admin

کشف اطلاعات در شبکه هاي اجتماعي مکان مبنا با هدف ارائه يک سيستم توصيه کننده مکاني فرقاني محمد*, حكيم پور فرشاد تسهيل در دسترسي به تکنولوژي هاي مکان يابي مانند GPS امکان ذخيره تجربيات مکاني و انتشار آن بر روي بستر اينترنت را براي افراد به وجود آورده است. استفاده از اين قابليت در شبکه هاي اجتماعي تحت وب و در نظر گرفتن داده هاي مکاني به اشتراک گذاشته شده توسط کاربران، به عنوان يال هاي ارتباطي که کاربران يک شبکه اجتماعي را به لايه اطلاعات مکاني متصل مي کند، شبکه هاي اجتماعي مکان مبنا را نتيجه مي دهد. اضافه شدن بعد مکان در اين شبکه ها باعث مي شود که با ايجاد يک پل ارتباطي بين شبکه هاي اجتماعي مجازي و جهان واقعي، اطلاعات آنها به واقعيت نزديک تر شود. شبکه هاي اجتماعي مکان مبنا به واسطه اخذ و به روز رساني اطلاعات از کاربران خود در سراسر دنيا، منابع غني براي داده کاوي و کشف اطلاعات محسوب مي شوند. بر اساس اين اطلاعات مي توان سرويس هاي مختلفي را به کاربران ارائه کرد که هم مي توانند باعث بهبود ساختار شبکه اجتماعي کاربران شوند و هم از نظر مکاني، خدمات مختلفي را به کاربران ارائه کنند. در اين مقاله تلاش شد تا با مدل کردن اطلاعات پيشينه مکاني کاربران در يک چارچوب سلسه مراتبي و با استفاده از الگوريتم هاي داده کاوي، مکان ها و مسيرهاي جذاب و کاربران خبره در يک محدوده جغرافيايي شناسايي و بر اساس آن يک سرويس توصيه گر مکاني- زماني ارائه شود. در اين سيستم با توجه به مکان و زمان پرس وجو و بر اساس اطلاعات به اشتراک گذاشته شده ساير کاربران، مکان هايي براي بازديد به کاربر مورد نظر پيشنهاد مي شود. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413920308.pdf

ارزيابي جامع دقت مدل رقومي ارتفاعي GDEM V2 نویسندگان: علي دوست فاطمه*, دادرس جوان فرزانه مدل هاي رقومي ارتفاعي، يکي از مهمترين داده هاي مکاني در کاربردهاي مختلف از قبيل مطالعات هيدرولوژيکي، نقشه برداري توپوگرافي، تصحيح هندسي تصاوير، استخراج پارامترهاي سطح زمين، مديريت بلاياي طبيعي و غيره هستند. مدل هاي رقومي ارتفاعي مي توانند از طريق روش هاي مختلف و با دقت هاي ارتفاعي متفاوت به دست آيند. در روش هاي فتوگرامتري، اين داده ها از زوج تصاوير ماهواره اي طي پردازش هاي زيادي حاصل مي شوند. نسخه دوم مدل رقومي ارتفاعي جهاني به نام GDEM V2 مبتني بر تصاوير ماهواره اي ASTER با قدرت تفکيک مکاني يک ثانيه کماني است. تاکنون تحقيقات متعددي در کشورهاي مختلف به منظور ارزيابي کيفي و تعيين پارامترهاي دقت اين مدل در مقايسه با ساير مدل هاي رقومي ارتفاعي مرجع و يا نقاط کنترل زميني انجام پذيرفته است. در اين مقاله، نتايج حاصل از ارزيابي دقت GDEM V2 با مدل رقومي ارتفاعي SRTM و يک مدل رقومي ارتفاعي محلي مربوط به منطقه اي در جنوب غربي ايران ارائه گرديده است. پارامترهاي دقت براي ارزيابي اختلاف ارتفاع بين هر دو مدل رقومي ارتفاعي، بر اساس شاخص هاي متداول (ميانگين خطا، جذر ميانگين مربعات خطا، انحراف استاندارد) و شاخص هاي پايدار (ميانه، انحراف مطلق نرمال شده ميانه (NMAD)، چندک هاي نمونه) محاسبه مي شوند. نتايج حاصل شده، وجود يک باياس ارتفاعي منفي در حدود -4.5 متر و -2.8 متر را در مدل GDEM V2 به ترتيب نسبت به دو مدل SRTM و مدل محلي نشان مي دهند. علاوه براين ميانه خطاي GDEM V2 نسبت به مدل محلي برابر -3.7 متر است که از ميانه خطاي اين مدل نسبت به SRTM کمتر است (6- متر). جذر ميانگين مربعات خطاي اختلاف ارتفاعات در GDEM V2 نسبت به دو مدل SRTM و مدل محلي با هم برابر و حدود 8.3 متر است با اين حال انحراف معيار خطاي بين دو مدل GDEM V2 و مدل محلي کمي بيشتر از GDEM V2 و SRTM است. براي مقايسه بهتر دقت داده ها، از فاکتور NMAD استفاده مي شود که مقدار آن براي مدل GDEM V2 نسبت به دو مدل محلي و SRTM به ترتيب 5.5 و 5.9 متر است. همچنين حدود 68% خطاهاي مدل GDEM V2 در مقابل مدل محلي در بازه 0 تا 7.5 متر قرار دارد اين در حالي است که اين بازه براي اختلاف ارتفاع دو مدل GDEM V2 و SRTM برابر 0 تا 9 متر است. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413920307.pdf

بررسي عملکرد الگوريتم هاي فراابتکاري جمعيت مبنا به منظور بهينه سازي پارامترهاي ماشين هاي بردارپشتيبان در طبقه بندي تصاوير پلاريمتريک راداري نویسندگان: صمدزادگان فرهاد, فردوسي الهه* با توجه به اينکه استفاده از پلاريزاسيون هاي مختلف امواج الکترومغناطيسي در تصويربرداري پلاريمتريک راداري اطلاعاتي غني از جنبه هاي مختلف عوارض را فراهم مي کند. امروزه تصاوير پلاريمتري به عنوان ابزار قوي و کارآمد در زمينه شناسايي عوارض مختلف در مناطق جغرافيايي پيچيده مورد توجه قرار گرفته اند. به منظور استخراج اطلاعات، طبقه بندي اين تصاوير حائز اهميت مي باشد. طبقه بندي کننده ماشين هاي بردار پشتيبان به سبب عملکردش بر مبناي ويژگي هاي هندسي و پايداري در فضاهاي با ابعاد بالا گزينه مناسبي در طبقه بندي تصاوير پلاريمتري محسوب مي شود. اما عملکرد اين طبقه بندي کننده به شدت تحت تاثير پارامترهاي در نظر گرفته شده براي آن مي باشد. بنابراين به منظور به کارگيري طبقه بندي کننده ماشين هاي بردار پشتيبان با بيشترين کارآيي، مي بايست مقادير بهينه براي اين پارامترها تعيين شوند. روش هاي بهينه سازي سنتي متداول به سبب مواجه شدن با پيچيدگي هاي محاسباتي در اين فضاهاي جستجوي بزرگ اغلب به بهينه هاي محلي همگرا مي شوند. بنابراين به منظور بدست آوردن مقدار بهينه سراسري استفاده از الگوريتم هاي بهينه سازي فراابتکاري که از جستجوي سراسري همراه با جستجوي محلي بهره مي گيرند، اجتناب ناپذير است. در اين مقاله توانايي الگوريتم هاي ژنتيک، زنبورها و توده ذرات به عنوان تکنيک هاي بهينه سازي فراابتکاري قدرتمند، در تعيين مقدار بهينه پارامترهاي ماشين هاي بردار پشتيبان ارزيابي شده است. مقايسه نتايج بدست آمده، توانايي بالاي الگوريتم توده ذرات را در زمينه دقت طبقه بندي و سرعت همگرايي نشان مي دهد. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413920306.pdf

استفاده از ادغام پيکسل ها در بازسازي اطلاعات پيکسل هاي مخلوط نویسندگان: زينلي منصور, قاسميان حسن* طبقه بندي پيکسل هاي مخلوط يکي از مشکلات مهم در تجزيه و تحليل اطلاعات سنجش از دور است، که بدليل کوچکتر بودن ابعاد پيکسل هاي خالص از دقت مکاني سنجنده ها با توجه به محدوديت هاي فن آوري يا هزينه ها ايجاد مي شود. الگوريتم هاي مختلفي براي تفکيک پيکسل هاي خالص در يک پيکسل مخلوط با معيار حداکثر صحت پيشنهاد شده است. در اين بررسي ها مسائل زيرپيکسل ها در تصاوير بدو دسته تقسيم شده است: 1) تعيين درصد کلاس هاي خالص تشکيل دهنده يک پيکسل 2) تعيين محل آنها. در اين مقاله پس از بررسي الگوريتم هاي متداول در اين زمينه و مشکلات پيشرو، الگوريتم جديدي براي افزايش دقت مکاني تصاوير پيشنهاد خواهد شد، که سعي در برطرف کردن نقاط ضعف الگوريتم هاي موجود دارد. در اين الگوريتم يک جدول جستجوي مناسب با ادغام پيکسل هاي اطلاعات ورودي ايجاد مي شود. با تعريف يک معيار مناسب براي شباهت پيکسل ها، براي هر پيکسل ورودي يک پيکسل مشابه در جدول جستجو پيدا مي کنيم و نشان خواهيم داد اين پيکسل هاي مشابه از ساختار زيرپيکسلي يکساني تشکيل شده اند. در اين جستجو، از اطلاعات دامنه پيکسل ها براي محاسبه نسبت زيرپيکسل ها و از اطلاعات بافت پيکسل هاي مجاور براي مکانيابي زيرپيکسله اي درون يک پيکسل مخلوط استفاده مي شود. در انتها الگوريتم پيشنهادي بر روي داده هاي واقعي جهت افزايش دقت مکاني و طبقه بندي اطلاعات پياده سازي شده و نتايج با طبقه بندي سخت مقايسه و ارائه شده است. نتايج شبيه سازيها حداقل 15% بهبود ضرايب طبقه بندي در بازسازي پيکسل هاي مخلوط نسبت به طبقه بندي سخت را نشان مي دهند. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413920305.pdf

توسعه يک سيستم توصيه گر مکانمند تحت وب براي خريد و فروش املاک با قابليت قيمت گذاري زمانمند نویسندگان: اكبري زهرا, كريمي محمد*, مسگري محمدسعدي در اين تحقيق، جهت سرعت بخشيدن به خريد و فروش املاک و راهنمايي خريداران در يافتن ملکي متناسب با شرايط و معيارهاي شان، از سيستم توصيه گر دانش محور با قابليت قيمت گذاري زمانمند املاک استفاده گرديده است. مدل قيمت در سيستم، با استفاده از روش هدانيک و رگرسيون وزن دار جغرافيايي تعيين و از طريق املاک فروخته شده در سيستم و به کارگيري مدل «واقعه مبنا» بروزرساني مي شود. با استفاده از اين سيستم، کاربران علاوه بر امکان خريد و فروش سريع تر، مي توانند از قيمت مناسب املاک نيز اطلاع يابند. براي تحقق هدف تحقيق، مشخصات 56 واحد آپارتماني فروخته شده در شهريور سال 91 به منظور تعيين و تست مدل قيمت و مشخصات 50 واحد فروشي در مهر و آبان 91 براي تست سيستم توصيه گر، جمع آوري و در سيستم ثبت گرديد. در نهايت، با بررسي نتايج ارائه شده به يک کاربر نمونه، صحت عملکرد سيستم توصيه گر مورد بررسي قرار گرفت. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413920304.pdf

توليد و محاسبه مدل رياضي سه بعدي تصاوير اپي پولار ماهواره اي با قدرت تفکيک بالا با استفاده از مدل هاي رشنال نویسندگان: دادرس جوان فرزانه*, فلاح آلاله, محمدي حميد مدلسازي و توليد تصاوير اپي پولار با هدف توليد تصاوير نرمالي که در آنها نقاط متناظر در امتداد سطرهاي يکسان قرار گرفته اند، در کاربردهايي که به تناظريابي تصاوير وابسته مي باشند، نقشي کليدي داشته و موجب افزايش کارايي، دقت و سرعت آنها مي گردد. از مهمترين اين کاربردها مي توان به مثلث بندي هوايي، توليد تصاوير متناظر، توليد مدل رقومي و تصاوير اورتو اشاره نمود. در مورد دو مثال آخر و به ويژه توليد مدل هاي رقومي در سال هاي اخير با مطرح شدن روش هاي توليد مدل هاي رقومي متراکم و تناظريابي متراکم تصاوير و به ويژه توليد تصاوير اپي پولار جايگاه ويژه اي خواهد داشت. در اين ميان تصاوير ماهواره اي داراي ساختار آرايه اي به عنوان يکي از مهمترين منابع توليد مدل هاي رقومي مطرح مي باشند. با توجه به پيچيدگي هندسه اين تصاوير، توليد تصاوير اپي پولار آنها با مشکلاتي همراه مي باشد و در حقيقت مي توان گفت هندسه مطرح در اين سنجنده ها به جاي خط مستقيم، منحني اپي پولار توليد مي کند. در اين تحقيق روشي مبتني بر توليد منحني هاي اپي پولار به صورت تکه اي با استفاده از ضرايب رشنال در تصاوير ماهواره اي با قدرت تفکيک بالا مورد بررسي قرار گرفته است و نتايج نشان از بالا بودن دقت حاصل از اين روش در توليد تصاوير اپي پولار دارند. هم چنين ضرايب رشنال براي تصوير توليد شده با استفاده از گريد زميني تخمين زده شد که ارزيابي هاي انجام شده دقت بالاي روش ارائه شده را تاييد مي نمايد. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413920303.pdf

پيش بيني مکاني زمين لرزه هاي بزرگ در منطقه ايران با استفاده از معيار شکست کولمب نویسندگان: وثوقي بهزاد*, محسني ديبا رويا پاسخ به اين سوال ضروري است که چگونه وقوع يک زمين لرزه ممکن است زمين لرزه اي بعدي را به دنبال داشته باشد؟ وقوع زمين لرزه با گسلش يا شکست در پوسته زمين همراه است. بدين منظور بايستي معيار شکست در محيط الاستيک پوسته زمين يا همان معيار شکست کولمب مورد بررسي قرار گيرد. آناليز تغييرات تنش کولمب در بسياري از مناطق لرزه خيز جهان بکار گرفته شده است. اين مطالعات نشان مي دهند که مکان و سرعت وقوع زمين لرزه هاي بعدي متاثر از تغييرات تنش استاتيک ناشي از زمين لرزه هاي تاريخي در آن منطقه است. در اين تحقيق اندر کنش تغييرات تنش کولمب مابين سيستم هاي گسلي در منطقه ايران مورد مطالعه قرار گرفته است. پارامترهاي زمين لرزه هاي بالاي 5.8 ريشتر رخ داده از سال 1900 تا سال 2001 در اين منطقه به منظور محاسبه تنش کولمب از مراجع مختلف گردآوري شده اند. نتايج حاصله نشانگر وقوع بيش از 80 درصد زمين لرزه هاي رخ داده از سال 2001 تا 2013، در منطقه افزايش تنش کولمب ناشي از زمين لرزه هاي 100 سال گذشته به ميزان 0.01 تا 5 بار است. همچنين محاسبه تغييرات تنش کولمب روي صفحات گسلي امتداد لغز، کششي و نرمال با هندسه بهينه نشان مي دهند که گسل هايي که هم جهت با هندسه بهينه اند، در اثر افزايش تنش کولمب ناشي از زمين لرزه ها مستعد گسيختگي و ايجاد زمين لرزه مي باشند و به عنوان مناطق پرخطر براي زمين لرزه هاي بعدي به شمار مي آيند. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413920302.pdf

برآورد بعد ذاتي در تصاوير ماهواره اي ابرطيفي نویسندگان: حسنلو مهدي*, صمدزادگان فرهاد با پيشرفت سنجنده هاي سنجش از دور طيفي با توانتفکيک طيفي بالا، تصاوير ابرطيفي ماهواره اي بطور وسيع به منظور نظارت بر سطح زمين به خدمت گرفته شده اند. بزرگي ابعاد اين تصاوير نه تنها باعث افزايش پيچيدگي محاسبات گرديده بلکه باعث کاهش دقت طبقه بندي تصوير نيز شده است. کاهش ابعاد يکي از اصلي ترين روش ها در تصاوير ابرطيفي براي بهبود دقت طبقه بندي است. معمول ترين روش در کاهش ابعد انتخاب عارضه مي باشد. بطور ايده آل کاهش نمايندگان يک مجموعه به کاهش ابعاد ذاتي آن مرتبط مي شود. روشهاي مختلفي براي برآورد بعد ذاتي و نيز کاهش ابعاد در تصاوير ابرطيفي در منابع وجود دارد. در اين مقاله به شرح و مقايسه پنج تکنيک برآورد بعد ذاتي پرداخته و کارايي اين تکنيک ها را به منظور طبقه بندي با نظارت تصاوير ابرطيفي بررسي و بحث کرده است. اين تکنيکها شامل برآوردکننده مقدار ويژه (EV)، برآوردکننده بيشترين شباهت (ML)، برآوردکننده بعد همبسته (CD)، برآوردکننده عدد بسته بندي (PN) و کمترين گشترش درخت ژئودزيک (GMST) مي باشد. روش طبقه بندي کننده نزديکترين همسايگي (K-NN) به منظور طبقه بندي بانظارت مورد استفاده قرار گرفته است. تعداد زيادي از فواصل متريک در اين طبقه بندي کننده مورد استفاده و مقايسه قرار گرفته است. پرکاربردترين روش هاي کاهش ابعاد مانند تحليل مولفه اصلي (PCA) و تحليل مولفه مستقل (ICA) در خروجي روش هاي برآورده گر بکار گرفته شده است. اين تحقيق نگاهي مقايسه اي و مروري بر روش هاي برآورده گر داشته و نيز عارضه هاي باندي استخراج شده را به منظور طبقه بندي مورد استفاده قرار داده است. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413920309.pdf

کاربرد صحيح کرنل در روش تک مرحله اي معکوس نویسندگان: آزموده اردلان عليرضا, كريمي روح اله, عبادي امير* استفاده از معادلات انتگرالي در روش هاي تعيين ژئوييد مانند وارون سازي تک مرحله اي بر مبناي مشتقات مرتبه اول انتگرال پواسن بيضوي براي انتقال شتاب گراني در سطح زمين به پتانسيل گراني بر روي بيضوي مرجع همواره مورد توجه ژئودزين ها بوده است. يکي از مشکلات عمده در حل عددي معادلات انتگرالي رزولوشن داده هاي ورودي است. در اين پژوهش نشان داده شده است که رزولوشن مورد نياز داده هاي ورودي گراني در سطح زمين در وارون سازي تک مرحله اي به ارتفاع منطقه مورد محاسبه وابسته است، اما عکس اين موضوع صادق نبوده و مي تواند منجر به نتايج کاملا اشتباهي شود. هم چنين با مطالعه رفتار کرنل انتگرال کافي بودن رزولوشن داده هاي ورودي گراني براي وارون سازي تک مرحله اي بررسي شده و از طريق تغيير کرنل انتگرال جهت غلبه بر تاثير ناسازگار کمبود رزولوشن داده هاي ورودي گراني استفاده شده که نوآوري اين تحقيق مي باشد. براي بررسي عددي روش فوق، داده هاي گراني واقعي در منطقه اي در غرب ايران مورد آزمايش قرار گرفته است که نتايج آن حاکي از موفقيت روش پيشنهادي در حل مشکل کمبود رزولوشن داده هاي ورودي گراني در روش وارون سازي تک مرحله اي است. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413920301.pdf

کاربرد نرم افزار OPENSEES در بررسی عملکرد لرزه ای قاب های صنعتی در تحلیل تاریخچه زمانی غیر خطی دانیال رضایی نیک - پژوهشگر مرکز تحقیقات توسعه و کیفیت اتکا اشکان حسینی - پژوهشگر مرکز تحقیقات توسعه و کیفیت اتکا عباس قمرپور طالمی - پژوهشگر مرکز تحقیقات توسعه و کیفیت اتکا چکیده مقاله: در دهه اخیر با پیشرفت نرم افزارهای مهندسی امکان مدلسازی رفتار سازه ها در زلزله ها امکان پذیر شده است نرم افزار OPENSEES که به صورت منبع باز در اختیار کاربران قرار گرفته یک ابزار بسیار قدرتمند در مدل سازی سازه ها به روش اجزای محدود می باشد در این مقاله سعس شده است کاربرد این نرم افزار در مدل سازی رفتار لرزه ای سوله های طراحی شده در مرکز تحقیقات و توسعه اتکا جهت ساخت در بندر امام خمینی (ره) را بررسی نماید. به این منظور رفتار 3 سوله با دهانه های متغیر تحت تحریک زلزله مقایسه می شود نتایج حاصل از مطالعات فوق نشان داد رفتار لرزه ای این سازه ها با تغییر ابعاد دهانه سوله دستخوش تغییرات قابل توجه می شود. کلیدواژه‌ها: تحلیل دینامیکی، رفتار غیر خطی سازه ها، سوله، مهندسی زلزله، نرم افزار OPENSEES NAEC02_017_4049364.pdf

ایرادات مهم وارده به پیش نویس اصلاحیه مبحث دوم مقررات ملی ساختمان منبع : [Hidden Content] محمدحسین مسعودی- عضو هیئت رئیسه گروه تخصصی عمران سازمان نظام مهندسی ساختمان استان تهران با آنکه کلیه مباحث 22گانه ماهیت فنی و تخصصی دارند و طبق روشهای متعارف و قانونی با پشتوانه عملکرد سه ساله و با تشکیل هیئت علمی خبره مورد ویرایش قرار می گیرند، این سوال مطرح میشود که به چه علت آنچنان که ویرایش اخیر مبحث دوم مورد توجه قرار گرفته و چالش برانگیز شده، ویرایش دیگر مباحث اینگونه نبوده است؟ اغلب صاحبنظران براین باورند که مبحث دوم مقررات ملّی ساختمان از آن جهت دارای اهمیت ویژه ای است که تبیین کننده ساختار مدیریتی و حرفه ای نظام ساخت و ساز شهری می باشد و لذا اثر مستقیم به روی کمیت و کیفیت اجرای دیگر مباحث خواهد داشت. تاکنون اشکالات متعددی به ویرایشهای مختلف این مبحث وارد شده ولی در این مجال به پنج اشکال بسیار اساسی که کمتر به آن پرداخته شده بشرح ذیل اشاره میگردد: 1) نامشخص بودن محل تأمین منابع دو عامل مضاف بر سیستم سه عاملی فعلی(مدیر ساخت و بازرس) باتوجه به اینکه همواره یکی از موانع عدم تحقق مجری ذیصلاح محل تأمین اعتبار آن بوده است تا جایی که برخی کج اندیشان هزینه به حق مجری ذیصلاح یا همان متخصص و فرمانده ساخت و ساز را هزینه ای تحمیلی به مالکین یا عامل افزایش قیمت مسکن قلمداد می نمایند، این اشکال بعنوان یک ابهام وجود دارد که برای تأمین منابع دو عامل جدید مضاف بر مجری ذیصلاح(سازنده یا پیمانکار) چه تدبیری اندیشیده شده است؟ اگر خواسته شود به سبک اروپایی و آمریکایی هزینه خدمات مهندسی از وضعیت فعلی که زیر 2درصد می باشد به 10 تا 15درصد(هزینه ساخت) رسانده شود، سهم هریک از این پنج عامل تعریف شده چه بخشی از این هزینه ها را به خود اختصاص میدهد؟ جای بسی تأسف خواهد بود که مسئولین امر بدون توجه به محل تأمین منابع این عوامل، مصمم به اجرای چنین اقدامی باشند چرا که نتیجه آن خواهد شد که اگر تاکنون 2درصد میان سه عامل طراح، مجری و ناظر تقسیم میشد پس از اجرای ویرایش جدید، این 2درصد باید به پنج عامل مدیرساخت، طراح، مجری، ناظر و بازرس پرداخته شود! و لابد آن زمان باز هم مهندسان را به جهت ارائه خدمات صوری استنتاق خواهند نمود!؟ 2) فراهم آوردن زمینه معامله ضوابط فنی علاوه بر معاملات مرسوم در ضوابط شهرسازی طبق گزارشهای رسمی منتشر شده، اخذ عوارض ساخت و ساز (که بیشتر آن منعطف به درآمد ناشی از فروش تراکم و مجازاتهای مالی حاصل از تخلفات شهرسازی- ماده 5 و ماده 100- بوده است)، بخش اعظم درآمد شهرداریها را تأمین می نماید تا جایی که رکود فعلی ساخت و ساز، اغلب طرحهای عمرانی شهرداریها را به دلیل کسری این درآمد به تعطیلی کشانده است! مهندسانی که حتی یکبار توفیق انجام کار نظارت را یافته اند، کاملاً به این مسئله واقفند که همه تخلفات غیرفنی با شهرداری قابل معامله است و در حال حاضر که شهرداریها ابزار قوی برای خرید و فروش تخلفات فنی ندارند ولی باز مشاهده میشود چون مرجع جلوگیری کننده از ادامه کار تا اصلاح و رفع تخلف، شهرداری است، گزارشات تخلف مهندسان ناظر غالبا مورد بی توجهی مبادی ذیربط واقع می شوند. حال با چه منطق و استدلالی علاوه بر مسئولیت کنترل مسائل شهرسازی، مسئولیت کنترل امور فنی به آنها واگذار می شود!؟ متأسفانه ویرایش جدید حاکی از آن است که مسئولیت بازرسی فنی که جزء وظایف ذاتی سازمانهای نظام مهندسی ساختمان می باشد به مرجعی که در آن تخلف به راحتی و علنی خرید و فروش می شود سپرده خواهد شد. از شرکتهای کنترل و بازرسی نیز چون در یوغ شهرداریها قرار خواهند گرفت بیش از دفاتر خدمات الکترونیک شهر نمی توان انتظار داشت. 3) تشخیص نادرست ظرفیتها و عدم تحقق نظام یکپارچه ساخت و ساز زمانی که موضوع ویرایش این مبحث آغاز شد، برخی مسئولین یکی از اهداف مهم این امر را الگوبرداری از نظام فنی و اجرایی حاکم بر طرحهای عمرانی عنوان نموده و این حرکت را شروعی برای یکپارچه نمودن نظام ساخت و ساز شهری با نظام فنی و اجرایی دانستند. با بیش از 10سال تجربه حرفه ای در طرحهای عمرانی و بیش از 5سال تجربه حرفه ای در ساخت و ساز شهری، به صراحت عرض می نمایم که تفاوتهای ماهوی و جدی در این دو نظام وجود دارد که هرگونه الگوبرداری بدون بررسی دقیق این تفاوتها، مسیری که میخواهد به سوی ارتقاء طی شود را به انحراف خواهد کشاند. بعنوان مثال در نظام فنی و اجرایی کارفرما همان بهره بردار است و کارفرمایان از انجام کارهای امانی منع شده و موظفند کارها را به پیمانکار واگذار نمایند ولی در نظام ساخت و ساز شهری اغلب اینگونه نیست و معمولاً کارفرما سرمایه گذار بوده و حتی می تواند پیمانکار باشد و پس از اتمام کار یا حتی پیش از اتمام کار(بصورت پیش فروش)، ساختمان را به بهره بردار واگذار می نماید. همچنین قدرت کارفرما یا بهره بردار در نظام فنی و اجرایی (که مجموعه دولت یا وابسته به دولت می باشند)، قابل قیاس با قدرت کارفرما و بهره بردار در نظام ساخت و ساز شهری نیست. لذا نقش مشاور یا ناظر در نظام فنی و اجرایی مورد توجه و مورد تقاضا و حمایت کارفرما بعنوان بهره بردار است ولی این نقش در نظام ساخت و ساز شهری به دلیل اختلافات مرسوم میان ناظر و کارفرما(مالک که می تواند پیمانکار همان ملک هم باشد) در تضاد منافع بوده و لذا انتخاب ناظر توسط مالک یا کارفرما در چنین نظامی منطقی نخواهد بود. باید به این موضوع توجه داشت اینکه گفته میشود تاکنون نظام فنی و اجرایی نسبت به نظام ساخت و ساز شهری موفق عمل نموده، این ارزیابی یک ارزیابی ناقصی است. چرا که اگر موضوعاتی چون صلاحیت و رتبه بندی باتوجه به اینکه فقط اشخاص حقوقی در این نظام مجاز به فعالیت می باشند بعنوان اقدامات اولیه، نقطه قوت این نظام معرفی شوند ولی مواردی دیگر مانند شیوه انجام کار تا رسیدن به محصول مطلوب نظر که مجموعه اقدامات نحوه برگزاری مناقصات، انتخاب مشاوران و پیمانکاران، زمان و کیفیت انجام پروژه ها را شامل میشود، حکایت از وجود رانتهای متعدد در انتخاب مشاور و پیمانکار، یکطرفه بودن قراردادها(به نفع کارفرما)، به طول انجامیدن و ایجاد کیفیت نازل اغلب پروژه ها، دارد و این همه می تواند بعنوان نقاط ضعف این نظام مورد بررسی قرار گیرد لذا بسیار ضروری است چنانچه به دنبال الگوبرداری از نظام فنی و اجرایی برای نظام ساخت و ساز شهری هستیم، به همان میزان که به نقاط مثبت این نظام توجه میشود به نقاط ضعف موجود نیز توجه شود. 4) عدم جلب رضایت و تأمین منافع به حق و متناسب با شأن مهندسان ساختمان اما اخیرا توسط یکی از مسئولین مربوطه اعلام میگردد که در ویرایش جدید مبحث دوم، منافع مهندسان دیده نشده و صرفا به ارتقاء کیفیت ساختمانها توجه شده است که این دیدگاه هم به نوبه خود بسیار عجیب و قابل تأمل است و اینگونه تلقی میگردد که شما بدون توجه به تولید کننده انتظار تولید محصول باکیفیت را داشته باشید که متأسفانه این تفکر در جامعه ای که اساس آن دولتی است و بخواهد همچنان دولتی بماند متعارف می باشد ولی برای جوامع پیشرفته و افرادیکه تفکرات خود را همراستای تفکرات اینگونه جوامع می پندارند، در تناقض آشکار است. ارتقاء کیفیت ساختمانها، بجز جلب رضایت و تأمین منافع به حق و متناسب با شأن مهندسان ساختمان بعنوان تولید کنندگان اصلی و تخصصی این محصول، راه دیگری ندارد جز بیراهه. 5) بی توجهی به ضرورتی به نام اشتغال مهندسان و عدم تعریف صلاحیتهای جدید خیل عظیم نیروی انسانی تحصیل کرده در جامعه مهندسی ساختمان بعنوان بزرگترین مجمع متخصصین کشور با قریب به 400هزار عضو، از قوانین ویرایش شده مدیریتی در حرفه خود انتظار دارند که برای این نیروی جوان و تازه نفس برنامه داشته باشد. ظرفیتهایی چون مباحث 12 و 20(در حوزه ایمنی)، 19(در حوزه انرژی)، 21(در حوزه پدافند غیرعامل) و 22(در حوزه نگهداری و تعمیرات) و همچنین حوزه های مهمی چون گودبرداری و تخریب و حتی استفاده صحیح از زمان فارغ التحصیلی تا اخذ پروانه اشتغال(کارآموزی)، با پشتوانه های کارشناسی موجود، ظرفیت تعریف و ایجاد حداقل 7 صلاحیت جدید را دارند که لازم است در ساختار مدیریتی و حرفه ای یعنی مبحث دوم جایگاه آنها تعریف و در این خصوص نیز برنامه ریزی تخصصی و حرفه ای صورت انجام پذیرد. منبع: ایسنا

ارائه روشي نوين براي تعيين تانسور گراديان جاذبه با استفاده از مشاهدات ارتفاع سنجي ماهواره اي، مطالعه موردي: خليج فارس نویسندگان: صفري عبدالرضا, شريفي محمدعلي, امين هادي*, فروغي اسماعيل با ظهور ارتفاع سنجي ماهواره اي در سال 1973، پنجره جديدي در مطالعات و تحقيقات اقيانوسي و دريايي و علوم مرتبط با زمين گشوده شد. در اين ميان پيشرفت و بلوغ تکنولوژي حسگرها و انجام ماموريت هاي مختلف ارتفاع سنجي ماهواره اي در سال هاي اخير، تحولي شگرف در علم ژئودزي و مبحث مدل سازي ميدان ثقل زمين ايجاد کرد. ارتفاع سنجي ماهواره اي منبع عظيمي از اطلاعات جهت تعيين ژئوئيد با دقت و رزولوشن مکاني بالا را در اختيار قرار مي دهد. اطلاعات اين روش جايگزين بسيار مناسبي براي داده هاي ثقل دريايي در مدل سازي فرکانس بالاي ميدان ثقل زمين در مناطق دريايي به شمار مي رود. مشاهدات ثقل دريايي بدليل تاثيرات محيطي همواره سطح نويز بالايي را با خود به همراه دارند. همچنين با استفاده از اين مشاهدات نمي توان فرکانس هاي بالاي ميدان ثقل زمين را در پوشش جهاني مدل سازي کرد. تانسور گراديان جاذبه بهعنوان مشتقات مکاني مرتبه دوم پتانسيل جاذبه از فضا، اطلاعات بيشتري را نسبت به ساير اندازه گيري هاي ميدان ثقل زمين نظير آنومالي جاذبه در اختيار قرار مي دهد. بنابراين در اين مقاله يک روش جديد براي تعيين تانسور گراديان جاذبه در سطح دريا براساس ارتفاع سنجي ماهواره اي و دو روش مدل سازي بر مبناي توابع پايه شعاعي و اسپيلاين هاي هارمونيک معرفي شده است. به منظور بررسي موردي روش هاي ارائه شده، تانسور گراديان جاذبه در منطقه خليج فارس بر مبناي مشاهدات ارتفاع سنجي ماهواره اي تعيين و نتايج آن ارائه شده است. با توجه به نتايج به دست آمده براي تانسور گراديان جاذبه، مشخص مي شود که مدل سازي ميدان ثقل زمين با استفاده از توابع پايه شعاعي نتايج بهتري را نسبت به مدل سازي بر مبناي توابع اسپيلاين هارمونيک به همراه خواهد داشت. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413920207.pdf

توليد اتوماتيک مدل رقومي از تصاوير ماهواره اي با قدرت تفکيک مکاني بالا نویسندگان: محمدي حميد*, صمدزادگان فرهاد امروزه مدل هاي رقومي زميني کاربردهاي متنوعي در زمينه هاي مقابله با سوانح طبيعي، آشکارسازي تغييرات، مديريت منابع طبيعي، پروژه هاي مهندسي و... دارند. روش هاي سنتي توليد مدل هاي رقومي زميني پرهزينه و زمانبر هستند. اين روش ها عارضه مبنا بوده و روش هاي تناظريابي مورد استفاده در آن ها با مشکلات زيادي مواجه هستند. مدل رقومي زميني توليدي در اين روش ها داراي اشتباهات بسياري است از اين رو نياز به پالايش هاي زيادي دارد و در نتيجه در پروژه هاي بزرگ مهندسي قابل استفاده نيستند. در اين تحقيق به ارائه يک روش نوين جهت توليد اتوماتيک مدل هاي رقومي زميني از تصاوير ماهواره اي با قدرت تفکيک مکاني بالا مي پردازيم. ابتدا يک تناظريابي استريوي متراکم بين زوج تصوير ماهواره اي با استفاده از روش تناظريابي شبه سراسري (SGM) انجام مي شود و يک تصوير عمق اوليه دقيق و با ضريب اطمينان بالا توليد مي گردد که مبناي پردازش هاي بعدي خواهد بود. در مراحل بعدي به پالايش اين تصوير عمق اوليه مي پردازيم و پس از آن با انتقال از فضاي عکسي به فضاي زميني يک ابرنقاط ارتفاعي با تراکم بسيار بالا توليد مي شود. در نهايت اين ابرنقاط ارتفاعي نامنظم تبديل به يک گريد منظم ارتفاعي (مدل رقومي زمنيي) مي شود و نواحي خالي باقيمانده در آن به کمک روش هاي پرکردن مدل هاي رقومي زميني مقادير ارتفاعي به خود خواهند گرفت. داده مورد استفاده دو زوج تصوير استريوي ماهواره اي سنجنده Cartosat-1 از منطقه گناوه در جنوب ايران است که داراي انواع مختلف توپوگرافي مي باشد. نتايج حاصل از بررسي مدل رقومي زميني توليدي با استفاده از روش پيشنهادي نشانگر توانايي بالاي اين روش جهت توليد مدل هاي رقومي زميني دقيق و صحيح است. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413920206.pdf

بررسي تغييرات زماني و مکاني سطح درياي خزر بين سال هاي 1992 تا 2011 با استفاده از داده هاي سه ماهواره T/P ،Jason1 و Jason2 نویسندگان: اكبري معصومه*, عباسي مجيد, شريفي محمدعلي براي بررسي تغييرات سطح درياي خزر، داده هاي ارتفاع سطح دريا (SSH (Sea Surface Height)) اندازه گيري شده توسط ماهواره هاي ارتفاع سنجي Topex/Poseidon، Jason1 و Jason2 بين سال هاي 1992 و 2011 مورد استفاده قرار گرفت. اين داده ها در بين سال هاي 1992 تا 2002 مربوط به T/P، سال هاي 2002 تا 2008 مربوط به Jason1 و سال هاي 2008 تا 2011 مربوط به Jason2 مي باشند. در نهايت بر روي درياي خزر تعداد 9 گذر (Pass) و در هر گذر به طور متوسط 680 دور (Cycle) در طول تقريبا 19 سال داده برداري صورت گرفته است. با توجه به اين که مدار اين ماهواره ها در زمان هاي اشاره شده منطبق بر هم است، امکان تشکيل سري هاي زماني مربوط به اين سال ها براي نقاط وجود دارد. اين سري هاي زماني در نقاط واقع بر امتداد گذر ماهواره ها و همچنين در نقاط تقاطع (Crossover) گذرهاي صعودي و نزولي تشکيل گرديدند و آناليز طيفي کمترين مربعات اين سري هاي زماني انجام شد. براي مقايسه و بررسي بيشتر تغييرات سطح درياي خزر، سري هاي زماني حاصل از ايستگاه هاي جزرومدسنجي نکا و بندرانزلي مورد استفاده قرار گرفت. ضريب همبستگي بين سري هاي زماني حاصل از جزرومدسنج ها (Tide gauge) و يک سري زماني مربوط به نقطه اي در داخل دريا حاصل از ارتفاع سنجي به ترتيب برابر 0.6663 و 0.8198 براي انزلي و نکا و ضريب همبستگي سري هاي زماني نکا و بندرانزلي 0.7919 به دست آمد. با انجام آناليز طيفي روي اين سري ها، پريود 1 ساله در همه طيف ها مشاهده شد، اما بعضي پريودها مانند 6.7 سال در سري نکا و ارتفاع سنجي ديده شد که در سري بندرانزلي قابل رويت نيست، که دليل فيزيکي قابل توجيهي براي آن ها وجود ندارد. بين سال هاي 1992 تا 2011 کاهش 2.5 سانتي متري در کل منطقه ديده مي شود. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413920205.pdf

تاثير آناليز نويز واقع بينانه بر معناداري پارامترهاي ماتريس استرين نویسندگان: رزاقي سيده مهديه*, اميري سيمكويي عليرضا, شريفي محمدعلي بيش از 20 سال از جمع آوري داده هاي GPS مي گذرد و در حال حاضر مي توان ادعا کرد که سري هاي زماني مناسبي از داده هاي GPS در اختيار است. در اغلب استفاده هايي که از اين سري هاي زماني مي شود نويز سفيد را به عنوان ماتريس کوريانس مناسب براي کاربردهاي مختلف از سري هاي زماني انتخاب مي کنند و اين در حاليست که با گذشت 20 سال از جمع آوري اين داده ها مدلسازي بهتري از اين سيگنال ها ممکن است و ديگر تنها نويز سفيد پاسخگوي تمامي سيگنال هاي ناخواسته در سري هاي زماني GPS نيست. اگرچه نويز سفيد بخش اجتناب ناپذير هر سري زماني است اما تحقيقات نشان داده که اين نويز تنها بخشي از نويز واقع بينانه از يک سري زماني است. در اين تحقيق برآن هستيم تا مدل نويز مناسبي را به سري هاي زماني GPS نسبت دهيم و تفاوت نتايج کاربردهاي اين سري ها را با مدل نويز واقع بينانه بررسي کنيم. به همين منظور آناليز استرين را که يکي از مهمترين کاربرد هاي سري هاي زماني GPS است انجام داده و دقت استرين هاي مذکور را در دو حالت نويز سفيد و نويز واقع بينانه با يکديگر مقايسه مي کنيم. همچنين کميتي را با نام استرين نرمال شده برآورد مي کنيم که در مقايسه فوق کمک بيشتري را به ما خواهد کرد. شبکه کاليفرنيا با بيش از 10 سال داده GPS پيوسته، با تراکم مناسب معيار خوبي است تا ميزان تاثير طول سري زماني و عدم گسستگي داده ها در نتايج نهايي نشان داده شود. از طرفي شبکه آذربايجان يکي از منظم ترين و متراکم ترين شبکه هاي ايران است که مدل نويز حاصل شده براي اين شبکه مي تواند براي کل شبکه ژئوديناميک ايران در نظر گرفته شود. حال با مقايسه نتايج اين دو شبکه مي توان به منظور بهبود نتايج در آينده براي شبکه ژئودينامک ايران پيشنهادهاي مفيدي را ارائه داد. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413920204.pdf

ارزيابي مدل هاي داده و الگوريتم ها در پايگاه هاي داده اشياء متحرک نویسندگان: حكيم پور فرشاد, چراغي فريدالدين*, مالكي جمشيد اين مقاله با تمرکز روي رويکرد تاريخچه حرکت در پايگاه هاي داده اشياء متحرک، به ارزيابي ساختار و مدل داده پرداخته و سپس الگوريتم ها به همراه پيچيدگي هر کدام، به طور جداگانه بحث گرديده اند. همچنين با معرفي معيارها به عنوان ابزاري مناسب براي مقايسه پايگاه هاي داده اشياء متحرک، از پرس و جوها و داده هاي استفاده شده در معيار BerlinMod، براي ارزيابي و انجام تحليل ها استفاده شده است. نهايتا به ارائه روش هاي افزايش عملکرد براي هر پرس و جو پرداخته شده است. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413920203.pdf

برآورد تاخير تروپوسفري با استفاده از رديابي اشعه مقيد بر اساس پارامترهاي هواشناسي سطحي و مدل هاي هواشناسي عددي نویسندگان: رحيمي حسن*, نفيسي وهاب, عسگري جمال در سال هاي اخير روش رديابي اشعه به عنوان راه حلي کارا براي تعيين تاخير تروپوسفري مطرح شده است. ورودي هاي اين روش پارامترهاي هواشناسي خواهند بود که از منابع مختلفي مي توانند استخراج شوند که از جمله مي توان به مدل هاي هواشناسي عددي و داده هاي راديوسوندها اشاره کرد. همچنين بطور موردي در بعضي ايستگاه ها ممکن است برخي پارامترها بطور مستقيم در سطح ايستگاه مشاهده شده باشند. در اين مقاله رديابي اشعه به منظور تعيين تاخير تروپسفري با استفاده تلفيقي از مدل هاي هواشناسي عددي، داده هاي سطحي اندازه گيري شده در ايستگاه هاي VLBI و همچنين داده هاي راديوسوند انجام شده است. دو روش پيشنهاد شده، بر اساس دو رويکرد مختلف منطقه اي و يا ناحيه اي، سعي در بهبود دقت مدل هاي هواشناسي عددي دارند. نتايج حاصل نشان دهنده تفاوت در مقادير دست آمده براي تاخير تروپوسفري نسبت به زماني است که بدون قيد و فقط با استفاده از مدل هاي عددي برآوردها انجام مي شود. بخش عمده تفاوتها ناشي از مولفه غيرهيدروستاتيک تاخير است. مقايسه با نتايج يک برنامه مقايسه که در نيمه اول سال 2010 ميلادي تحت نظر کارگروه WG4.3.3 انجمن بين المللي ژئودزي (IAG) ترتيب داده شد، تاييد کننده همخواني نتايج است که اين همخواني بر حسب ضريب شيب مشخص تر است. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413920202.pdf

شناسايي گزينه هاي مناسب توسعه آتي کاربري اراضي شهري در قزوين به روش مدل سازي ايجاد گزينه ها نویسندگان: حسين علي فرهاد*, آل شيخ علي اصغر, نوريان فرشاد گسترش سريع و بي برنامه کاربريهاي شهري اغلب مخاطره آميز و نگران کننده است. با توجه به گريزناپذيري توسعه شهري، برنامه ريزان مسائل شهري همواره به دنبال راه حلهايي هستند که مناطق بهينه را براي گسترش کاربريهاي شهري تعيين نمايند. نظر به ماهيت مکاني مساله، سيستمهاي اطلاعات مکاني (GIS)، در گستره وسيعي از مسائل مکانيابي به کار گرفته شده اند. با اين وجود به سبب ابعاد گسترده و ماهيت پيچيده مساله، آناليزهاي پايه GIS نظير همپوشاني به تنهايي قادر به در نظر گرفتن تمامي جوانب امر نيستند. به همين دليل، معمولا GIS به عنوان يک بستر مناسب، موجبات پياده سازي روشهاي مختلف را فراهم مي آورد. همه روشهاي مطرح شده در اين وادي به دنبال يافتن راه حلي بهينه با در نظر گرفتن قيود مختلف و متنوع هستند. به هر حال با در نظر گرفتن تمامي مفروضات و قيود احتمالي، ممکن است پاسخ بهينه از نظر اجرايي مطلوب نباشد. لذا منطقي است که چندين راه حل بهينه يا عمدتا بهينه پيشنهاد شود. در اين پژوهش از روش مدلسازي ايجاد گزينه ها (MGA) براي يافتن مناطق بهينه توسعه کاربريهاي شهري در اطراف شهر قزوين در محدوده اي به وسعت 1620 کيلومتر مربع استفاده شده است. ويژگي روش مورد استفاده اين است که با گنجاندن قيدي به نام DBDC، پيوستگي و تراکم مناطق مطلوب براي توسعه لحاظ شده، از توسعه هاي پراکنده و جداگانه که عملا از کيفيت لازم برخوردار نيستند جلوگيري مي شود. با استفاده از اين روش که مبتني بر برنامه ريزي خطي از نوع برنامه ريزي عدد صحيح است، چندين گزينه مطلوب شناسايي و سپس با بررسي و پالايش گزينه هاي توليد شده، سه گزينه مناسب پيشنهاد شده اند. نتايج اين تحقيق علاوه بر اينکه طرحي از مناطق مطلوب را براي توسعه آتي فرا روي دست اندکاران امر قرار مي دهد، دست آنان را براي انتخاب يکي از گزينه ها با توجه به شرايط اجرايي و جوانب کار باز مي گذارد. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413920208.pdf

برآورد نامنفي مولفه هاي وريانس در سري هاي زماني مختصات GPS نویسندگان: محمدزماني مجتبي*, اميري سيمكويي عليرضا, شريفي محمدعلي براي برآورد مجهولات در يک مدل تابعي که در آن مشاهدات تابعي خطي از مجهولات مي باشند، استفاده از روش کمترين مربعات مرسوم است. بهترين برآورد خطي نااريب (BLUE) وقتي حاصل مي شود که معکوس ماتريس کواريانس مشاهدات به عنوان ماتريس وزن در نظر گرفته شود. لذا داشتن برآوردي واقع گرايانه از دقت مشاهدات کاملا ضروري است. يکي از روش هاي بدست آوردن دقت مشاهدات، استفاده از برآورد کمترين مربعات مولفه هاي وريانس است. در اين روش، برآورد وريانس منفي ناممکن نيست، اما برآورد وريانس منفي از لحاظ آماري قابل قبول نمي باشد. لذا در اين مقاله براي برآورد نامنفي مولفه هاي وريانس روش هاي عددي مانند الگوريتم ژنتيک و همچنين روش هاي تکراري را بر پايه کمترين مربعات ارائه مي دهيم. با استفاده از روش برآورد نامنفي مولفه هاي وريانس، نه تنها برآورد وريانس نامنفي را ضمانت مي کنيم بلکه مي توان ترکيبات مختلفي از مدل مولفه هاي کواريانس مشاهدات را به صورت همزمان مورد مطالعه قرار داد، به طوري که مولفه هاي که به احتمال زياد وجود ندارد، به طور خودکار صفر برآورد مي گردند. در اين مقاله روش هاي فوق براي ارزيابي نويز موجود در سري هاي زماني ايستگاه هاي دائمي GPS مورد استفاده قرار گرفته شده است. مشاهدات مورد استفاده در اين مقاله مختصات بيش از پنج سال (2005- 2010) ايستگاه IGS واقع در مهرآباد تهران و همچنين ايستگاه هاي دائم واقع در اهواز و مشهد است. براي اين حجم داده ها، روش هاي تکراري بر پايه کمترين مربعات نسبت به روش هاي عددي مانند الگوريتم ژنتيک، برتري دارند. نتايج حاصل از ارزيابي نويز موجود در سري هاي زماني ايستگاه هاي مذکور با استفاده از روش هاي برآورد نامنفي مولفه هاي وريانس، نشانگر آن است که نويز موجود در اين سري ها ترکيبي از نويز سفيد به اضافه نويز رنگي فليکر و گاها نويز random walk مي باشد. منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] 7002413920201.pdf

بررسی اندرکنش سازه-تونل دراثر ارتعاش ناشی از حرکت قطار با استفاده از روش مرز مقیاس شده‌1 مسعود حاجی علیلوی بناب ؛ 2 حمیدرضا توحیدوند؛ 2 بابک بالازاده در این مقاله به بررسی اثر وجود سازه‌های مجاور شامل ساختمان‌های شهری و یا تونل بر ارتعاشات ایجاد شده ناشی از ترافیک زیرزمینی پرداخته شده است. بدین منظور، از مدل‌های دو بعدی در حالت الاستودینامیک استفاده شده است. روش ترکیبی المان محدود و المان محدود مرزی مقیاس شده، برای مدل‌سازی بکار گرفته شده است. کاربرد روش مرز مقیاس شده در مدل‌سازی مساله ترافیک زیرزمینی در گذشته چندان رایج نبوده است. در این مقاله با استفاده از روش نوین مرز مقیاس شده، برای نخستین بار اندرکنش تونل-خاک-سازه مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می‌دهد که ساختمان‌های مجاور تونل‌ها می‌توانند نحوه‌ی ارتعاش تونل را تحت تاثیر قرار دهند و باعث ایجاد ارتعاشات بیشتر در تونل‌ها شوند. همچنین برای حالت وجود دو تونل مجاور، وضعیت بحرانی یعنی عبور همزمان دو قطار مورد ارزیابی قرار گرفت و نشان داده شد که اگر چه وجود تونل مجاور سختی جانبی تونل موجود را افزایش می‌دهد اما عبور همزمان دو قطار باعث تشدید قابل ملاحظه‌ی ارتعاشات خواهد شد. Train induced tunnel-structure interaction analysis using the scaled boundary method منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] TUSE5501450038600.pdf

مدل‌سازی فیزیکی نشست در خاک ماسه‌ای ناشی از تونل‌سازی مکانیزه 1 امین عبدلی فاضل؛ 2 مهرداد امامی ؛ 1 حسن افشین پیش­بینی نشست­های ناشی از حفر تونل در زمین­های نرم از اهمیت بسزایی برخوردار است تا بتوان در صورت لزوم، اقدامات پیشگیرانه لازم را به منظور جلوگیری از آسیب دیدن سازه­های سطحی موجود انجام داد. با توجه به رفتار پیچیده خاک، به خصوص خاک­های دانه­ای، روش­های تجربی در پیش­بینی این نشست­ها از جایگاه ویژه­ای برخوردار هستند. بدین منظور در این مقاله، ضمن معرفی مدل فیزیکی ساخته شده در دانشکده مهندسی عمران دانشگاه صنعتی سهند تبریز از نتایج به دست آمده از این مدل­سازی فیزیکی استفاده شده و جابجایی­های نمونه ماسه در دو تراکم نسبی متفاوت با استفاده از روش پردازش ­تصویر اندازه­گیری شده و منحنی­های نشست سطحی و زیر­سطحی با رابطه تجربی مقایسه شده­ است. Physical modeling of settlement in sandy soil due to mechanized tunneling منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] TUSE5481449952200.pdf

شبیه‌سازی هندسی سه‌بعدی شبکه‌ی ناپیوستگی‌های توده‌سنگ در محل احداث تونل دسترسی سد رودبار لرستان 1 مهدی نوروزی ؛ 2 سید محمد اسماعیل جلالی؛ 2 رضا کاکایی امروزه مدل‌سازی توده‌سنگ به طور فراگیری به منظور تعیین ویژگی‌های مقاومتی و رفتار هیدرولیکی توده‌سنگ بکار برده می‌شود. از طرفی عدم قطعیت و تغییرپذیری در مطالعات زمین‌شناسی مهندسی در ارتباط با توده‌سنگ‌های متشکل از مواد طبیعی و ناهمگن اجتناب‌ناپذیر است. زمانی که متغیرهای در فرآیند، عدم قطعیت و تغییرپذیری را نشان می‌دهند، لازم است ماهیت ویژگی‌های تصادفی تعریف شود. در این مقاله، با توجه به اهمیت بالای ویژگی پایایی درزه بر رفتار مقاومتی و هیدرولیکی توده‌سنگ، به توسعه مدل هندسی تصادفی سه بعدی شبکه درزه با در نظر گرفتن ویژگی آماری اندازه درزه بر اساس مدل ونزیانو پرداخته شده است. با استفاده از برداشت‌های انجام شده در تونل دسترسی به گالری سد و نیروگاه رودبار لرستان و برآورد بهترین توابع توزیع احتمالی بر ویژگی‌های هندسی دسته درزه‌های موجود در این منطقه، مدل هندسی سه بعدی شبکه درزه‌ها تهیه شده است. به منظور اجرای مدل، برنامه کامپیوتری‌ای به زبان برنامه‌نویسی ++C، به نام DFN-FRAC3D، نوشته شده که قادر است با استفاده از داده‌های برداشت شده، علاوه بر تولید خروجی رقومی، نمایش بصری از شبکه ناپیوستگی‌ها در راستاهای مختلف ارایه‌ دهد. نتایج حاصل از این مقاله می‌تواند ورودی‌های مفید برای مدل‌های عددی جهت تحلیل پایداری و مطالعه رفتار هیدرولیکی توده‌سنگ باشد. Three-dimensional geometrical simulation of rock mass discontinuities network in the access tunnel of Rudbar Lorestan dam & hydropower plant منبع : [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] TUSE5341449952200.pdf

بررسی روش‌های مناسب حفاری چندمرحله‌ای ایستگاه‌های زیرزمینی عمیق - مطالعه موردی ایستگاه x7 خط هفت مترو تهران1 سعید حجازی راد ؛ 2 نوید گنجیان؛ 3 محمدرضا منصوری امروزه با توجه‌ به گسترش روز­­­­­­­­‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ افزون محیط‌های شهری، افزایش تراکم سازه‌های سطحی و کمبود فضای لازم برای حمل ­و‌‌ نقل درون ­شهری، نیاز به اجرای سازه‌های زیر‌‌زمینی نظیر تونل و ایستگاه‌های زیرزمینی مترو در محیط‌های شهری بیش از گذشته احساس می‌شود. یکی از عوامل حائز اهمیت در اجرای ایستگاه‌های عمیق مترو در محیط‌های شهری انتخاب روش مناسب حفاری است که تأثیر به سزایی در پایداری فضای اطراف تونل در­ حین حفاری، نشست‌های سطحی ناشی از حفاری و همچنین پایداری دراز­مدت محیط حفاری شده‌‌ (ایستگاه مترو) دارد. در این تحقیق با توجه به خصوصیات ژئوتکنیکی زمین و هندسه ایستگاه مورد بررسی، سه روش رایج در حفاری تونل‌های بزرگ مقطع، شامل روش‌های پیش‌نگهدارنده طاق­بتنی، گالری‌های­کناری و آلمانی جهت اجرای ایستگاه‌های­ زیر‌‌زمینی از نظر پایداری فضا، تغییر مکان‌های محیطی تونل و نشست ناشی از فرآیند حفاری مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفته است. مدلسازی عددی روش‌های مختلف اجرای این فضا با استفاده از روش اجزای­ محدود و نرم افزار سه بعدی Plaxis 3D Tunnel انجام شده است. با توجه به نتایج، حداکثر نشست سطح زمین در روش گالری‌های­کناری بوده و حداقل آن مربوط به روش پیش‌نگهدارنده­ طاق­ بتنی می‌باشد. همچنین نشست سطح زمین در پایان اجرای طبقه اول ایستگاه در دو روش پیش‌نگهدارنده طاق ­بتنی و آلمانی مقادیر بسیار نزدیک به هم داشته و امکان استفاده از هر دو روش را در ایستگاه‌های یک طبقه نشان می‌دهد. Investigation of proper methods for implementing deep underground stations, case study on the x7 station from the line seven of Tehran metro منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] TUSE5331426883400.pdf

بررسی پاسخ‌های‌ لرزه‌ای و خسارات ایجاد شده در تونل‌ها با در نظرگرفتن مولفه قایم زلزله1 محمدرضا مؤمن زاده ؛ 2 محمدرضا منصوری؛ 2 آرمین عظیمی نژاد؛ 2 پنام زرفام تونل‌ها یکی از سازه‌های مهم عمرانی هستند که به عنوان یک شریان‌حیاتی مطرح می‌باشند. برخلاف تصور عمومی که اثر زلزله بر تونل‌ها و سازه‌های زیرزمینی را ناچیز می‌دانستند، موارد فراوانی در مطالعات محققین در سال‌های اخیر وجود دارد که اهمیت اثرات تخریبی زلزله را بر این نوع سازه‌ها نشان می‌دهد. به منظور بررسی دقیق‌تر خسارت وارده بر پوشش تونل لازم است رفتار غیرخطی مناسب در نظر گرفته شود، که این مورد کمتر در تحقیقات پژوهشگران دیده شده است. در این مقاله با بهره‌گیری از نرم‌افزار المان‌محدود ABAQUS6-11-1، در نظر گرفتن مدل‌ غیرخطی دراگرپراگر اصلاح شده برای‌ خاک‌ و‌ مدل غیرخطی آسیب پلاستیسیته بتن برای پوشش تونل، اثر پارامترهای هندسه پوشش تونل، ارتفاع روباره و نوع خاک پیرامون تونل در تعیین ماکزیمم نیروی‌محوری، لنگرخمشی، نیروی‌برشی و تغییر مکان افقی نقطه تاج پوشش تونل تحت دو رکورد زلزله حوزه نزدیک گسل با درنظر گرفتن مولفه قایم آن‌ها بررسی شده است. با بررسی‌های انجام گرفته مشخص شد که در نظر گرفتن مولفه قایم زلزله بیشترین اثر را در تشدید پاسخ ماکزیمم نیروی محوری دارد. همچنین با بررسی‌های انجام شده در این مقاله هر چه ارتفاع‌ روباره خاک پیرامون تونل بیشتر، ابعاد هندسی‌پوشش بزرگ‌تر و خاک پیرامون تونل سخت‌تر باشد؛ مقادیر ماکزیمم نیروی‌ محوری، لنگرخمشی و نیروی‌ برشی افزایش و مقدار ماکزیمم تغییر شکل ‌افقی نقطه تاج تونل کاهش می‌یابد. همچنین مقایسه‌ای بین توزیع و مقدار خسارت ایجاد شده در پوشش تونل‌ها در حالات مذکور انجام شده است، که بحرانی‌ترین سناریوی آسیب، مربوط به تونلی با هندسه کوچک‌تر، خاک پیرامون‌ نرم‌تر و ارتفاع ‌روباره کمتر است. Seismic Responses and Damages of Tunnels Considering Vertical Component of Earthquake منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] TUSE5281449520200.pdf

بهبود روابط نظری برای رسم منحنی مشخصه زمین در تونل‌های زیر سطح آب زیرزمینی با در نظر گرفتن شرایط زهکشی شده1 سعید امیری ؛ 2 وحید محمدی قلعه عزیز؛ 1 رضا صباغ کرمانی؛ 3 احمد فهیمی فر در تونل‌های حفر شده در زیر سطح آب زیر زمینی، وضعیت تونل با شرایط مشابه اما در حالت خشک متفاوت بوده و فشار آب حفره­ای و وضعیت تراوش به داخل تونل مطرح است که سبب تغییر شرایط جابجایی­ها و تنش­های وارده خواهد شد، لذا در این مقاله سعی شده تا با در نظرگیری وضعیت قرارگیری تونل در زیر سطح آب زیرزمینی در شرایط زهکشی شده و رخداد وضعیت الاستو پلاستیک و با بهره‌گیری از معیار شکست موهر-کلومب روابطی در حالت کلی و به دور از روش‌های نیمه نرم‌افزاری و یا سعی و خطایی جهت رسم منحنی مشخصه زمین ارایه و به محاسبه‌ی دقیق محدوده پلاستیک در اطراف تونل حفر شده پرداخته شود و با رسم منحنی مشخصه زمین به ازای تغییر در پارامترهای دخیل در روابط تحلیلی ارایه شده، به بررسی و حساسیت‌سنجی تاثیر این تغییرات بر روی منحنی و رفتار آن در شرایط ذکر شده پرداخته شود. Analytical solution for ground reaction curve of a tunnel excavated below groundwater table considering drained conditions منبع: [Hidden Content] دانلود: [Hidden Content] TUSE5271449347400.pdf