رفتن به مطلب

admin

Administrators
  • تعداد ارسال ها

    6,612
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

  • روز های برد

    568

تمامی مطالب نوشته شده توسط admin

  1. مکان يابي دفن پسماندهاي شهري بر اساس روش هاي تحليل سلسله مراتبي و پرامتي V به همراه برنامه ريزي صفر و يک (مطالعه موردي: شهرستان تبريز) نویسندگان: رنجبر ابوالفضل, ترابي سيدعلي, حكيم پور فرشاد* سامانه اطلاعات مکاني مي تواند به شکل موثري در جمع آوري، وزن دهي، تجزيه و تحليل و نمايش داده هاي مکاني در جهت مکان يابي دفن پسماندهاي شهري کمک نمايد. مکان يابي دفن پسماندهاي شهري داراي اهميت فراواني بوده و فرآيند آن پيچيده و مبتني بر معيارهاي کمي و کيفي متعددي است. لذا در اين مقاله، يک روش ترکيبي براي تعيين مکان مناسب دفن پسماندهاي شهري ارائه شده است. بر اين اساس، ابتدا به روش AHP، وزن لايه هاي مورد نظر تعيين شده و سپس مکانهاي مورد نظر به 3 کلاس عالي، خوب و ضعيف طبقه بندي مي شوند. در فاز آخر نيز ابتدا مناطق قرار گرفته در کلاس عالي به روش پرامتي V رتبه بندي شده و سپس با در نظر گرفتن محدوديت هاي عملي مساله، نظير محدوديت بودجه و روابط في مابين آنها با حل يک مساله بهينه سازي صفر و يک، اقدام به تعيين بهترين منطقه (مناطق) جهت دفن پسماندها مي شود. همچنين، رويکرد پيشنهادي بر روي شهرستان تبريز به عنوان مطالعه موردي اجرا شده و با توجه به تحليل حساسيت انجام گرفته روي اوزان مشخص شده است که گزينه انتخاب شده مناسب بوده و داراي استحکام لازم مي باشد. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413930219.pdf
  2. مقايسه و ارزيابي روش هاي مختلف کلاسه بندي مبتني بر آناليز شي مبنا جهت شناسايي عوارض شهري از داده هاي لايدار و اپتيک نویسندگان: عابدي فرزانه, محمدزاده علي*, مختارزاده مهدي, ولدان زوج محمدجواد شناسايي عوارض شهري در سال هاي اخير به دليل رشد شهرنشيني و گسترش دامنه شهرها اهميت بالايي يافته است. کشف عوارض شهري و طبقه بندي آن ها در لايه هاي مختلف اطلاعاتي جهت ايجاد، تکميل و به روز رساني پايگاه داده اطلاعات شهري مورد تحقيق بسياري از دانشمندان بوده است. هدف از اين تحقيق مقايسه و ارزيابي روش هاي مختلف کلاسه بندي مبتني بر آناليز شي مبنا جهت شناسايي عوارض شهري از داده هاي لايدار و اپتيک است. اين تحقيق سه فاز اصلي را در بر مي گيرد. در فاز اول تصوير هوايي با مقياس بالا و داده لايدار پيش پردازش مي شوند تا براي ورود به الگوريتم آماده گردند. در اين مرحله داده هاي مذکور با هم از نظر مکاني هم مرجع مي شوند. در فاز دوم سطوح مختلف قسمت بندي درختي ايجاد مي شوند. با اتخاذ اين استراتژي در هر سطح کلاس هاي مورد نظر تحقيق شناسايي مي شوند، به اين طريق طبقه بندي با انسجام بيشتري صورت مي گيرد. انتخاب پارامترهاي مناسب قسمت بندي چند رزولوشنه و اعمال وزن به لايه هاي ورودي در هر سه سطح دنبال مي شود. انتخاب اين پارامترها به صورت سعي و خطاست که از طريق ارزيابي بصري نتايج حاصل از قسمت بندي انجام مي گيرد. بعد از توليد اشيا بايد ويژگي هاي مناسب جهت انجام کلاسه بندي شي مبنا در هر سطح با سه روش حد آستانه گذاري، نزديک ترين همسايه و تابع تعلق معرفي شوند. انتخاب ويژگي مرحله اي حساس و مهم است چرا که دقت نتايج کلاسه بندي را کنترل مي نمايد. فاز سوم شامل ارزيابي و تفسير نتايج هر سطح سلسله مراتب براي هر روش کلاسه بندي است. با ارزيابي نتايج مشخص گرديد. دقت کلي روش نزديک ترين همسايه در سطح اول برابر 0.99 است که در ميان سه روش اجرا شده بالاترين دقت کلي را داراست. در سطح دوم دقت کلي روش نزديک ترين همسايه با 0.985 بيشترين مقدار است. در سطح سوم دقت کلاسه بندي با روش تابع تعلق و حدآستانه گذاري برابر 0.841 است. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413930218.pdf
  3. شناسايي ساختمان ها از داده هاي لايدار و نوري با استفاده از ماشين بردار پشتيبان در آناليزهاي پيکسل مبنا و شي مبنا نویسندگان: منصوري فر ندا, محمدزاده علي*, مختارزاده مهدي, ولدان زوج محمدجواد شناسايي ساختمان ها از تصاوير هوايي و ماهواره اي يک بحث تحقيقاتي فعال در حوزه سنجش از دور و ماشين بينايي در طي سال هاي اخير است. الگوريتم هاي طبقه بندي عوارض، در مناطق پيچيده شهري مانند منطقه مورد مطالعه که ساختمان ها در ميان تراکم درختان و داراي سقف شيرواني و قسمت هايي از شيشه هستند، با مشکلات بسياري مواجه مي باشند. در اين مقاله براي مقابله با مشکلات ذکر شده، ويژگي هاي شي مبنا، ارتفاعي و...جهت طبقه بندي با استفاده از ماشين بردار پشتيبان در دو آناليز شي-مبنا و پيکسل مبنا بررسي شده اند. لازم به ذکر است که آناليز پيکسل مبنا در دو حالت با ويژگي هاي استخراج شده از تصوير هوايي و داده لايدار انجام مي شود. روش پيشنهادي شامل سه مرحله کلي مي باشد، در مرحله اول آماده سازي داده ها و استخراج ويژگي ها انجام مي شود، مرحله دوم شامل طبقه بندي با استفاده از ماشين بردار پشتيبان است که در دو آناليز شي مبنا و پيکسل مبنا صورت مي گيرد،در مرحله سوم پس از پردازش، نتايج حاصل از هر آناليز با داده مرجع، مقايسه شده و ارزيابي مي شوند. در اين تحقيق هدف نهايي دستيابي به الگوريتمي بهينه با استفاده از ويژگي هاي مختلف مي باشد. با مقايسه سه ضريب کاپاي طبقه بندي کننده ماشين بردار پشتيبان که در آناليز شي مبنا 0.97 و در حالت اول آناليز پيکسل مبنا 0.88 و در حالت دوم 0.95 مي باشند، اين نتيجه حاصل مي شود که در آناليز شي مبنا به دليل استفاده از ويژگي هايي شامل شکل و ساختار، در مقايسه با دو حالت آناليز پيکسل مبنا، شناسايي کلاس ساختمان مطلوب تر انجام گرفته است. از طرفي با مقايسه دو حالت پياده شده در آناليز پيکسل مبنا، مشخص مي شود که اضافه شدن ويژگي هاي ارتفاعي لايدار در حالت دوم، باعث بهبود نتايج شده است. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413930217.pdf
  4. استخراج نيمه اتوماتيک ساختمان با استفاده از مدل Snake از تصاوير هوايي با قدرت تفکيک مکاني بالا نویسندگان: يزدان روح اله*, ولدان زوج محمدجواد, عبادي حميد, محمدزاده علي وجود اطلاعات مکاني دقيق، صحيح و بهنگام از منابع کشور در يک پايگاه داده جامع مکان مرجع به همراه تجزيه و تحليل هاي مرتبط، از مهمترين ابزارهاي تصميم گيري و مديريت بهينه مي باشد. برنامه ريزان شهري به منظور طراحي و پياده سازي طرح هاي شهري به اطلاعات به روز شده کاربري زمين نياز دارند، بنابراين نقشه ها بايد به طور منظم در برابر تغييرات به روز شوند. به منظور بروز رساني نقشه هاي موجود بکمک تصاوير ابتدا بايد تغييرات شناسايي و سپس عوارض تغيير يافته بازسازي شوند. ساختمانها از مهمترين عوارض موجود در نقشه هاي بزرگ مقياس هستند، لذا فرآيند شناسايي و استخراج اين عوارض از اهميت بالايي برخوردار است. در اين تحقيق به منظور استخراج ساختمان، روشي بر پايه مدل مارگون ارائه شده است. بدين منظور ابتدا با بهره گيري از تصاوير هوايي با قدرت تفکيک مکاني بالا (تصاوير دوربين Ultra Cam D)، DSM و Ortho image توليد و سپس با ارائه روشي جديد و بهره گيري از اپراتورهاي مورفولوژي، منحني هاي اوليه مدل، توليد گرديده است. همچنين در ادامه لبه هاي مهم به کمک اپراتور استخراج لبه Canny استخراج شده و در نهايت با بکارگيري روش پيشنهادي بر پايه مدل هاي مارگون، ساختمانها استخراج مي شود. روش ارائه شده با روش Snake-GVF مقايسه گرديد و نتايج حاکي از بهبود پارامترهاي ارزيابي (مقدار Completeness اين روش برابر %86.043 و Correctness آن نيز برابر %91.124) مي باشد. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413930216.pdf
  5. تخمين ميزان کلروفيل در درختان پسته با استفاده از داده هاي فراطيفي نویسندگان: پناهي بروجني داوود*, اسماعيلي علي, درويش زاده روشنك, ناصري فرزين تخمين دقيق پارامترهاي بيوفيزيکي و بيوشيميايي گياهان در زمينه هاي مختلفي مانند کشاورزي، اکولوژي و هواشناسي اهميت بسزايي دارد. در ميان محصولات کشاورزي ايران، اهميت استراتژيکي-اقتصادي پسته ضرورت توجه بيشتر به برنامه ريزي جهت افزايش توليد اين محصول را آشکار مي سازد. هدف اصلي اين مطالعه مقايسه روش هاي آماري تک متغيره شاخص هاي باريک باند گياهي و روش هاي چند متغيره SMLR و PLSR در پيش بيني غلظت کلروفيل برگ درختان پسته با استفاده از داده هاي انعکاسي فراطيفي مي باشد. داده هاي طيفي از برگ درختان پسته که در مقاطع رشد و شرايط گوناگون جمع آوري گرديده بودند، در اتاق تاريک با دستگاه طيف سنج ASD Field Spectrometer III تهيه شدند. سپس ميزان کلروفيل برگ ها با دستگاه کلروفيل متر SPAD قرائت شدند و همچنين آزمايشات شيميايي جهت استخراج غلظت کلروفيل نمونه ها در آزمايشگاه شيمي انجام شد. در ميان شاخص هاي گياهي باريک باند جهت پيش بيني غلظت کلروفيل نمونه ها، شاخص RVI با طول موج هاي بهينه 670 و 734 نانومتر و استفاده از داده هاي طيفي تبديل شده مشتق اول بيشترين دقت را داشت (R2CV=0.72، RRMSEcv=0.25). نتايج بدست آمده از روش هاي چند متغيره در پيش بيني غلظت کلروفيل نيز نشان داد که، مدل هاي PLSR و SMLR با استفاده از داده هاي طيفي تبديل شده مشتق اول دقت بالاتري نسبت به روش هاي تک متغيره داشتند (R2cv=0.79، RRMSEcv=0.21). به طور کلي نتايج اين تحقيق نشان داد، داده هاي انعکاسي فراطيفي پتانسيل بالايي در پايش سلامت و وضعيت رشد محصولات کشاورزي، مخصوصا برگ درختان پسته دارند و همچنين مدل هاي آماري چند متغيره نسبت به روش هاي تک متغيره دقت بالاتري در پيش بيني غلطت کلروفيل برگ درختان پسته داشتند و داده هاي انعکاسي تبديل شده نسبت به داده هاي طيفي اوليه داراي توانايي بالاتري در پيش بيني ميزان کلروفيل هستند. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413930215.pdf
  6. لزوم اعمال باياس انتقال به سمت پايين تحليلي در مرحله بازگشت روش تک مرحله اي معکوس نویسندگان: عبادي امير*, آزموده اردلان عليرضا, كريمي روح اله يکي از روش هاي تعيين ژئوييد حل مساله مقدار مرزي گراني زمين با استفاده از روش وارون سازي تک مرحله اي معکوس بر مبناي مشتقات مرتبه اول انتگرال پواسن بيضوي براي انتقال شتاب گراني در سطح زمين به پتانسيل گراني بر روي بيضوي مرجع است. اين روش بر اساس ايجاد مشاهدات تفاضلي بر روي سطح زمين به کمک يک ميدان مرجع و تبديل آن به مجهولات تفاضلي پتانسيل گراني بر روي بيضوي عمل مي نمايد. ميدان هاي مرجع جهاني با فرض عدم وجود جرم توپوگرافي در خارج مرز آن ها قابل استفاده مي باشند، اما براي استفاده از آن ها در داخل مرز، جايي که جرم توپوگرافي وجود دارد دچار خطا مي شوند. در اين مقاله برآورد روابط رياضي محاسبه اين خطا و لزوم اعمال آن در مرحله بازگشت روش وارون سازي تک مرحله اي معکوس ارائه شده است. صحت عملکرد روش محاسبه باياس ياد شده با استفاده از مشاهدات گراني واقعي در منطقه آزموني در غرب ايران آزمايش شده است که نتايج آن مويد اصلاح صورت گرفته در محاسبه اثر ميدان جهاني در فضاي پتانسيلي در مرحله بازگشت روش وارون سازي تک مرحله اي معکوس مي باشد. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413930214.pdf
  7. کنترل ميداني وضعيت سنج هاي مورد استفاده در هيدروگرافي نویسندگان: آزموده اردلان عليرضا*, احمدي گيوي فرهنگ, رضواني محمدهادي يکي از موضوعات حائز اهميت در هيدروگرافي، تعيين پارامترهاي وضعيت شناور، رول، پيچ و هدينگ؛ مي باشد. بطور معمول با نصب سنجنده تعيين وضعيت بر روي شناور، پارامترهاي دوراني آن اندازه گيري مي شوند. از طرفي، با توجه به استانداردهاي بين المللي هيدروگرافي، مشاهدات وضعيت سنج ها مي بايد از صحت مشخصي برخوردار باشد. از سوي ديگر، با استفاده از مشاهدات فاز حامل GPS مي توان با صحت بالاتري نسبت به سنجنده هاي ياد شده به تعيين پارامترهاي وضعيت سکوي متحرک پرداخت. بر اين اساس يکي از روش هاي کنترل ميداني وضعيت سنج ها، استفاده از گيرنده هاي GPS مي باشد. در اين مقاله، با استقرار چهار گيرنده GPS با آنتن هاي چوکرينگ در چهار گوشه يک فريم مربعي به ابعاد 15 متر بر روي شناور 27 متري سازمان جغرافيايي، و انجام آزمايش دريايي در سرعت هاي 5 knots الي 12 knots، سنجنده تعيين وضعيت شناور ياد شده مورد ارزيابي ميداني قرار گرفت. نتايج عددي نشان مي دهد که ميانگين برآورد دقت زاوياي پيچ، رول و هدينگ با استفاده از گيرنده هاي GPS به ترتيب 28”، 28” و 17” است. از طرفي صحت تعيين پارامترهاي دوراني پيچ، رول و هدينگ سنجنده تعيين وضعيت مورد مطالعه به ترتيب 7’ 32.52”، 7’ 43.32” و 32’ 36.24” مي باشد. همچنين، ضريب تصحيح بدست آمده براي پارامترهاي دوراني پيچ، رول و هدينگ اين وضعيت سنج به ترتيب برابر 7’ 24.60”، 51.12” و -17’ 48.84” مي باشد. بطور کلي، نتايج حاصل از اين آزمايش ميداني دلالت بر کارايي روش ارائه شده در اين پژوهش دارد. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413930213.pdf
  8. بررسي اثر توپوگرافي در تعيين ژئوييد (مطالعه موردي: شمال غرب ايران) نویسندگان: معماريان سرخابي اميد*, نادري عليرضا, عمادي سيدروح اله از آنجائيکه تصحيح توپوگرافي جاذبه نقش مهمي در تعيين ژئوئيد دقيق به ويژه در مناطق ناهموار دارد، از اين رو در اين مقاله به بررسي روش هاي مختلف اين تصحيح و اثرات آن بر روي شتاب ثقل وارتفاع ژئوئيد پرداخته شده است. بدين منظور منطقه شمال غرب ايران با محدوده عرض جغرافيايي 5، 5£j£40، 35 و طول جغرافيايي 5، 5£l£49، 44 انتخاب شده است. وبر پايه روش هاي معکوس رودزکي، روش دوم متراکم سازي هلمرت، مدل باقيمانده توپوگرافي، روش ايزوستازي آيري-هيسکانن و پرت-هايفورد، تاثيرات مستقيم و غير مستقيم توپوگرافي بر روي شتاب ثقل و ارتفاع ژئوييد بدست آمده است. موجود در منطقه نشان مي دهد که ژئوئيد بدست آمده از روش معکوس رودزکي از نظر دقت قابل مقايسه با روش هلمرت بوده همچنين اثرات غير مستقيم اين تصحيح بر روي ارتفاع ژئوئيد صفر مي باشد. لذا مي تواند به عنوان روشي مناسب مورد استفاده قرار گيرد. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content]
  9. تعيين اندازه پنجره و ضريب ساختار بهينه در تخمين عمق موهو به روش واهماميخت اويلر (مطالعه موردي: محدوده زاگرس) نویسندگان: صفري عبدالرضا, شريفي محمدعلي, بحرودي عباس, پرنگ سوران* ناپيوستگي موهو مرز بين پوسته و گوشته بالايي است که تفاوت دو محيط را با تغييرات در سرعت لرزه اي، ساختار شيميايي، مواد تشکيل دهنده و مانند آن آشکار مي سازد. هدف اين تحقيق يافتن عمق موهو در محدوده زاگرس و برآوردي از ضخامت پوسته به روش واهماميخت اويلر است. روش واهماميخت اويلر يک روش خودکار براي برآورد عمق، شکل و مکان منبع هاي مغناطيسي و گراني است که اساس آن به کارگيري مشتق هاي ميدان در معادله همگن اويلر مي باشد. در به کارگيري روش واهماميخت اويلر تعيين ضريب ساختار و طول پنجره برآوردگر از پارامتر هاي بسيار مهم هستند که به شدت جواب ها را تحت تاثير قرار مي دهد. در اين تحقيق ابتدا با استفاده از ضرايب هارمونيک کروي مدل ژئوپتانسيل EIGEN-GL04C، آنومالي جاذبه هواي آزاد در محدوده 75o، 25o-53، l=48 و 75o، 25o-34، j=29 دريک گريد 25o، 25o´0، 0 محاسبه شد، سپس با استفاده از داده هاي آنومالي جاذبه هواي آزاد و به کارگيري روش واهماميخت اويلر عمق موهو به ازاي ضريب ساختارهاي مختلف و اندازه پنجره هاي متفاوت برآورد شد و بهترين ضريب ساختار و اندازه پنجره از مقايسه عمق بر آورد شده به روش واهماميخت اويلر و عمق به دست آمده از روش تابع انتقال گيرنده (مطالعات لرزه اي) در 14 ايستگاه لرزه اي موجود در منطقه، تعيين گشت و نتايج به دست آمده با مدل CRUST 2.0 مقايسه شد. بر اساس نتايج به دست آمده مي توان گفت که به ازاي ضريب ساختار 0.5 و اندازه پنجره 40 تا 45 کيلومتر بهترين جواب را در تخمين عمق موهو در محدوده مورد نظر خواهيم داشت. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413930212.pdf
  10. بررسي تغييرات زماني- مکاني TEC در ايران با استفاده از مشاهدات GPS نویسندگان: عبدي ناصر*, نانكلي حميدرضا طي ساليان گذشته، استفاده از GPS به عنوان يک ابزار منحصربه فرد، در مطالعه چگونگي گذر امواج الکترومغناطيس ازلايه هاي مختلف اتمسفر به خصوص يونسفر مطرح بوده است. در حال حاضر يونسفر عمده ترين منبع خطا در موقعيت يابي با GPS محسوب گرديده و ميزان تاثير آن روي انتشار موج بستگي به مقدار TEC و فرکانس سيگنال دارد. در اين مقاله تغييرات زماني-مکاني TEC در ايران با استفاده از مشاهدات حدود 40 ايستگاه IPGN مورد مطالعه قرار مي گيرد. مدلسازي منطقه اي يونسفر، برآورد مقادير TEC و محاسبه DCB گيرنده ها با استفاده از توابع هارمونيک کروي تا درجه و مرتبه 6 صورت گرفته و براي حذف اثرات هندسي همچون باياس هاي ساعت ماهواره و گيرنده، تروپوسفر و ... از اختلاف مشاهدات کد هموارشده فرکانس اول و دوم استفاده شده است. کشف مشاهدات اشتباه و جهش هاي فازي و در نهايت هموارسازي مشاهدات کد با استفاده از مشاهدات فاز موج حامل در مراحل پيش پردازش انجام مي شوند. در اين مقاله مراحل محاسباتي و ترسيمي به ترتيب با نرم افزارهاي برنيز و متلب انجام شده اند. پردازشهاي انجام شده مربوط به 10 روز از سال 2012 و 3 روز از سال 2013 مطابق با اول هر ماه از تقويم خورشيدي بوده که روزهاي اول هر فصل را شامل شده و مطابق با نزديکترين دوره بيشينه شدن اثر لکه هاي خورشيدي در افزايش مقادير TEC هستند. نتايج محاسبات در بررسي تغييرات زماني در نقاط مختلف ايران نشان مي دهند که بيشترين و کمترين اثر يونسفر به ترتيب در فصل بهار و زمستان و بيشينه مقدار TEC در طول شبانه روز مربوط به حدود ساعت 14 به وقت محلي است. همچنين در مطالعه تغييرات مکاني يونسفر، تغييرات زياد مقدار TEC با تغيير عرض جغرافيائي به خوبي مشهود است. به عبارت ديگر بيشترين و کمترين مقدار TEC در ايران به ترتيب مربوط به پائين ترين و بالاترين عرض جغرافيائي هستند. همچنين در اين تحقيق مقدار TEC حدود 100 TECU در فصل بهار 2012 مشاهده شد که مي تواند باعث حداکثر خطاي به ميزان 75 متر روي طول ماهواره-گيرنده براي ماهواره نزديک به افق و فرکانس دوم گردد. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413930210.pdf
  11. ارائه يک راهکار چند مرحله اي در تناظريابي تصاوير SAR نویسندگان: قنادي محمدامين*, سعادت سرشت محمد با توجه به کاربردهاي فراوان تصاوير SAR در توليد مدل رقومي زمين، بررسي ميزان جابه جايي سطح زمين و کشف تغييرات مي توان به ميزان اهميت بحث تناظريابي در تصاوير SAR پي برد. تناظريابي در اين تصاوير به علت وجود پديده هاي گوناگون هندسي از جمله سايه، همپوشاني و کوتاه شدگي در کنار نويزهاي مختلف که مهم ترين آنها نويز اسپيکل مي باشد، به مراتب پيچيده تر از تناظريابي در تصاوير اپتيکي است. از اين رو ارائه روشي کارآمد جهت انجام تناظريابي اين تصاوير مي تواند بسيار مفيد باشد. در اين مقاله ابتدا مراحل روش پيشنهادي توضيح داده شده است. اين مراحل شامل کاهش اثر نويز اسپيکل بر روي تصاوير، استخراج عوارض نقطه اي، تخصيص ويژگي به عوارض استخراج شده، تناظريابي محلي و در پايان انجام تناظريابي سراسري مي باشد. با توجه به شرايط تصاوير SAR، در مراحل ذکر شده از الگوريتم هاي موجود در فتوگرامتري و بينايي رايانه بهره برده شده است. در هر مرحله چندين الگوريتم مورد آزمون قرار گرفته و بر اساس مقايسه نتايج بدست آمده بهترين آن در الگوريتم پيشنهادي بکار گرفته شده است. جهت انجام آزمايش از جفت تصوير با طول باز بلند و جفت تصوير با طول باز کوتاه از منطقه جم استان بوشهر استفاده شده است که توسط سنجنده TerraSAR-X اخذ شده اند. نتايج آزمايش ها نشان مي دهد که روش پيشنهادي با دقت و اعتمادپذيري بالايي تعداد مناسبي از عوارض نقطه اي در دو تصوير را متناظر مي کند. اين روش تعداد 211 نقطه با دقت 1.9 پيکسل را براي تصاوير مورد آزمايش با طول باز بلند به ابعاد 700×700 پيکسل و تعداد 1603 نقطه با دقت 1.22 پيکسل را براي تصاوير مورد آزمايش با طول باز کوتاه به ابعاد 400×400 پيکسل متناظر مي کند. از اين روش مي توان جهت انجام coarse matching در تصاوير SAR بهره برد. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413930202.pdf
  12. استفاده از مدل هاي عددي هواشناسي و روش رديابي اشعه براي بهبود تعيين موقعيت مطلق دقيق نویسندگان: ميرمحمديان سيده فريناز*, عسگري جمال, نفيسي وهاب يکي از مباحث مهم در ژئودزي تعيين موقعيت نقاط است که به دو روش نسبي و دقيق انجام مي شود. روش تعيين موقعيت مطلق دقيق (PPP) که در دو دهه اخير گسترش يافته و مزاياي ويژه اي نسبت به روش نسبي دارد، هنوز نتوانسته به دقت روش هاي تعيين موقعيت نسبي برسد. عمده مشکلات اين روش مربوط به مدل هاي پردازش، ابهام فاز غيرصحيح و دقت برآورد اثر تروپوسفر است. تاکنون تلاش هاي زيادي براي اصلاح مدل ها و کاليبراسيون باياس فازهاي ماهواره اي صورت گرفته است. در اين مقاله هدف برآورد هرچه دقيق تر تاخير تروپسفري و در نتيجه افزايش دقت تعيين موقعيت با روش تعيين موقعيت مطلق دقيق است. براي اين منظور تاخير توسط پردازش PPP محاسبه مي گردد، سپس سعي مي شود بخشي از تاخير که اين روش نتوانسته مدل کند، توسط روش رديابي اشعه محاسبه و اعمال گردد تا تعيين موقعيت به دقت بالاتري برسد. امواج منتشره از ماهواره ها تحت تاثير تروپوسفر دچار تاخير مي شوند. مدل کردن اين تاخير در روش هاي تعيين موقعيت براي دستيابي به دقت بالا، بسيار مهم است. روش هاي مختلفي مانند روش رديابي اشعه و استفاده از توابع نگاشتي مثل 1/cosz، VMF، GMF که تاخير زنيتي را به تاخير مايل تبديل مي کند، براي برآورد اين تاخير موجود است. در اين مقاله تاخير مايل تروپوسفري با استفاده از مدلهاي عددي هواشناسي توسط رديابي اشعه محاسبه شده است و اختلاف آن با تاخيرات مايل تروپوسفري بدست آمده به سه روشي که به تفضيل شرح داده خواهد شد (با استفاده از تابع نگاشت GMF و تاخير زنيتي بدست آمده از روش PPP) به فايل هاي RINEX اعمال شده است. سپس براي فايل هاي RINEX اصلاح شده، پردازش PPP انجام شد. در واقع هدف ساختن فايل مشاهداتي RINEX جديدي است که تاخير مايل حاصل از PPP به جواب رديابي اشعه نزديک باشد. سپس اثر اين اصلاح مشاهدات را در مختصات گيرنده حاصل از اين روش ها بررسي مي نماييم. با مقايسه نتايج با مختصات ITRF نقطه، مشخص شد که اعمال اختلاف بين تاخير مايل حاصل از حاصلضرب تاخير زنيتي بدست آمده از روش PPP در 88% تابع نگاشت هيدروستاتيک GMF و 12% از تابع نگاشت غيرهيدروستاتيک با تاخير حاصل از روش رديابي اشعه، به فايل هاي مشاهداتي، باعث بهبود تعيين موقعيت مطلق دقيق مي شود. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413930209.pdf
  13. تلفيق روش هاي آشکارسازي طيفي- مکاني تصاوير فراطيفي به منظور تفکيک بهتر بام هاي داراي پوشش خاص در مناطق شهري نویسندگان: اكبري داوود*, صفري عبدالرضا, همايوني سعيد ويژگي ها و پيچيدگي هاي داده هاي حاصل از سنجنده هاي فراطيفي باعث شده است که روشهاي نوين و پيشرفته تر آناليز تصاوير سنجش از دور به منظور استخراج اطلاعات دقيقتر و کاملتر از داده هاي فراطيفي مورد توجه قرار گيرند، يکي از آناليزهايي که بر روي تصاوير فراطيفي انجام مي شود، آشکارسازي هدف است. روشهاي آشکارسازي هدف در تصاوير فراطيفي، معمولا بر اساس ويژگي ها و اطلاعات طيفي صورت مي گيرد. در اين پژوهش براي بهبود دقت آشکارسازي طيفي ساختمانهايي با پوشش خاص در مناطق شهري، دو استراتژي ترکيب الگوريتمهاي آشکارسازي به کمک روش ANFIS (Adaptive Neuro-Fuzzy Inference System) و آشکارسازي طيفي- مکاني بکار گرفته شد. در آزمونهاي صورت گرفته بر روي دو تصوير فراطيفي مختلف، ابتدا شش الگوريتم آشکارسازيSAM (Spectral Angle Measure)، SCS (Spectral Correlation Similarity)، SID (Spectral Information Divergence)، JMD (Jeffries-Matusita Distance، CEM (Constrained Energy Minimizing) و CMFM (Covariance-based Matched filter Maesure) پياده سازي گشته سپس با استفاده از روش ANFIS و به صورت يکجا، نتايج آشکارسازي با هم ترکيب گرديد. سپس تاثير داده هاي وابستگي مکاني پيکسل ها، در کنار داده هاي طيفي آنها، روي شش الگوريتم آشکارسازي طيفي بررسي گرديد و عمل ترکيب الگوريتمها در اين حالت نيز تکرار شد. نتايج ارزيابي هاي کمي و کيفي آزمونها بر روي دو تصويرفراطيفي نشان داد که استفاده از دو استراتژي فوق به صورت همزمان مقدار ضريب کاپا را به ميزان 6.3 درصد براي تصوير اول و 9.6 درصد براي تصوير دوم در مقايسه با الگوريتم آشکارسازي SAM بهبود داده است. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content]
  14. بررسي نقش ساختار مکاني شبکه هاي حمل و نقل شهري بر نحوه عملکرد معابر نویسندگان: شيخ محمدزاده عباس*, رجبي محمدعلي تردد و مسافرتهاي درون شهري افراد از طريق کانالهايي بنام خيابانها صورت مي پذيرد بطوريکه هر يک از اين کانالها به نوبه خود داراي ارتباطات مکاني با ساير کانالهاي مجاور بوده و در مجموع يک چيدمان مکاني را تشکيل مي دهند. نوع و وضعيت اين ارتباطات مکاني، ساختار مکاني شبکه مزبور ناميده مي شود. بر اساس اين ديدگاه، ساختار مکاني يک شبکه را مي توان قيدي مکاني براي حرکت و مسيريابي افراد در شبکه در نظر گرفت که مي تواند بر نحوه شکل گيري الگوي حرکتي آنها تاثيرگذار باشد. در تحقيق حاضر سعي شده است تا کيفيت و چگونگي تاثيرگذاري ساختار مکاني شبکه بر نحوه عملکرد معابر شهري مورد ارزيابي قرار گيرد. براي انجام اينکار معياري تحت عنوان فرکانس کوتاهترين مسير (SPF) جهت ارزيابي اهميت ساختاري معابر شبکه مورد استفاده قرار گرفته و نتايج آن با عملکرد هر معبر در دنياي واقعي (شامل آزادراه، بزرگراه، خيابان اصلي و ...) مقايسه شده است. آزمون آماري انجام شده براي مقايسه، نشان مي دهد که بين خصوصيات ساختاري هر معبر و نحوه عملکرد آن در توزيع و انتقال ترافيک يک رابطه معنادار با سطح اطمينان 99% وجود دارد. بطوريکه معابري که از نظر ساختاري با اهميت مي باشند در محيط شهري نيز جزو معابر شرياني بوده و مشارکت بالايي در توزيع و انتقال ترافيک دارند. تبيين ارتباط بين ساختار مکاني و الگوي شکل گيري ترافيک مي تواند از ديدگاه طراحي شهري و توسعه شبکه هاي حمل و نقل شهري بسيار حائز اهميت باشد. بدين معنا که مي توان در خصوص معابر مهم ساختاري پيش بيني هاي لازم در زمينه ويژگي هاي فيزيکي لازم و يا طراحي کاربري خاص اراضي بمنظور مديريت حجم بالاي ترافيک مورد انتظار در اين قبيل از معابر را پيش از اجرا و پياده سازي صورت داد. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413930108.pdf
  15. مدل سازي پرس و جوهاي سه بعدي مبتني بر موقعيت و جهت براي ساختمان ها نویسندگان: اجاق سروش*, ملك محمدرضا بسياري از سرويس هاي مکاني در محيط هاي اطلاعات همراه و هرجاگاه نه تنها به موقعيت، بلکه به جهت نيز وابسته اند. برقراري ارتباط با موضوعات فيزيکي در همسايگي کاربران دستگاه هاي همراه را مي توان به عنوان کاربردي ترين خدمات مکان مبنا و جهت آگاه بر شمرد. در اين دسته از خدمات، کاربران به واسطه استفاده از دستگاه هاي همراه، مي توانند با موضوعات فيزيکي متفاوت و از فواصل دور يا نزديک تعاملي اطلاعاتي برقرار نمايند. مهمترين مشکل در مرحله مدلسازي براي اينگونه خدمات وجود ابهام ناشي از طبيعت مشاهده امتداد مي باشد. در مقاله حاضر بدون کاستن از ارزش مدل سازي بابت اهميت ساختمان و سازه در انواع پرس و جو هاي مکاني، روي ارتباط اطلاعاتي با ساختمان نشانه روي شده توسط کاربر متمرکز شده ايم. اما در راستاي برآورد اين هدف با مشکلاتي همچون وجود ابهام در ساختمان مورد نظر کاربر مواجه خواهيم بود. در اين مطالعه، به منظور بر طرف نمودن مشکل ياد شده ابتدا ترکيب مشخصاتي همچون بافت کاربري مورد علاقه، بافت نزديکي موقعيت و بافت فضاي شامل کاربر به منظور انجام پيش پردازشي بر روي تمام ساختمان هاي موجود در پايگاه داده استفاده مي شود. در مرحله بعد به منظور برطرف نمودن ابهام باقي مانده در تشخيص صحيح ساختمان مورد نظر کاربر، پيشنهاد استفاده از تکنيک نوين ترسيم شکل فضايي ساختمان مورد نظر و همچنين بهره گيري از روش هاي احتمالاتي ارائه شده است. براي ارزيابي سرويس ارائه شده، اطلاعات توصيفي و هندسي 120 ساختمان در سه ناحيه متفاوت از منطقه هاي 2، 3 و 5 شهر تهران جمع آوري گرديد. پس از 60 نشانه روي متفاوت توسط کاربراني که اطلاعاتي ناکافي از منطقه مورد آزمايش داشتند و بررسي اظهارات هر يک از آنها و همچنين محاسبه آماره هاي رياضي کارايي سرويس ارائه شده به اثبات رسيد. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413930107.pdf
  16. ارزيابي تاثير تغيير مقياس در شبيه سازي فرآيند توسعه شهري با استفاده از اتوماتاي سلولي پيوسته نویسندگان: فرسايي مسعود*, حكيم پور فرشاد اتوماتاي سلولي از روش هاي پرکاربرد و رايج در شبيه سازي فرآيند توسعه شهري مي باشد که در سال هاي اخير، پياده سازي هاي مختلفي بر مبناي اين روش ها جهت مدل سازي نحوه گسترش شهرها صورت گرفته است. مقياس مدل يکي از مشخصه هاي مهم در مدل هاي توسعه شهري است که در نتايج خروجي اين مدل ها در فضاهاي رستري موثر مي باشد. در اين تحقيق تاثير تغيير مقياس مدل بر نتايج خروجي يک نوع اتوماتاي سلولي پيوسته در فضاي رستري مورد بررسي قرار مي گيرد. در ابتدا به بررسي مباني پايه و اجزاي سازنده مدل پيشنهادي اتوماتاي سلولي پرداخته مي شود و خطاهاي مربوط به عدم قطعيت در سلول هاي اين مدل مورد بررسي قرار مي گيرد، سپس به بررسي رفتار مدل پيشنهادي بروي يک شهر واقعي پرداخته مي شود. منطقه مورد مطالعه شهر اصفهان است که داده هاي مربوط به پوشش زمين در اين منطقه با کمک روش هاي طبقه بندي بانظارت از تصاوير ماهواره اي استخراج شده است. آزمايش تغيير مقياس مدل اتوماتاي سلولي پيوسته براساس دو استراتژي مختلف پياده سازي شده است در استراتژي اول ضريب افزايش سطح سلول در مقياس هاي مختلف يکسان در نظر گرفته شده و در استراتژي دوم مقدار آن بر حسب مقياس مدل تغيير مي کند. برآورد دقت مدل در هر مقياس توليد شده از داده هاي مربوط به پوشش زمين بر اساس شاخص مجذور ميانگين مربعات خطاها صورت گرفته است. در استراتژي اول در گام اجرايي با ابعاد سلولي 68.5 متر بهترين شبيه سازي بر اساس اين شاخص رخ داده است و بيشترين ميزان انحراف کران بالا از پايين بر اساس مجذور ميانگين مربعات خطاها برابر با 0.0035 متر بوده است، اما در استراتژي دوم بهترين نتيجه در گام اجرايي با ابعاد سلولي 63.5 متر و بيشترين ميزان انحراف کران بالا از پايين برابر با 0.1055 متر بوده است. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413930106.pdf
  17. بررسي تغيير شکل ميان گذر درياچه اروميه با استفاده از روش تداخل سنجي راداري نویسندگان: شمشيري رقيه*, معتق مهدي, شريفي محمدعلي پل درياچه اروميه به طول 1300 متر و عرض 30 متر به منظور اتصال دو خاکريز آذربايجان غربي و شرقي در اواخر سال 2009 ساخته شده است. ساخت اين پل نقش مهمي در توسعه گردشگري، حمل و نقل و بازرگاني منطقه دارد. از آنجا که تغيير شکل نامتقارن خاکريزهاي موجود در طرفين پل ممکن است به سلامت پل آسيب برساند، مساله پايش دقيق خاکريزها در زمان از اهميت ويژه اي برخوردار است. پوشش وسيع، قدرت تفکيک مکاني (20-1 متر) و زماني (46-11 روز) بالا و دقت قابل قبول (ميلي متر-سانتي متر)، داده هاي تداخل سنجي راداري را به ابزاري قدرتمند در اين گونه مطالعات تبديل کرده است. در ميان روش هاي تداخل سنجي راداري، روش هاي تحليل سري زماني مانند خطوط مبناي کوتاه، ابزاري قدرتمند در زمينه پايش سازه ها هستند که نقشه هاي تغيير شکل را با دقت ميلي متر فراهم مي کنند. در اين مطالعه، روش فوق در مجموع بر روي 58 تصوير سنجنده هاي ENVISATT، ALOS و TerraSAR-X (TSX) از سال 2003 تا 2013، بکار گرفته شد. نتايج نشان مي دهد تغيير شکل در اين بازه زماني با حداقل سرعت بيشينه 50 ميلي متر در سال در جهت خط ديد ماهواره روي خاکريزها در حال وقوع است و در طول اين زمان بر سرعت تغيير شکل افزوده شده است. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413930104.pdf
  18. بررسي تاثير استفاده از روش هاي آستانه گذاري (در فضاي موجک) بر ميزان کاهش نويزها روي داده هاي ايستگاه هاي دائمي GPS نویسندگان: مقتصدآذر خسرو*, غلام نيا مهدي هدف از انجام اين تحقيق استفاده از تکنيک موجک ها براي کاهش اثر نويز در سري هاي زماني بلند مدت GPS با اعمال آستانه گذاري هاي مختلف و مقايسه تاثير آنها در روند کاهش نويز مي باشد. روشهاي آستانه گذاري شامل: حد آستانه جريمه، راهکار بيرگه - ماسارت، روش هيبريدي شور- شرينک، روش آستانه گذاري سراسري، روش مينيماکس و روش آستانه گذاري با استفاده از کمينه کردن برآورد نااريب ريسک اشتاين بودند که براي مقايسه تاثير آنها در کاهش نويز ها از سه مدل استوکاستيک براي ترکيب نويز ها در سري هاي زماني ايستگاه هاي دائمي GPS استفاده شد: الف) مدل شامل نويز سفيد (مدل I)، ب) مدل ترکيبي شامل نويز سفيد و نويز نويز تصادفي (مدل II )، ج) مدل ترکيبي شامل نويز سفيد و نويز فليکر (مدل III). براي انجام محاسبات و تحليل هاي عددي، به تعداد 264 ايستگاه GPS از آرشيو SOPAC با پوشش زماني 10 ساله (از ژانويه 2001 تا ژانويه 2011) جهت انجام آناليز و محاسبات انتخاب گرديد. اين داده ها بصورت خام بوده و هيچ گونه عمليات نويز بري روي آنها انجام نگرفته بود. نتايج حاصل نشان مي دهد که از بين روشهاي آستانه گذاري، در مدل شامل نويز سفيد (مدل I): روش حد آستانه جريمه و روش آستانه گذاري با استفاده از کمينه کردن برآورد نااريب ريسک اشتاين قادر به کاهش فراواني دامنه هاي کوچکتر مي باشند، در صورتي که روشهاي مينيماکس و هيبريدي شور-شرينک قادر به کاهش فراواني دامنه هاي بزرگتر از نويز سفيد را دارند. راهکار بيرگه – ماسارت و روش آستانه گذاري سراسري هم قادر به کاهش فراواني دامنه هاي کوچکتر و هم کاهش فراواني دامنه هاي بزرگتر مي باشند. در مدل ترکيبي شامل نويز سفيد و نويز تصادفي (مدل II) و مدل ترکيبي شامل نويز سفيد و فليکر نويز (مدل III)، تمامي روشها قادر به کاهش فراواني دامنه هاي کوچکتر و بزرگتر از نويز سفيد (در هر دو مدل) به يک ميزان هستند. اين در حالي است که براي نويز تصادفي و نويز فليکر (به ترتيب در هر دو مدل) روش حد آستانه جريمه و روش آستانه گذاري با استفاده از کمينه کردن برآورد نااريب ريسک اشتاين قادر به کاهش فراواني دامنه هاي کوچکتر مي باشند، در صورتي که روشهاي مينيماکس و هيبريدي شور-شرينک قادر به کاهش فراواني دامنه هاي بزرگتر از نويز رنگي را دارند. راهکار بيرگه – ماسارت و روش آستانه گذاري سراسري قادر به کاهش فراواني دامنه هاي کوچکتر و بزرگتر از نويز رنگي مي باشند. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413930105.pdf
  19. کاربرد روش برآورد مولفه هاي واريانس کمترين مربعات در مشاهدات GPS با استفاده از مدل هندسه-مبنا نویسندگان: زنگنه نژاد فرزانه*, اميري سيمكويي عليرضا, عسگري جمال پردازش داده هاي ژئودتيکي، عموما با روش کمترين مربعات صورت مي گيرد. براي رسيدن به بهترين برآورد نااريب خطي، استفاده از مدل تصادفي مناسب و يا به بيان ديگر ارائه وزن مناسب براي مشاهدات، الزامي است. براي تعيين مدل تصادفي مناسب از روش برآورد مولفه هاي واريانس استفاده مي شود. يکي از کاربرد هاي ژئودتيکي برآورد مولفه هاي واريانس، وزن دهي به مشاهدات سيستم تعيين موقعيت جهاني GPS مي باشد. در اين تحقيق از روش برآورد مولفه هاي واريانس کمترين مربعات جهت تعيين مدل تصادفي مناسب براي مشاهدات GPS استفاده مي شود. مدل تابعي مورد استفاده در اين پژوهش، مدل هندسه- مبنا براي مشاهدات تفاضلي مرتبه دوم GPS مي باشد. نتايج براي گيرنده هاي تريمبل 4000 SSi و تريمبل R7 ارائه شده است. نتايج بدست آمده همبستگي قابل توجه 0.55 بين مشاهدات کد CA و P2 در گيرنده تريمبل 4000 SSi و نيز همبستگي قابل توجه 0.64 بين مشاهدات فاز L1 و L2 در گيرنده تريمبل R7 را نشان مي دهد. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413930103.pdf
  20. ارائه يک روش تکاملي به منظور زمين مرجع نمودن و کشف اشتباهات تصاوير ماهواره اي با قدرت تفکيک مکاني بالا نویسندگان: علي دوست فاطمه*, دادرس جوان فرزانه زمين مرجع نمودن تصاوير ماهواره اي با قدرت تفکيک مکاني بالا در اکثر کاربردهاي سنجش از دور و فتوگرامتري مانند توليد تصاوير ارتو و مدل ارتفاعي رقومي مطرح مي شود. در فرآيند زمين مرجع نمودن، وجود نقاط کنترل زميني در تصوير نقش مهمي در برآورد پارامترهاي مورد نياز طي محاسبات سرشکني دارد. بنابراين حضور اشتباهات در اين نقاط، ميتواند باعث اشتباهات بنيادي در محاسبات زمين مرجع نمودن و نتايج حاصل از سرشکني شود. از الگوريتمهاي سنتي به منظور کشف اشتباهات، مي توان دو روش Data Snooping و برآوردگر پايدار را نام برد. در حضور خطاهاي سيستماتيک و اشتباهات در مشاهدات و يا در مدل رياضي، هر دو روش داراي مشکلات قابل توجهي براي يافتن اشتباهات و حذف اثر آنها از روي نتايج هستند. در اين تحقيق روشي جديد مبتني بر الگوريتم تکاملي به منظور زمين مرجع نمودن تصاوير ماهواره اي و کشف هم زمان اشتباهات در نقاط کنترل زميني، ارائه و نتايج آن با روش هاي سنتي مقايسه شده است. در اين الگوريتم، طي برآورد کمترين مربعات، از طريق بيشينه کردن جذر ميانگين مربعات باقيمانده هاي مربوط به نقاط چک، پارامترهاي مربوط به زمين مرجع نمودن، برآورد و اشتباهات موجود در نقاط کنترل پيدا مي شوند. توانايي اين روش بر روي داده هاي ماهواره اي IKONOS و Worldview2 در دو منطقه مختلف، و در حالتي که اشتباهات داراي توزيع هاي گروهي و منفرد هستند، مورد ارزيابي قرار گرفت. نتايج نشان مي دهد که روش ارائه شده داراي کارايي بيشتري نسبت به روش هاي سنتي است به خصوص وقتي اشتباهات در مجموعه اي از نقاط کنترل مجاور هم وجود داشته باشد، اين روش قادر به کشف همه اشتباهات است. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413930112.pdf
  21. طراحي و پياده سازي سامانه شبيه ساز ردياب ستاره با هدف ناوبري سکوهاي پرنده نویسندگان: حميدي معصومه*, صمدزادگان فرهاد با توجه به اهميت ناوبري اتوماتيک سکوهاي پرنده و با در نظر گرفتن مشکلات مطرح در سيستم هاي ناوبري GPS و IMU، همواره نياز به سيستم هاي ناوبري و کمک ناوبري مستقل و يا مکمل اين سيستم ها احساس مي شود. ناوبري سکوهاي پرنده با استفاده از اطلاعات تصويري گزينه مناسبي براي اين سيستم ها مي باشد. در اين راستا، استفاده از اطلاعات تصويري ستارگان براي ناوبري، منجر به توسعه سيستم هاي ردياب ستاره گرديده اند. شبيه سازهاي اين سيستم ها نقش مهمي در بررسي و ارزيابي الگوريتم هاي ناوبري پيش از تست هاي واقعي پرواز ايفا مي کنند. از آن جا که تمامي پارامترهاي سنجنده و مختصات ستارگان از پيش معلوم است، مي توان اين شبيه سازي را براي بررسي صحت و دقت تمامي الگوريتم هاي مطرح در پردازش داده هاي ردياب ستاره، مانند الگوريتم هاي تعيين مرکز، شناسايي ستاره، و تعيين وضعيت، مورد استفاده قرار داد. در اين تحقيق طراحي و پياده سازي يک سامانه شبيه ساز ردياب ستاره با هدف ناوبري سکوهاي پرنده ارائه گرديده است. سامانه ارائه شده، قابليت انجام پيش پردازش هاي مختلفي را بر روي کاتالوگ ستاره امکان پذير مي نمايد، همچنين امکان تنظيم پارامترهاي مختلف سنجنده و نيز وضعيت دوراني سکوي حامل آن در فضاي اينرشيال توسط اين سامانه شبيه ساز فراهم شده است. بررسي نتايج حاصل از شبيه سازي با در نظرگرفتن پارامترهاي مختلف سنجنده و در وضعيت هاي مختلف جهت گيري سکو در فضاي اينرشيال و با نرخ هاي دوراني مختلف، بيانگر توانايي بالاي سامانه ارائه شده مي باشد. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content]
  22. تغييرات انحناي سطح پوسته زمين در ايران با نظريه تحليلي تغيير شکل نویسندگان: جعفري محمدرضا*, مشهدي حسينعلي مسعود, وثوقي بهزاد نظريه تحليلي تغيير شکل سطح پوسته زمين، بر مبناي نظريه پوسته در مکانيک محيط هاي پيوسته است. اين نظريه يک مدل بندي هندسه ديفرانسيلي است که سطح توپوگرافي زمين را رويه اي با انحناي متغير در نظر مي گيرد. با وجود اينکه در اين نظريه از مشاهدات ميدان هاي جابجايي سه بعدي استفاده مي شود اما محاسبات، صرفا در دو بعد است. مولفه ارتفاع را تابعي از مختصات طول و عرض ژئودتيک سطح در نظر مي گيرد. مشتقات ارتفاع را با روش درون يابي اجزاي محدود (با کمک مثلث بندي دلوني) مي توان بدست آورد و در ادامه تنسور متريک و تنسور اساسي دوم سطح زمين را تعيين مي کند. آنگاه دو کميت ناورداي تغيير شکل يعني ((تغييرات انحناهاي گاوسي و متوسط)) را بررسي نمود. بررسي هاي اين تحقيق روي ايستگاه هاي سيستم تعيين موقعيت جهاني GPS شبکه موردي ايران سراسري در اپک هاي 2001 و 2005 ميلادي است کهنشان مي دهد که مدل تغييرات انحناهاي (گاوسي=1.097´10-21/m2yr و متوسط=0.503´10-14/myr) پوسته زمين در شمال تنگه هرمز، شواهدي از پديده فرورانش را در منطقه مکران آشکار مي کند و بيشترين مقادير تغيير انحنا هم، با امتداد دو رشته کوه البرز (-9.992´10-21 /m2yr) و زاگرس (+1.574´10-21 /m2yr) مطابقت دارند. نشست ها در مسيرهاي شبکه ترازيابي دقيق سراسري ايران نيز اکثرا در مناطق با کاهش انحنا قرار دارند. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413930102.pdf
  23. ارائه يک مدل شبه فيزيکي در حل توجيه نسبي تصاوير ماهواره اي آرايه خطي با زواياي ديد مشابه نویسندگان: عزيزي علي*, هاديلو اعظم, شريفي محمدعلي دراين مقاله، يک مدل شبه فيزيکي براي حل توجيه نسبي دو بعدي تصاوير ماهواره اي آرايه خطي که در زمان هاي بازديد مجدد ماهواره اخذ شده اند ارائه و دقت آن ارزيابي گرديده است. برخلاف روش هاي متداول در حل توجيه نسبي که در آنها فقط پارالاکس y نقش اساسي را ايفاء مي کند، در روش ارائه شده در اين مقاله، پارالاکس x نيز علاوه بر پارالاکس y در حل توجيه نسبي دخالت داده شده است و در نتيجه، حل توجيه نسبي در تصاوير آرايه خطي در زمين هاي کوهستاني، مشروط بر اينکه تصاوير داراي زواياي ديد مشابه باشند، امکان پذير گرديده است. اهميت کاربردي حل توجيه نسبي اين تصاوير در مطالعات مربوط به تعيين جابجائي هاي هندسي ناشي از رانش زمين است. پايش جابجائي هاي گسترده در مناطق پرشيب کوهستاني از طريق تصاوير اپتيکي ماهواره اي مستلزم هم مرجع سازي تصاوير با حداکثر دقت ممکن است که از طريق روش پيشنهادي در اين مقاله مي تواند متحقق گردد. تصاوير ديد عقبنگر سنجنده IRS-P5 از يک منطقه کوهستاني داراي رانش زمين، در دو اپوک زماني متعلق به سالهاي 2008/2009 جهت تحليل مدل پيشنهادي استفاده شده است. دقت بدست آمده در توجيه نسبي اين تصاوير با استفاده از مدل بهينه شده، به ترتيب، 0.30 و 0.47 پيکسل براي باقيمانده پارالاکس هاي x و y در فضاي تصوير، برآورد گرديد. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413930110.pdf
  24. يک راهکار ابتکاري تکاملي براي برنامه ريزي عامل هاي متحرک با رويکرد توازن به جاي بهينه سازي چند هدفه نویسندگان: وحيدنيا محمدحسن*, آل شيخ علي اصغر ساختارهاي مبتني بر عامل محيط مناسبي براي آزمودن فرضيه هاي پيچيده، مدلسازي و شبيه سازي طرح هاي پوياي اطلاعاتي مي باشند. در حيطه علوم مکاني نيز گرايش به استفاده از عامل هاي خودمختار و معقول، به دليل واقع گرايي بيشتر در مسائل، افزايش يافته است. در اين تحقيق به برنامه ريزي و توزيع وظيفه ميان موجوديت هاي متحرک در فضاي جغرافيايي با رويکرد عامل-محور پرداخته مي شود. در ابتدا نشان داده مي شود که عامل ها به طور منطقي مايل به رسيدن به بيشترين رضايت/سودمندي مي باشند. براي دستيابي به رضايت گروهي در يک فعاليت جمعي، رسيدن به مفهوم توازن، برآمده از نظريه بازي ها، منطقي تر و واقع گرايانه تر از بهينه سازي چندهدفه به نظر مي رسد. استدلال پيرامون اين موضوع با بحث در مورد وابستگي و تزاحم سودمندي عامل هاي متحرک بيان مي گردد. سپس با توجه به پيچيدگي محاسباتي بسيار بالا و نمايي تعيين توازن، يک الگوريتم ابتکاري غيرقطعي و کارآمد پيشنهاد مي گردد. راهکار ارائه شده که همسو با روش هاي تکاملي مي باشد، با چندين مجموعه داده ارزيابي گرديد که نتايج حاکي از همگرايي مناسب، سرعت بالاي الگوريتم، دقت مناسب تعيين توزان در مقايسه با روش قطعي (80% در بدترين حالت) و دقت بالا در تعيين توازن با بيشترين بهينگي (92% در بدترين حالت) مي باشد. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413930109.pdf
  25. آناليز دقت و سرعت روش هاي عددي و شبه-تحليلي در انتشارگرهاي مدار ماهواره هاي ارتفاع پايين نویسندگان: سيف محمدرضا*, شريفي محمدعلي روش هاي گوناگوني براي تعيين مدار ماهواره ها ارائه شده است که انتگرال گيري عددي يکي از روش هاي متدوال در اين زمينه است. با وجود روش هاي بسيار متنوع در حل عددي معادلات ديفرانسيل، يکي از چالش هاي پيش روي محققين در تعيين مدار ماهواره ها چگونگي انتخاب يک روش انتگرال گيري عددي مناسب است. در اين مقاله نتايج روش رونگ-کوتا بعنوان متداولترين روش تک پله اي و روش پيش بيني-برآورد-تصحيح-برآورد بعنوان متداولترين روش چند پله اي با يکديگر مقايسه مي شوند. نتايج نشان داد چنانچه از روش هاي انتگرال گيري با خطاي کنترل شده استفاده شود با انتخاب مناسب تلورانس خطا اختلاف چنداني ميان روش هاي چند پله اي و تک پله اي نيست و با توجه به سرعت مناسب تر روش هاي چند پله اي بهتر است از اين روش ها در حل معادلات حرکت ماهواره استفاده شود. در اين مقاله روش لاگرانژ نيز بعنوان يک روش شبه-تحليلي در تعيين مدار ماهواره ها معرفي مي شود. براي استفاده از اين روش کلاسيک در تعيين مدار ماهواره هاي ارتفاع پايين، ضرايب لاگرانژ از ميدان کپلري به همه ضرايب ميدان جاذبه زمين گسترش مي دهيم و براي تست دقت اين ضرايب مدار حاصل از ضرايب لاگرانژ را با مدار حاصل از انتگرال گيري عددي مقايسه مي کنيم. در بخش نتايج نشان داده خواهد شد که دقت نهايي روش لاگرانژ براي يک ماهواره ارتفاع پايين بعد از يک روز در حد ميليمتر است. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413930101.pdf

درباره ما

انجمن های گفتگوی ایران سازه ، وبسایت تخصصی مهندسی عمران

این انجمن ، نسخه جدید انجمن ایران سازه میباشد

Follow us

×
×
  • اضافه کردن...