بضاعت حرفه ای ناچیزم اجازه می دهد از هیچ کوششی در جهت ارتقای سایت ایران سازه کوتاهی نکنم. اینکه دوستان بزرگواری -که از آنها بهره های علمی فراوان برده ام- از جمله جناب مهندس قهرمانی، جناب مهندس علوی، جناب مهندس رعیت آبادی و دیگر شایسته گان در سایت حضور دارند، پشت گرمم می کند که این شعله بر افروخته خواهد ماند. تنها از برادر بزرگوارم جناب مهندس جعفری استدعا دارم که نخست، اکنون و از همین آغاز راه، تمهیدی اتخاذ کنند که این سایت در آینده و بعد از گذشت زمان، دچار مشکل فنی مشابه نشود؛ دوم اینکه جمع بندی تاپیک های که به تشخیص ایشان از تاپیک های تاثیر گذار ایرانسازه بوده اند - و به اعتقاد من تعدادشان زیاد نیست- به نحوی مستقیما به این سایت منتقل شوند و در نهایت امتیاز دوستان مصنف این تاپیک ها که هم اکنون در این سایت جدید عضو شده اند به ایشان برگردانده شود تا به فضل پروردگار زمینه دلسردی احتمالی کاهش یابد.
  12. امروز نوشته ای از ادوارد ویلسون (یکی از پیشگامان دینامیک سازه و مبدع روشهای تحلیل های لرزه ای پیاده سازی شده در نرم افزارهای csi) در سایت ایشان دیدم که بسیار قابل تامل بود. عنوان مقاله در پست گذاشته شده است. مطالعه ای مقاله را به همه دست اندرکاران طراحی سازه توصیه می کنم. (مقاله را برای استفاده بهتر دوستان بدون هیچ دخل و تصرفی ترجمه کرده ام). Wilson_english.pdf wilson_Farsi.pdf
  13. طبیعت تحلیل های غیرخطی از پیچیدگی قابل توجهی برخوردار است. از این میان، تحلیل غیرخطی مادی (material nonlinearity) قسمت مهمی از این دسته تحلیل ها را تشکیل می دهد. آگاهی از مدل های رفتاری مواد، در انتخاب درست پارامترهای مدلسازی، ایجاد انتظار منطقی از نتیجه تحلیل غیرخطی، پی بردن به محدودیت های مدلسازی و مواردی از جنبه های مختلف قابلیت اعتماد مدل های تحلیلی حائز اهمیت فوق العاده است. مجموعه ای که به پیوست ارایه می شود تعدادی از مقالات پر اهمیت در این زمینه است که به جرات می توان گفت از جمله معتبرترین رویکردهای مدلسازی رفتار مواد در سازه های بتن مسلح به شمار می رود. امیدوارم این مجموعه برای علاقمندان آگاهی از مبانی مدلسازی رفتار غیرخطی خالی از فایده نباشد. لینک دانلود: [Hidden Content] Material_Model_Journals_ASCE.part2.rar Material_Model_Journals_ASCE.part1.rar

درباره ما

انجمن های گفتگوی ایران سازه ، وبسایت تخصصی مهندسی عمران

این انجمن ، نسخه جدید انجمن ایران سازه میباشد

Follow us

×
×
  • اضافه کردن...